یادداشت/ عصمت دهقانی

وادع با ماهی که در آن منیّت‌ها کنار گذاشته می‌شود

همیشه لحظه وداع و خداحافظی بوی غربت و دلتنگی می‌دهد، به‌خصوص وداع با ماه مبارک، ماهی که درهای رحمت و مغفرت بیش از ماه‌های دیگر بر روی بندگان سرتا پا تقصیر باز است، ماه بندگی، ماهی که در آن منیّت‌ها کنار گذاشته می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۳۲۶
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۶ - 03May 2022

وادع با ماهی که در آن منیّت‌ها کنار گذاشته می‌شود

گروه استان‌های دفاع‌پرس - عصمت دهقانی؛ عید سعید فطر که از راه می‌رسد، استشمام بوی خوش یک ماه عبادت مخلصانه، حال و هوایی وصف ناشدنی دارد، سکینه الهی در قلب‌ها جا خوش می‌کند، روح مسلمانانی که رمضان را با راز و نیازهایی  از جنس بندگی، لحظات افطار را با سحر وصل کردند و بر بلندای معرفت عروج کردند، صیقل می‌یابد.

روز عید سعید فطر، روز افتخار به حضور در پیشگاه  خالق بی‌همتاست و  سرمست از اینکه توانستیم  به اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) سربلند بیرون آییم.

همیشه لحظه وداع و خداحافظی بوی غربت و دلتنگی می‌دهد، به‌خصوص وداع با ماه مبارک، ماهی که درهای رحمت و مغفرت بیش از ماه‌های دیگر برروی بندگان سرتا پا تقصیر باز است ماه بندگی، ماه نزول کلام وحی، ماه رقم خوردن تقدیر و سرنوشت ،  ماهی که  در آن منیّت‌ها کنار گذاشته می‌شود، ماهی که سفره‌های افطارش بوی همدلی و مهربانی می‌دهد و دعاهای سحرش روبه‌روی عظمت لایتناهی خداوند عاجزانه ضجه می‌زند. در ماهی که صدای دلنشین آیه‌های وحی چشمانمان را روشن تر می‌کند و ثانیه‌ها با اشک و دعاهایمان گره می‌خورد و با خود می‌اندیشیم  چگونه می‌توان گرهی از مشکلی باز کرد و یا سنگی را از پیش پای بنده ای برداشت.

 و اما هزاران افسوس از دردی که می‌کشیم که این همه، از حجاب تن است که به جان خریدیم. در چنین روزهای زمزمه می‌کنیم خوشا راه بی‌ادعای شهید. این شهدا بودند که راه عاشقی را با اطمینان طی کردند و به اجابت دعای‌شان رسیدند.

چه شب‌هایی از ماه رمضان که در هنگام بالا بردن دستان دعا به آسمان اجابت، از ته دل آرزو کردیم، گوشه چشمی از نگاه شهدا  شامل حالمان باشد و سبکبالان عاشق که آمین گوی دعاهایمان باشند.

آن روزها که عزم جهاد کردند و با پای دل بی‌هوا رفتند، دلشان می‌خواست بال و پرشان با آتش عشق بسوزد تا ققنوس شعله ور تن را به تماشا بنشینند که عمری در آرزوی دیدن صبح وصل بودند.

در این روز که مزد عباداتمان را از خداوند می‌خواهیم، بیشتر در ذهنم مرور می‌شود، شهدا در همچنین لحظاتی از معبود خویش چه می‌خواستند؟

شاید فلسفه شهادت را بارها برایمان گفته اند، خوانده ایم و یا به خیال خودمان در موردش  نوشته ایم. اما آنچه  هست، عده ای به گاه رفتن چنان سبک بارند که آدمی به حال و روزشان غبطه می‌خورد.

 در مغرب‌های ماه مهمانی خدا، که نسیم مستی آور اذان در گلدسته‌های مسجد کنار خانه مان، بر مناره‌ها بالا می‌رفت دلمان به یاد شهدا تنگ می‌شد.  دل تنگی ما زمینیان حال آن ماهی را دارد که به‌جای اقیانوس، در تنگ ماهی‌اش انداخته باشند.

امروز می‌رسم به حرفی که در یادداشت‌های یک شهید خواندم:« با اطمینان حرکت کنید و مراقب باشید که دنیا پر از معبر مین است.» و چه زیبا حضرت علی امیر المومنین (ع) می‏‌فرمایند: «کمترین پاداش روزه‌داران آن است که در آخرین روز ماه مبارک رمضان فرشته‏‌ای آنان را ندا می‏‌دهد و می‏‌گوید؛ مژده باد بر شما‌ ای بندگان خدا، که خداوند گناهان گذشته شما را بخشود؛ پس مواظب باشید که از این پس چه می‏‌کنید»؛ و‌ ای خدای مهربان! امروز ما بندگان سرا پا تقصیر، دستان نیازمان را به سوی آسمان رحمت و گشایشت بالا می‌آوریم و عاجزانه خواسته‌هایمان را یک‌بار دیگر مرور می‌کنیم، و از تو می‌خواهیم به بزرگی و جبروتت گناهان‌مان را ببخشی و بیامرزی چراکه میزبانی به سخاوتمندی تو، مهمانانش را بدون توشه راهی بدرقه نمی‌کند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار