دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

نگرش قاسم‌گونه شهید «صادقیان» به شهادت/ تعبیر زیبای شهید از مرگ در راه خدا

شهید علیرضا حاجی صادقیان در رمضان سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید. در نظر او شهادت همچون گل محمدی بود که شهدا آنرا را می‌بویند.
کد خبر: ۵۱۵۲۲۹
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۴:۴۲ - 26April 2022

شهادت در نظر شهید صادقیان، چون گل محمدی بودبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «علیرضا حاجی صادقیان» ۱۴ اسفند ۱۳۴۳ در خانواده‌ای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پس از دوران کودکی برای طلب علم و فرهنگ در نجف‌آباد راهی مدرسه شد. در دوران تحصیل، دانش آموزی کوشا و درس خوان بود. تحصیلاتش را تا مقطع راهنمایی به پایان رساند و پس از آن برای گذراندن زندگی و کسب درآمد به حرفۀ جوشکاری مشغول شد. از پنج سالگی مشغول تلاوت قرآن شد.

به ائمه اطهار مخصوصاً به امام رضا (ع) ارادت خاصی داشت. عطوفت، مهربانی، اخلاق نیکو، دلسوزی، راستگویی و صبر از خصوصیات این شهید گران‌قدر بود. با شنیدن صدای الله اکبر اذان نمازش را اول وقت به پا می‌داشت. شهید بزرگوار با رزوه گرفتن تزکیۀ نفس می‌کرد به طوریکه در روز‌های گرم تابستان هم روزه می‌گرفت. معمولاً اوقات فراغتش را با مطالعه کتاب، نجاری، سفال‌سازی، خطاطی و رفتن به کلاس‌های آموزش قرآن سپری می‌کرد. مهربانی شهید باعث صمیمیت بین او وخواهر و برادرانش شده بود.

در گرفتاری‌ها و سختی‌ها به مردم یاری می‌رساند. با شروع نهضت امام خمینی (ره)، شور و هیاهوی انقلاب وجودش را به لرزه انداخت و برای دفاع از ارزش‌های اسلام و قرآن در تظاهرات و راهپیمایی شرکت می‌کرد. برای سرکوبی و سرنگونی شاه منحوس و عمل به دستورات رهبر کبیر انقلاب اعلامیه‌های امام خمینی را در سطح شهر پخش می‌کرد. به امام خمینی علاقه داشت و با دل و جان به سخنان ایشان گوش می‌داد. پس از پیروزی عظیم و شکوهمند انقلاب اسلامی با شعله‌ور شدن آتش نبرد حق علیه باطل برای دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های ناب کشورش عازم جبهه‌ها شد. رفتن به جبهه را مانند نان شب برخود واجب می‌دانست به خدمت لشکر ۸ زرهی نجف اشرف درآمد و با به عهده گرفتن مسئولیت توپچی پی‌ام‌پی آمادۀ نبرد شد. او سرانجام به تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در شرق بصره و عملیات رمضان براثر اصابت ترکش به بدنش به آرزوی خویش رسید.

در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: مرگ با عزت بهتر از زندگی ننگین است من هم اکنون در جبهه رقابیه آماده حمله با چشمانی گریان در حال نوشتن این وصیت نامه، این احساس را در خود می‌بینم که تازه دارم متولد می‌شوم و زندگی جاویدان خود را آغاز می‌کنم شهادت انسان را به درجه ملکوتی می‌رساند و چقدر شهادت در راه خدا زیباست و مانند گل محمدی می‌ماند که وارثان خون شهید از آن می‌بویند.

خدایا، شهادتم را در راه خدا و قرآن و اسلام که خاری در چشم دشمنان اسلام است بپذیر‌ای خواهر و برادرانم راه خدا بهترین و برترین راه‌ها است و این راه را پوینده و کوشنده باشید و مرا هم حلال کنید دوستان و عزیزان در هر کجا که هستید، در سنگر و بسیج و انجمن مدرسه و غیره، از اسلام و امام و روحانیت دفاع کنید تا اسلام را به تمام جهانیان بشناسانیم، امید است انشاءالله ملت ما با همت مسلمین جهان دست خون آشام شرق و غرب را از سایه کشور‌های اسلامی کوتاه و راه را برای رسیدن به سرزمین مقدس قدس عزیز هموار ساز و شما‌ای ملت ایران و مردم شهیدپرور امام را تنها نگذارید و راه او را که همان خط اصیل اسلام و محمد (ص) و امامان معصوم (ع) دنبال کنید.

مادر شهید تعریف می‌کند: خیلی ناراحت آمد خانه. رفته بود خانۀ همسایه آمدن امام را از تلویزیون ببیند. فوراً دست‌بند طلایی که با قالی‌بافی خریده بودم را فروختم و یک تلویزیون خریدم. علیرضا از خوشحالی در پوست خود نبود.

انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار