گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: اهمیت پژوهش و تحقیق در عرصههای مختلف بر کسی پوشیده نیست. هرجا موضوعی از پژوهش و اعتبار تحقیقاتی برخوردار باشد ماندگارتر و اثرگذار خواهد بود و در طول زمان از گزند آسیبها در امان میماند. سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح بهمن سال ۱۳۹۹ در مراسم اختتامیه آثار پژوهشی دفاع مقدس، جایزه سردار سلیمانی در خصوص اهمیت تحقیق و پژوهش در آثار دفاع مقدس گفته بود: «مهمترین دلیل در چرایی پژوهش مسئله تحریف است. هر واقعهای که میتواند برای آیندگان اثربخش باشد سریع تحریف به سراغش میرود و دفاع مقدس از این موضوع مستثنی نیست. تنها پژوهشهای دقیق میتواند این جریان سالم را از آلودگیها مصون بدارد.»
در همین راستای و به منظور بحث درباره چرایی و لزوم بحث پژوهش در آثار دفاع مقدس، خبرگزاری دفاع مقدس با همکاری سازمان اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نشستی را با حضور دو تن از نویسندگان حوزه دفاع مقدس برگزار کرده است. در این نشست «شیرین زارع پور» نویسنده کتب دفاع مقدس و پژوهشگر و نیز «سید احمد معصومی نژاد» نویسنده و مستندساز به بیان نقطه نظرات خود پرداختند. بخش اول و دوم روزهای گذشته منتشر شد و در ادامه بخش سوم صحبتهای ارائه شده در این نشست را میخوانید.
دفاعپرس: با وجودی که مدت زیادی از دفاع مقدس گذشته و فرماندهان دستشان برای بیان مطالب باز شده است، اما باز هم آن همیت و جدیت برای بیان وقایع دفاع مقدس و ثبت تاریخ شفاهی دیده نمیشود. هرچند در این سالها کارهایی انجام شده، اما عزم جدی دیده نمیشود. یک دلیلش این است که افراد نظامی علاقهای به صحبت در مورد اسناد و مسائل نظامی ندارند و این نگفتنها باعث میشود در یک مقاطعی ضربه بخوریم. نظر شما در اینباره چیست؟
آگاهی نسبت به مسائل امنیتی نوشتهها را دقیقتر میکند
زارعپور: دقیقاً همین طور است. من فکر میکنم کسی که قرار است فیلم را بسازد ویا یک اثر هنری خلق کند و کتابی بنویسد، اگر اشراف داشته باشد به مسائل امنیتی که چه جاهایی چه مطالبی باید گفته بشود و چه چیزهایی نباید گفته بشود، این مشکل کاملاً قابل حل است. مثلاً ما که خودمان در صحنة بسیج حضور داشتیم و با سپاه سالها همکاری داشتهایم، میدانیم که الان چه مطلبی موضوع امنیتی تلقی میشود و نباید در کتاب آورده شود و یا کدام پاراگراف باید حذف بشود. به نظرم اگر این اشراف اطلاعاتی وجود داشته باشد این مشکل حل شده است. مثلاً در یکی از کتابهایی که من مینوشتم، شهید بزرگوار ما چند سالی در بازرسی سپاه بودند و فایلهای مصاحبه را که من فرستادم برای دوستانی که قرار بود تأیید کنند چه مطالبی نوشته بشود و چه مطالبی نوشته نشود، فقط همان جاهایی را که خودم میدانستم که نباید نوشته شود را گفته بودند. ولی کسی که از بیرون میآید و اصلاً در فضای مسائل امنیتی نیست، شاید یک جاهایی یک موضوعاتی را مطرح کند که صلاح نیست منتشر بشود. البته من فکر میکنم این هم حل شده است، چون کتاب و فیلم قبل از انتشار از فیلترهای متعددی عبور میکند. هم وزارت ارشاد و هم مجموعهای که اثر را تولید میکند کسانی را دارند که نظارت میکنند و این مشکل هم حل شدنی است.
دفاعپرس: ما چقدر به همراهی فرماندهان در بحث پژوهش نیاز داریم؟
زارعپور: صد درصد نیاز داریم. در بیان واقعیتهای جنگ خیلی به این همراهی نیاز داریم. زمانهای زیادی چیزهایی را که مصلحت نبوده درج نکردیم. به هرحال مخاطب ما که مثلاً هشتاد میلیون جمعیت ایرانی است و این کتاب را ممکن است افراد مختلفی با دیدگاهها و اندیشههای متفاوت بخوانند. امکان دارد کسی باشد که اطلاعات کافی نداشته باشد و برای او شبهاتی ایجاد بشود که این شبهات به راحتی برطرف شدنی نیست.
مادر شهید از نگاه خودش و فرمانده از نگاه خود جنگ را روایت میکند
معصومینژاد: هرکسی با نگاه خودش به موضوع نگاه میکند. ما یک شهیدی را داریم که مادر از نگاه خودش به عنوان فرزند به او نگاه میکند، فرزند شهید از نگاه پدر به او نگاه میکند و فرمانده نیز از نگاه خودش او را میبیند. من یک مثال این جا بزنم. مثلاً در مورد شهید اسکندرپور، مادر میگوید یک بار من را مدرسه خواستند و به من گفتند پسر شما هنوز زنگ مدرسه نخورده داد میزند حمله، همه میریزند توی حیاط. این را خیلی شیرین بیان میکند که این کلمه و عملکرد حمله از بچگی در سر این شهید بوده است. این خیلی شیرین و جذاب است. این را در نظر داشته باشید. یک جای دیگری حاج علی فضلی از نگاه یک فرمانده دارد این شهید را نگاه میکند. میگوید قرار بود عملیات بشود از پشت بیسیم شنیدیم که یک تیپ زرهی عراق به لشکر دشمن اضافه شد. توان رزمی دشمن بالا رفت و ما روحیة خودمان را از دست دادیم. تماس گرفتیم با قرارگاه و به ما گفتند عملیات را لغو کنید. آمدم و با حاج حسین اسکندرلو مشورت کردم، گفت نظر خودت چیست؟ گفتم که من نظرم این است که هرچه شما بگویید. برگردیم یا ادامه بدهیم. وقتی این مکالمه انجام شد، بنا به سه چهار دلیل ما مجبور شدیم عملیات را انجام بدهیم. میدانستیم که در این عملیات احتمالاً تلفات هم خواهیم داشت. چون اگر این عملیات را ما نمیکردیم، عراقیها آمده بودند که عملیات کنند و ما مجبور بودیم که عملیات کنیم و اگر برمیگشتیم اینها از پشت سر ما را میزدند و ما شهید میشدیم. اگر عراقیها عملیات میکردند تا رادار میآمدند یعنی منظور حاج علی فضلی این بود که تمام فتوحات گذشتهای که بچهها زحمت کشیده بودند و به دست آورده بودند از دست میدادیم. پس لازم بود آنجا بمانیم و عملیات کنیم.
دفاعپرس: یعنی شما معتقد هستید پرداختن به زوایای مختلف یک موضوع باعث میشود مطلب روشنتر بشود.
معصومینژاد: بله؛ و فرماندهان در این زمینه خیلی مؤثر هستند. متأسفانه خیلی از فرماندهان بنا به دلایل و ملاحظات امنیتی بعضی چیزها را بیان نمیکنند. شاید اگر ۳۰ سال پیش اگر ما هم پیش حاج علی فضلی میرفتیم این مطالب را نمیگفت، متأسفانه خیلی از حرفهایی که باید گفته میشد گفته نشد وای کاش بیان میشد و حداقل آرشیو میشد.
دفاعپرس: من هم همین عقیده را دارم. البته خانم زارعپور اشاره کردند که بحث امنیتی باید رعایت بشود. البته فکر میکنم گاهی اوقات وجود مشغله، بخصوص گرفتاریهای نظامی، باعث میشود فرماندهان از بازگو کردن خاطرات خودداری کند. در حالی که واقعاً بحث بیان حقایق دفاع مقدس مهم است. همان طور که اخیراً حضرت آقا هم در مورد اهمیت تبیین و بحث جهاد تبیین تأکید داشتند. انشاءالله در ادامه ببینیم که اقدامات جدیای در این زمینهها صورت گرفته است. هرچند مرکز اسناد هم در این زمینه کارهایی را انجام داده، ولی هنوز خیلی کم است. ضمن اینکه فرماندهان هم دیگر دچار کهولت سن میشوند و حتی ما تعدادی از اینها را از دست دادهایم. این روند احتمالاً در سالهای بعد سرعت بیشتری خواهد داشت و نیاز است سازمانها و نهادهای مرتبط با موضوع دفاع مقدس همکاری کنند.
دشمن در حال روایت دفاع مقدس از نگاه خودش است
مصعومینژاد: سالها قبل یک اتفاقی افتاد و اهمیت موضوع تبیین دفاع مقدس را برای ما ملموستر کرد. یک اختلافی در اوایل جنگ بین فرماندهان به وجود آمد و جلساتی برگزار شد که انتقاداتی به یکسری از فرماندهان صورت گرفت. فایل صوتی این جلسه موجود بود. متاسفانه در سالهای بعد فرماندهان نیامدند این موضوع را تبیین یا روایت کنند. البته به صورت جزیرهای مطالبی گفته شده بود و حتی کتابی هم یکی از دوستان منتشر کرده بود، اما کافی نبود. بیبیسی در سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روی این نوار کار کرد و روایت خودش منعکس شد. نگاهش این بود که بینید بین فرماندهان چه اتفاقاتی افتاد و اینها متحد نبودند و همین عدم اتحاد باعث شد که جنگ این مدت طول بکشد، تلفات زیادی هم که دادیم به خاطر همین اختلافات بود. برای من خیلی جالب بود تنها کسی که جلوی این هجمة بیبیسی ایستاد، یکی از عزیزانی بود که آن زمان نوجوان بود و جنگ را هم ندیده بود. آقای محمد صمدی، از پژوهشگران دفاع مقدس است، به تنهایی به خاطر پژوهشهایی که انجام داده بود، دوربین گذشت و مطالب را به طور صحیح روایت کرد که اصل ماجرا از چه قرار بوده و کسانی که اتفاقاً آنجا آتشبیار معرکه بودند، کسانی بودند که الان مواضع ضد نظام دارند و در موضوع اختلاف بین فرماندهان هم شیطنت میکردند. آنجا بود که امام متوجه این شیطنت شد و دستور داد آقای محسن رضایی در فرماندهی سپاه ابقاء بشود.
تو که جنگ ندیدهای چه میگویی/ برخی فرماندهان در بیان روایتهای جنگ کوتاهی میکنند
متاسفانه فرماندهان نه تبیین میکنند و نه روایت میکنند و نه متأسفانه پای کار میآیند. من این را میگویم و دوست دارم شما با خود آقای صمدی صحبت کنید. ایشان خیلی گلهمند است و میگوید من پیامهای زیادی از این فرماندهان و سرداران میگیرم که بچه تو چکار داری بنشین سر جای خودت! تو که در جنگ نبودی چکاره شدهای که جنگ را روایت میکنی؟ این جملة قشنگی بود که آقای صمدی به من گفت، خدا شاهد است که اگر اینها بودند من تا شصتسالگی مینشستم تلمذ میکردم، ولی میبینیم اینها نیستند و از آن طرف میبینم دشمن بچههای سی ساله و بیست ساله را مجری میکند در شبکههای مختلف و آنها به خوبی در حال روایت دفاع مقدس با نگاه خود هستند، از این رو من احساس تکلیف کردم. حتی به من هم میگویند که تو مگر جنگ را دیدهای؟ میگویم من جنگ را ندیدهام، شما بیایید جلو ما پشت سر شما حرکت میکنیم. منظورم این است که خیلی در این زمینه کوتاهی شده است.
انتهای پیام/ ۱۴۱