یادداشت/ ابوالقاسم محمدزاده

جانبازان احیاگران روزهای حماسه

عشق جانبازان فراتر از احساس ماست، آن‌ها مانده‌اند تا خاطرات شهدا را در ذهن و تصور ما زنده کنند تا هدف را فراموش نکنیم.
کد خبر: ۵۱۰۲۳۸
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۳ - 07March 2022

گروه استان‌های دفاع‌پرس- ابوالقاسم محمدزاده؛ چهارم شعبان ولادت قمر بنی‌هاشم (ع) است، شخصیتی که در روز عاشورا، در اوج نامردی آن‌هایی که برای اباعبدالله (ع) دعوت‌نامه نوشتند و او را در میان خیل دشمن تنها گذاشتند هرگز دست از حمایت مولا و مقتدایش برنداشت و تا لحظه‌ای که جان در بدن داشت و توانی در دست، در رکاب مولایش بود.

حضرت عباس (ع) در وجود برادر چیزی ماورای تصور دنیایی آن‌هایی که در مقابل امام حسین (ع) ایستاده بودند دید که با بدنی پاره‌پاره و دست‌هایی قطع‌شده، فریاد زد «وَاللهِ إن قَطَعتُموُا یَمینی إنّی اُحامی اَبَداً عَن دینی وَ عَن إمامٍ صادِقِ الیَقینِ نجلِ النَّبیِّ الطّاهِرِ الأمینِ» آن امامی که پسر دختر پیامبر امین و پاک است.

امروز، یادآور زخم‌ها، رشادت‌ها و ایثار مردان عرصه‌های نبرد است. امروز گویای این است که ایثار مرز نمی‌شناسد و در قالب زمان نمی‌گنجد. کما اینکه در طول تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و پس‌ازآن جاری بوده و خواهد بود و اکنون نمونه‌های بارز آن را در آسایشگاه‌های جانبازان و تک سرفه‌های مردان عرصه‌های نبرد می‌بینیم و نمونه آشکارش را در بیمارستان‌ها و در بین جامعه پزشکی. همان‌هایی که در خطوط مقدم جبهه نظامی بودند و اکنون در جبهه سلامت درراه خدمت به مردم جلودارند.

اسم یک نشانه و علامت است که راه گم نشود. مهم فراموش‌نشدن است و فراموش نکردن و درنهایت، بازخوانی نقش ایثار و شخصیت جانباز.

هدف امروز، یادآوری و گرامیداشت و بازخوانی پرده‌هایی از ایثار و ازخودگذشتگی است. بازخوانی کتابچه ایثار از دیدگاه انسانی و قدرشناسی از مردان و زنانی که با کوله‌باری از درد و خاطره، در گوشه‌ای درگیر درد و رنج ناشی از جراحت‌هایشان هستند.

اینک ما در ماهی هستیم که با دیگر ماه‌ها فرق دارد و روزهایش یادآور ایامی است که بر ما گذشت و اکنون سفیدپوشانمان روزهای آتش و خون را به یادمان می‌آورند و خاطراتمان را به آن پیوند می‌زنند. باید بگوییم امروز روز همان‌هایی است که مقتدایشان ابوالفضل (ع) بود و کاشف الکرب.

جانبازان کسانی هستند که حتی کسی، سطری از عاشقانه‌هایشان را نفهمید. ما هم نفهمیدیم که تمام احساسشان را برای ما نثار کردند.

 به گمانم عشق آن‌ها فراتر از احساس ماست و مانده‌اند تا خاطرات شهدا را در ذهن و تصور ما زنده کنند و فراموش نکنیم هدف را.

سلام بر سرفه‌ها و خس‌خس سینه‌های جانبازانی که بین گازهای خردل و سیانور و اعصاب و تاول‌زا، دست‌وپا زدند و دردمندانه به خود پیچیدند.

سلام بر دست‌هایی که از بدن جدا شد تا از دامن ولایت جدا نشویم و سلامی بر چشم‌هایی که جمال یار دیدند که جز یار نبینیم. سلام بر بدن‌هایی که زخم خوردند تا امروز این کشور زخم نبیند و سلام بر ایثارگران و جانبازان راه دین اسلام و انقلاب اسلامی و آن‌هایی که با درد هم‌نشینند و لب فرو بسته‌اند. آن‌هایی که اسرار حق آموختند و لب دوختند و با درد خلوت کردند. آن‌هایی که با شهدا مأنوس بودند و حالا به عرفان و شناخت حقیقی ذات الهی رسیده‌اند و درد را به جان خریده‌اند تا ملت درد نکشد و خم به ابروی مقتدا نیاید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار