به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، «مهدی میرزایی» پیشکسوت دفاع مقدس با بیان خاطرهای از عملیات «خیبر»، به تشریح عملکرد نیروهای تخریب و ادوات لشکر ۵ نصر در مقطعی از این عملیات پرداخته است.
بهمناسبت فرارسیدن سالگرد عملیات خیبر و پاسداشت یاد و خاطره شهدای ادوات یگانهای رزم خراسان، این خاطره را در ادامه میخوانیم.
«بچههای تخریب که به ما رسیدند، خوشحال شدم و سریع پیشنهاد کردم قبضه دوشکا را روی فرغونی که همراه داشتند بگذاریم تا ما هم بتوانیم با آنها سریعتر برویم که خوشبختانه قبول کردند.
سهپایه و گهواره دوشکا که حدود ۴۵ کیلو وزن داشت را داخل فرغون گذاشتیم، یک نفر به بچههای تخریب کمک میکرد و من و خدمه دیگر نوبتی، قبضه دوشیکا و ۲ خشاب را بر داشتیم. سرعتمان زیاد شده بود و همراه هم به طرف نیروهای گردان حرکت کردیم.
این نکته ناگفته نماند از زمانی که از قایقها پیاده شدیم، صدای تیراندازیهای رسام از فاصلههای بسیار دور در سمت چپ ما و همچنین صدای غرش شلیک توپخانههای دشمن و آتش دهانه آنها که از ابتدای شب پراکنده و کم بود با شدت زیادی انجام میگرفت شنیده میشد و نشاندهنده این بود که دشمن اوایل شروع عملیات غافلگیر شده و حالا هوشیار است و با اجرای آتش توپخانه و خمپارهاندازها سعی در جلوگیری از پیشروی نیروهای خودی دارد.
همچنین تردد ستون موتوری دشمن را که از فاصله بین چراغ خودروها و صدای موتور آنها مشخص بود ماشین سنگین کامیون و کمرشکن مخصوص حمل توپ و تانک است مشاهده میشد.
روی جاده اتوبان العماره به بصره با فاصله حدود چهار یا پنج کیلومتری سمت راست و مایل به مقابل ما واقع شده بود، سرعت گرفته بود.
با سرعت گرفتن پیادهروی ما و نزدیک شدن به نیروهای پیاده که حدود ۲۰ دقیقه طول کشید، متوجه شدیم نیروهای گردان کنار مسیر دراز کشیده و منتظر رسیدن نیروهای ادوات و تخریب بودند.
فاصله نیروهای خودی با جاده العماره به بصره حدود یک کیلومتر شده و جاده اصلی با ترددی که روی آن در حال انجام بود، بخوبی دیده میشد.
بدستور فرماندهی، بچههای تخریب با برداشتن خرج گودها باید خود را به جلو ستون میرساندند، که این کار با سرعت و بدون سروصدا انجام گرفت.
با رسیدن نیروهای تخریب به جلوی ستون، مسافت ۲۰۰ متری را به سمت جاده طی کردیم و پشت یک خاکریز با ارتفاع حدود ۷۰ سانتیمتر در سمت راست که احتمالا جهت هدایت آبهای فصلی بود رو به سمت جاده دراز کشیدیم.
در شناسایی و طراحی عملیات به ما گفته شده بود که میبایست پلی که روی رودخانه «دجله» که محل عبور جاده اصلی العماره به بصره است قرار دارد توسط بچههای تخریب منفجر شود.
حدود ساعت چهار صبح بود و هوا هم سرد شده بود. با توجه به پیادهروی که داشتیم و بدنمان از عرق خیس شده بود، سرما را بیشتر احساس میکردیم.
بدستور فرمانده تیپ برادر حسن انجیدنی، گروهان جلویی و نیروهای تخریب به سمت پل راه افتادند و تیم اطلاعات هم با فاصله کمی در جلوی آنها حرکت کرد.
دشمن بر روی پل نیروی تأمین داشت و آنها متوجه حضور نیروهای ما شده بودند که ناگهان ابتدا تیراندازی از طرف نیروهای تأمین پل، روی نیروهای ما انجام گرفت و متعاقباً در پاسخ، از طرف نیروهای خودی جواب تیراندازی داده شد و درگیری شدت گرفت.
با شروع درگیری، گروهانهایی که در عقب بودند ما هم همراه آنها بودیم، بطرف جلو حرکت کردیم.»
انتهای پیام/