به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، از سیستم پیامک گرفته که در بدو ورود این فناوری شاهد انبوهی از پیامکهای غیراخلاقی، ناکارآمد، غیرمفید و غیرضروری بودیم که بیشتر از هرچیز دیگر مایه تفریح و سرگرمی افراد بود تا حالا که شاهد ورود تکنولوژی جدیدی به نام شبکههای اجتماعی هستیم.
غفلت فرهنگسازی
کاری به ماهیت شکلگیری شبکههای اجتماعی و اهداف پشت پرده برخی از تولیدکنندگان و مدیران این شبکهها نداریم. اینکه این شبکهها توسط برخی از سرویسهای جاسوسی و نیز توسط صهیونیستها اداره میشود و در شبکههای اجتماعی باید بیش از هر چیز دیگر مواظب تلههایی باشیم که برای ما پهن شده موضوع کاملاً درستی است اما واقعیت این است که چه بخواهیم قبول کنیم و چه نخواهیم امروزه شبکههای اجتماعی وارد متن زندگی مردم شده و اینقدر فراگیر شده که تقریباً اکثریت قریب به اتفاق دارندگان گوشی تلفن همراه عضو این شبکهها هستند.
هیچکس منکر این نیست که شبکههای اجتماعی در حقیقت یک انقلاب در حوزه ارتباطات ایجاد کرده است اما واقعیت امر این است که این شبکهها بیش از هر چیز دیگر به جای اینکه در خدمت توسعه ارتباطات به کار گرفته شود از سوی بسیاری از کاربران به عنوان یک موضوع سرگرمکننده و گاهی با اهداف غیراخلاقی به کار گرفته میشود و این موضوع نشان میدهد که در این حوزه فرهنگسازی صورت نگرفته است.
وقتی پای فرهنگسازی لنگ میزند
کارشناسان بر این اعتقادند که قبل از ورود هر نوع فناوری جدید به جامعه باید بسترها و زمینههای فرهنگی استفاده از این نوع فناوری برای افراد جامعه فراهم شود، اما شواهد و قرائن و همچنین اخبار و آماری که هر ازگاهی در خصوص کاربران شبکههای اجتماعی منتشر میشود بیانگر این موضوع است که در فرهنگسازی برای استفاده از شبکههای اجتماعی لنگ میزنیم.
عواقب این لنگ زدن در فرهنگ زمانی مشخص میشود که بعد از گذشت سالها شاهد نتایج و آثار بسیار ناگوار نحوه استفاده از این شبکهها در جامعه هستیم.
آنچه بیش از هر چیز دیگر کارشناسان حوزه فرهنگ را نگران میکند سن استفادهکنندگان از این شبکههاست و آماری که در خصوص کاربران شبکههای اجتماعی در جامعه منتشر شده بیانگر این موضوع است که نوجوانان و جوانان بیشترین کاربران این شبکههای اجتماعی هستند. کاملاً مشخص است که یک نوجوان و جوان که هنوز به پختگی لازم نرسیده و نیازمند راهنمایی، مشاوره و مراقبت است در نحوه استفاده از این شبکههای اجتماعی بیش از پیش نیاز به آموزش دارد. نکته نگرانکنندهتر دیگر در خصوص شبکههای اجتماعی این است که تب این شبکهها به شدت و به سرعت در جامعه فراگیر میشود و اگرچه گاهی اوقات ممکن است این شبکهها در خدمت یک اتفاق خوب در جامعه قرار گیرند اما در بسیاری مواقع نیز شاهد هستیم که به محض وقوع یک اتفاق ناشایست در جامعه در حوزههای مختلففرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی، حوادث و... به دلیل همان تب تندی که اشاره شد خیلی زود شاهد انواع پیامهای متنی، صوتی و تصویری در خصوص آن رویداد هستیم که گاه تبعات بسیار منفی را نیز به دنبال دارد.
چند نمونه عینی
جمع زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی در خلال برگزاری لیگ جهانی والیبال با هجوم به صفحه شخصی ایوان زایتسف یکی از بازیکنان تیم ملی ایتالیا، این صفحه را پر از نظرات و کامنتهای خود کردند که اکثراً هم حاوی مطالب توهینآمیز و زننده بود.
به اعتقاد کارشناسان، شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک تأثیری غیرقابل انکار بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی دارد چراکه این شبکه اجتماعی بر اساس سبک زندگی امریکایی تنظیم شده است و البته وقتی «زاکربرگ»، خالق این شبکه مجازی باشد؛ فردی که در یک خانواده یهودی به دنیا آمده است و خود را یک «ملحد» و فردی که به خدا هیچگونه اعتقادی ندارد معرفی میکند و بر اساس اعتقاداتش، شبکهای را طراحی کرده باشد که در آن هیچگونه خط قرمزی برای کاربران تعریف نمیشود، بنابراین نباید انتظار داشت که فیسبوک تطابقی با سبک زندگی ایرانی- اسلامی داشته باشد.
به طور حتم پیامهایی که برای مسی بازیکن افسانهای تیم ملی آرژانتین پیش از شروع بازیهای جام جهانی 2014 برزیل و تقابل تیمهای ملی فوتبال ایران و آرژانتین رخ داد را هیچ کس نمیتواند فراموش کند.
در ادامه همین اتفاقات هیچ گاه نمیتوان توهین برخی از کاربران شبکههای اجتماعی به داور بازی ایران و آرژانتین را فراموش کرد که با کلمات رکیک و توهینآمیز به این داور استرالیایی به خاطر شیوه قضاوتش در این بازی انتقاد کردند. البته در داخل کشور نیز افراد بسیار محترم اعم از فعالان فرهنگی، مجریان، روحانیون و برخی مسئولان نیز از این رفتار غیراخلاقی کاربران شبکههای اجتماعی در امان نبوده و گاه و و بیگاه شاهد توهین برخی از کاربران شبکههای اجتماعی به این افراد بودهایم.
رفتارهای هدایت شده؟!
این همه در حالی است که همواره از ایرانیان به عنوان افرادی بافرهنگ و برخوردار از پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی نام برده میشود. ضمن اینکه اکثریت جامعه ایرانیان را مسلمانان تشکیل میدهند و در دین مبین اسلام، توهین، تهمت و افترا گناه و کاری غیراخلاقی به شمار میرود. حال چگونه است که برخی کاربران شبکههای اجتماعی به خود اجازه میدهند چشمهایشان را بر روی این مسائل بسته و با تولید یا انتشار برخی از مطالب توهینآمیز در این شبکهها با آبروی افراد بازی کنند؟ آیا در این جا این سؤال پیش نمیآید که شاید اینگونه رفتارها هدایت شده و با هدف خاصی و توسط گروههای خاصی در شبکههای اجتماعی صورت میگیرد.
این همه در حالی است که برخی از کاربران شبکههای اجتماعی بدون توجه به دامهایی که برای آنان و نه برای آنان بلکه برای ایرانیان کشیده شده است گام در راهی میگذارند که در طول مسیر با دامها و تلههای بدخواهان و مخالفان سبک زندگی ایرانی- اسلامی روبهرو هستند. افرادی که خانواده، اخلاق، جامعه و سبک زندگی ایرانی – اسلامی را هدف گرفته و در این میان با تولید و انتشار برخی از مطالب توهینآمیز به شکلگیری یک جریان ناشایست در جامعه رو میآورند، جریانی که گاه پیشینه فرهنگی تاریخی ملت ایران و اعتقادات تکتک افراد را نشانه گرفته است.
منبع: روزنامه جوان
