مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس کرمانشاه:

مادر شهدای «رضوان مدنی» الگوی واقعی و عینی از صبر و استقامت بود

«آزادی» گفت: مادر شهدای رضوان مدنی الگوی واقعی و عینی از صبر و استقامت مادران شهدا بود؛ مادری که با وجود شهادت فرزند اولش هیچ وقت برای رفتن فرزندان دیگرش به جبهه نه تنها مانعی ایجاد نکرد بلکه مشوق آن‎ها هم بود.
کد خبر: ۵۱۸۲۷۱
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۷ - 24April 2022

مادر شهدای «رضوان مدنی» الگوی واقعی و عینی از صبر و استقامت مادران شهدا بود«آذر آزادی» مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس اداره‌کل حفظ آثار ‌دفاع مقدس ‌کرمانشاه در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس، ضمن تسلیت درگذشت مادر شهیدان رضوان مدنی اظهار داشت: حاجیه خانم «ملک ناز قمری» مادر شهیدان هاشم، حسن و حشمت الله رضوان مدنی و مادر همسر شهید حاج مسعود امیری از شهدای والامقام دفاع مقدس بودند که  بنده افتخار داشتم چند بار به واسطه نگارش کتاب پسران حاج ذبیح‌الله (خاطرات حاج حسین رضوان مدنی فرزند ارشد ایشان از خانواده و برادران شهیدشان است) خدمت ایشان برسم.

آزادی افزود: قبلا شنیده بودم که ایشان سه فرزند و داماد و حتی نوه و عروس و خواهرشان را در سال‌های دفاع مقدس از دست داده‎اند و به همین دلیل احساس می‎کردم مصاحبه با چنین مادری که داغ هفت عزیز را دیده، سخت باشد؛ اما وقتی اولین بار ایشان را دیدم متوجه شدم خداوند چه صبر و تحمل وصف نشدنی به این مادر داده که وقتی از بچه هایش برایم می‎گفت حس غرور و افتخار را می‎شد در چشم هایش دید.

وی تصریح کرد: بچه هایش هر کدام داستان خودشان را داشتند. می‎گفت: خداوند چهار پسر و چهار دختر را به من و حاج ذبیح الله داد که الحمدالله همگی باعث افتخارمان هستند. هاشم پسر کوچکم بود ولی زودتر از بقیه پسرانم شهید شد؛ قبل از شهادتش، حضرت زهرا (س) به خوابم آمد و گفت: «‌پسرت هاشم شهید شده؛ اما پیکر ندارد.» بعد که خبر شهادتش را برایم آوردند گفتند که مفقودالاثر است. داغ هاشم هنوز برایم تازه بود که خبر شهادت حسن را هم دادند. حسن‌، پسر دومم بود که در اطلاعات عملیات قرارگاه نجف خدمت می‎کرد. از بچگی صدای زیبایی داشت و توی جبهه مداحی می‌کرد. داغ حسن هم برایم خیلی سنگین بود؛ اما گفتم: راضیم به راضای خدا! حشمت‌الله پسر سومم بود. با وجود این که مهندس موشکی بود و از طرف سپاه ممنوع الجبهه شده بود ولی هر وقت عملیاتی می‌شد به همراه حسن یا حسین پسر بزرگم می‌رفت جبهه. عملیات مرصاد او هم به همراه دامادم حاج مسعود به شهادت رسید و باز هم داغ دو عزیز بر داغ‎‌های دیگرم اضافه شد. گاهی اوقات که احساسات مادری بر من غلبه می‎کرد و بی‌تاب می‎شدم، حاج ذبیح الله (پدر بچه‎ ها) دلداریم می‌داد و می‎گفت: «حاج خانم! بچه‎‌هایمان امانت خدا بودند، یک روز بهمان داد یک روز هم خودش پس گرفت. بگو فدای امام حسین(ع)! فدای امام خمینی! فدای اسلام!»

مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس اداره‌کل حفظ آثار ‌دفاع مقدس ‌کرمانشاه با اشاره به الگو بودن صبر و استقامت مادران شهدا خاطر‌نشان کرد: مادر شهدای رضوان مدنی الگوی واقعی و عینی از صبر و استقامت مادران شهدا بود؛ مادری که با وجود شهادت فرزند اولش هیچ وقت برای رفتن فرزندان دیگرش به جبهه نه تنها مانعی ایجاد نکرد بلکه مشوق آن‎ها هم بود.

وی در پایان ضمن ابراز خرسندی از این که خاطرات ارزشمند این مادر شهید قبل از رحلت ایشان جمع آوری و در کتاب پسران حاج ذبیح الله از زبان فرزند ارشدشان حاج حسین رضوان مدنی روایت شده است گفت: امید است در یک حرکت جهادی خاطرات سایر مادران شهدای استان جمع آوری و قبل از این که ناگفته‎ هایشان را از شهدای والامقامشان به خاک بسپارند این گنجینه‎ های ناب استخراج شوند و برای آیندگان به یادگار بمانند.  

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها