گروه اخبار داخلی دفاعپرس _ سمانه حسنخانی؛ جنگ همواره محکوم و منفور است و در میان جوامع به عنوان پدیده زشت و نفرتانگیز شناخته میشود.
این روزها این پدیده زشت در اروپای شرقی به وقوع پیوسته و نیروهای روسیه بامداد پنجشنبه (پنجم اسفند) به فرمان «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری این کشور به اوکراین حمله کردند و علت این حمله طبق سخنان پوتین براساس مادۀ ۵۱ منشور ملل متحد و در راستای دفع تهدیدات ناشی از اوکراین و ناتو علیه روسیه اعلام شده است.
طبق اظهارات نماینده رسمی وزارت دفاع روسیه در این درگیری نظامی، روسیه در کمتر از ۲۴ ساعت بر کل خاک اوکراین برتری هوایی داشته وبه راحتی به خاک این کشور پیشروی کرده است.
اینکه نظامیان مسکو در کمتر از چند روز با تسلیحات مدرن و مجهز به راحتی وارد خاک کی کیف میشوند خیلی جای تامل و سوال دارد؟ اوکراین که زمانی سومین قدرت هستهای بوده است و پایگاههای نظامیاش حاوی صدها موشک دوربرد بود که بیش از ۱۰ کلاهک هستهای حمل میکردند. براساس تفاهمنامه بوداپست که در سال ۱۹۹۴ میان اوکراین و روسیه، انگلستان و آمریکا امضا شد برای اجراشدن برنامه کنترل تسلیحات هستهای با تکیه بر غرب و آمریکا از زرادخانههای اتمی خود صرف نظر کرد و امروز بعد از ۳۰ سال وابستگی تلخ به آمریکا و عواقب آن را تجربه کرد.
همین اعتماد کورکورانه به آمریکا و بلوک غرب کییف را در برابر حملات نظامیان روسیه تضعیف کرد و امروز قربانی این اعتماد اشتباه شده است. اگر ریشه تاریخی اعتماد به آمریکا و غرب را در تاریخ معاصر ببینیم، مصادیقی همچون سرنوشت خاندان پهلوی، کشور لیبی و اشرف غنی در افغانستان برایمان یادآوری میشود.
مطمئننا منافع ملی هر کشوری برای صاحبان قدرتش مهم است و برای به دست آوردن آن دست به هرکاری میزنند و اولویتشان در تعاملهای بینالمللی منافع خودشان است و هرجا تعارض منافع پیدا میکنند، پشت آن جریان را خالی میکنند؛ اوکراین امروز پازل و نقشه آمریکا را اجرا کرد، ولی آنها این کشور را به راحتی رها کردند.
امروز بیش از هر چیز دیگر برای کشورهای جهان مخصوصا جمهوری اسلامی ایران که سوژه همیشگی آمریکاست تکیه بر توان داخلی و تقویت قوای نظامی و بازدارنده مهمتر است، شرایط امروز دنیا به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی مشت آهنی پشت دستکش مخملی است و ادبیات زور، تجاوز و استعمار در دستهبندی جدید است و آمریکا و ابرقدرتها زورگوییهای خود را ادامه میدهند و در مسیر منافع خودشان حرکت میکنند؛ بنابراین اصل «ما باید قوی شویم» باید مورد توجه ملتها و دولتها قرار گیرد و تکیه بر توان داخلی و افزایش قوای نظامی این اتفاق را رقم میزند.
هر کشوری که توانمندیهای داخلیش را واگذار کرد، ذلیل شد، تجربهای که سالها کشور ما در خصوص برجام کسب کرده این است که نباید به قول و فعل غرب اعتماد کرد، چون ضمانت اجرایی آنها در تمکین و یا عدم تمکین متزلزل است و از اینرو در مذاکرات وین هم اعتماد به آمریکا و اخذ ضمانت کار راحتی نیست.
تیزبینی رهبر معظم انقلاب اسلامی در تقویت توان دفاعی یکی از مولفههای مهمی است که در جهاد تبیین باید بر آن تاکید شود. قطعا اگر این توجه و درایت نبود شاید ما هم با سرنوشتی شبیه سرنوشت اوکراین و سایر کشورها مواجه میشدیم.
امروز ما در دو عرصه میدان و دیپلماسی حضوری فعال داریم و این حضور فعال در این دو عرصه توانسته برای ما بازدارندگی ایجاد کند.
انتهای پیام/341