به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، حجتالاسلام شهید «مهدی شاهآبادی» در سال ۱۳۰۹ در قم به دنیا آمد و در چهار سالگی به همراه خانواده به تهران رفت. پدر وی آیتالله العظمی «محمدعلی شاهآبادی» از مراجع وقت و استاد عرفان حضرت امام خمینی (س) بود.
مهدی شاهآبادی از نوجوانی به تحصیل علوم روی آورد و پس از رحلت پدر بزرگوار خود در سال ۱۳۲۸، راهی قم شد و به تحصیل علوم دینی ادامه داد. در ۲۵ سالگی به درس خارج حضرات آیات، سید حسین بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، محمدعلی اراکی و حضرت امام خمینی (س) در قم راه یافت. وی پس از ارتحال آیتالله بروجردی در تثبیت مرجعیت حضرت امام تلاش وافری از خود نشان داد و بعد از تبعید امام، مبارزات ضد رژیم خود را وسعت بخشید.
شهید شاهآبادی در این راه بارها بازداشت و زندانی شد و تحت شکنجههای ساواک قرار گرفت. این مجاهد نستوه، پس از پیروزی انقلاب در مسؤولیت کمیتههای شمال تهران خدمت کرد و در ۱۳۵۹ از طرف مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت. این چهره خستگی ناپذیر، با آغاز جنگ، راهی عرصههای نبرد گردید و بارها در صفوف ایثارگران اسلام جای گرفت.
شهید بزرگوار آقای مهدی شاهآبادی، روحانی مبارز و نماینده مردم تهران در دوره دوم مجلس شورای اسلامی، سرانجام در تاریخ ششم اردیبهشت ۱۳۶۳ هنگام بازدید از جبهههای جنگ تحمیلی در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ متجاوزان بعثی به شهادت رسید.
شهید شاهآبادى در طول دوران زندگى پربار خود، همواره به عنوان انسانى سختکوش و تلاشگر در میان دوستان خود شناخته شده بود. این ویژگى بارز وى را مىتوان از فحواى خاطرات و سخنان نزدیکان او دریافت.
«گاهى خدمت آیتالله شاهآبادی مىرفتیم. با وی زیاد کار کردیم. ساعت ۱۰ که مىشد، بنده مىگفتم دیگر باید بروم استراحت کنم. وی تازه از مسجد به کمیته مىرفت و اول کارش بود. سرش را روى همان میزش که مراجعین مراجعه مىکردند مىگذاشت و همانجا خوابش مىبرد. اصلا بستر براى خودش انتخاب نمىکرد.»
آیتالله موحدى کرمانى اظهار داشت: «تلاش فراوان این مرد بزرگوار، یکى از خصوصیات او بود. نمىتوانست یک جا بنشیند. اصولا انسانى بىقرار بود، همیشه در حال حرکت بود و آرام نداشت؛ اگر بخواهیم فردى را مثال بزنیم که به راستى استراحت و خوابش بسیار کم بود و تلاش و کارش بسیار زیاد، یکى از مصادیق بارز و روشن آن شهید شاهآبادى بود.»
خدمت در راستاى اهداف انقلاب از خصوصیات مهم شهید شاهآبادى بود که در راه رسیدن به آن از هیچ کوششى فروگذار نمیکرد. در این زمینه آیتالله «محىالدین انوارى» اظهار داشت: «(آیتالله شاهابادی) تحرکى فوقالعاده داشت، جداً آرام و قرار نداشت، با اینکه خیلى از دوستان هستند که کار و تلاش مىکنند؛ اما به هر جهت کار و تلاششان یک حد و مرزى دارد؛ لکن در مورد آیتالله شاهآبادی این طور نبود و به یک معنا مىتوان گفت که قبول مسئولیت و کار و تلاش وی، حد و مرز نداشت.
او تا آخرین حد توان یک انسان تلاش مىکرد و مهمتر از همه اینکه علىرغم تمام کارهایى که مىکرد و زحماتى که مىکشید، خودش را طلبکار انقلاب نمىدانست، هر چقدر هم که کار مىکرد باز خودش را بدهکار انقلاب مىدانست و چیزى از انقلاب نمىخواست.»
اعتقاد به اسلام و فداکارى در راه انقلاب چنان تأثیر شگرفى در شخصیت پرتلاش و پرکار شهید شاهآبادى نهاده بود که حتى در طى شبانهروز بیشتر از سه ساعت استراحت نمىکرد و پیوسته در اندیشه خدمت به اهداف انقلاب اسلامى بود. دکتر ولایتى در مورد تحرک و انرژى زیاد شهید شاهآبادى اظهار داشت: «آیتالله شاهآبادی در بین دوستان مشهور به این بود که خواب ندارد. تحرک بیش از اندازه وی و اخلاص بىحد او و نحوه رفتار و سلوک وی نشان مىداد که به هیچ مقام و موقعیتى اهمیت نمىدهد و فقط به اسلام فکر مىکند و وجود او را وقف اسلام کردهاند.»
دوستان و همرزمان شهید شاهآبادى، از خصلت تلاش و تحرک او مطالب و خاطرات بسیارى را در خاطر دارند که در مناسبتهاى مختلف بیان کردهاند. در همین خصوص حضرت آیتالله العظمی خامنهاى فرمودهاند: «شهید شاهآبادى یک انسان نمونه و استثنایى بود. من یادم نمىآید که در طول دوستى چندین سالهاى که با این شهید عزیز داشتم، یک بار ببینم که از کار خسته شده است. من هرگز آثار کسالت و انزجار از کار را در چهره این مرد عزیز و بزرگوار ندیدم.»
منبع:
کتاب زندگى و مبارزات حجةالاسلام والمسلمین شهید مهدى شاهآبادى، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/ 118