به گزارش خبرنگار دفاعپرس از رشت، کتاب «به وقت شرعی عشق» مجموعه خاطره داستان بر اساس روایت همسران شهیدان؛ «سیدحسین حسینی»، «سیدباقر میراحمدی»، «محمد شمسی پور»، «حسین املاکی» و «علی اخوین انصاری» است که با مصاحبه و جمع آوری اسناد توسط «سمیه اقدامی» و با نویسندگی «حنانه سفرگر» با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گیلان به نگارش درآمده است.
این کتاب توسط «نشر صریر» در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است. در بخشی از کتاب میخوانیم:
گل ... چه داستان عجیبی دارد عطر حضورش؛ به گلهای توی گل فروشی نگاه میکنم و باز مثل همیشه خاطراتم تازه میشود. یاد آن روزهای بهاری بخیر. ۱۶ ساله بودم که با گلترین گل زندگی ام آشنا شدم؛ او همسایه ما بود و نامش را به احترام روز تولدش حسین گذاشته بودند. آری، آقا حسین درست در روز عاشورا متولد شده بود. از وقتی دیپلمش را در ۱۸ سالگی گرفت و وارد سپاه شد، فقط هر ۳ ماه یا ۶ ماه به محل زندگی اش در «کولاک محله» لنگرود باز میگشت.
وقتی خانوادهها صحبت هایشان را کردند آقا حسین ۲۰ ساله از من خواست تا پیش از شروع هر مراسمی به صحبت هایش گوش بدهم. قبول کردم که با او صحبت کنم؛ رفتارش حساب شده و منطقی بود. او مؤدب و محترمانه به من گفت: «با توجه به اینکه توی موقعیت جنگ هستیم و من پاسدار هستم قبل از اینکه جوابی داده باشی باید به خیلی چیزا فکر کنی. اینکه ممکنه اسیرم کنند، امکان داره جانباز بشم و یک یا چند عضو بدنم رو از دست بدم ... احتمال شهادت هست و حتی بعید نیست یه روزی بهت بگن فلانی مفقودالاثر شده ...»
چیزی نگفتم. سکوت کرد. نگاهش میکردم. انگار چشمان بی قرارش دنبال اتفاقات آینده میگشت. دوباره با همان لحن مردانه و مستحکمش گفت: «شرایط جنگ سخت و سنگینه ... باید بدونی که همسرت نمیتونه توی زندگیت حضور پررنگی داشته باشه. این راه راه خیلی سختیه ...» گفتم: «پس راه سختی در پیش داریم.» با رضایت نگاهم کرد. فهمید که با تمام وجودم قبول کردم تا در این مسیر سخت همراه و هم قدمش باشم.
انتهای پیام/