خادم امام خمینی (ره) در نجف مطرح کرد؛

نگاه برابر امام خمینی (ره) به طلاب با نژادهای مختلف/ اشک‌های خادم افغانستانی امام (ره) از لحظه شنیدن خبر رحلت + فیلم

حاج ناظر ابراهیمی خادم افغانستانی بیت امام در نجف بود که چندی پیش دار فانی را وداع گفت، او حتی پس از گذشت سال‌ها از رحلت امام، با اشک از شنیدن خبر فوت او سخت می‌گفت.
کد خبر: ۵۲۸۳۱۱
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۴:۳۴ - 13June 2022

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حاج ناظر ابراهیمی» خادم افغانستانی بیت امام خمیی بود که در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۳ در شهر نجف امورات منزل امام را عهده دار و امین و مورد اعتماد امام بود.

برابری بین طلبه‌ها به سبک امام امت/ اشک‌های خادم افغانستانی امام (ره) از لحظه شنیدن خبر رحلت+ فیلم
او پس از پنج سال خدمت به امام و انقلاب توسط نیرو‌های بعث دستگیر و پس از سه ماه زندانی در زندان‌های امنیتی عراق از کشور عراق اخراج شد و به ایران آمد. او نزدیک ۵۰ سال ساکن محله گلشهر شهر مشهد مقدس بود.

حاج ناظر ابراهیمی چندی پیش در شب ولادت امام رضا (ع) به علت بیماری و کهولت سن دار فانی را وداع گفت.

وی درباره نحوه دستگیری و زندانی شدنش توسط نیرو‌های «حسن البکر» رئیس جمهور عراق توضیح داد: در خیابان صادق راه می‌رفتم که دیدم یک نفر عرب اگال (حلقه بافته شده برای نگه داشتن چفیه) به سر آمدند، اما لباس نظامی نداشتند. سلام کردم، می‌خواستم رد شوم که گفت بایست، پرسید کجا می‌روی؟ گفتم می‌روم بازار، گفت در بازار چه کار داری، گفتم می‌روم گوشت و سیب زمینی و پیاز بگیرم، من کارگر هستم. گفت کارگر کی؟ گفتم خمینی. این را که گفتم، گفت تو از قوم و خویشان خمینی هستی. گفتم من کارگرم. خواستم خداحافظی کنم که اجازه ندادند، آنجا فهمیدم از نیرو‌های سری حسن البکر هستند. من ۶۱ روز زندانی شدم.

ابراهیمی ادامه داد: اول صبح می‌رفتیم و پشت سر امام (ره) نماز می‌خواندیم. یا سر ظهر که می‌شد سه نفر بودیم که پشت امام نماز جماعت می‌خواندیم. هر روز یک نفرمان می‌رفت. یک بار به امام گفتم قربانت بروم یک دعایی به من یاد بده که بخوانم. گفت فراموش نمی‌کنی؟ گفتم نه انشالله اگر خدا توفیق دهد. دو سه باری خواند و یاد گرفتم.

خادم حضرت امام (ره) درباره رفتار ایشان با طلبه‌ها گفت: حضرت امام به طلبه‌ها چه ایرانی، چه افغانستانی، چه پاکستانی، چه لبنانی هرکسی که بودند شهریه برابر می‌داد. همه سی دینار. به یک نفر نیم دینار نمی‌داد به یک نفر بیشتر. ما تا موقعی که آقا (امام خمینی) زنده بودند مقلد ایشان بودیم.

وی درباره فوت امام بیان کرد: تقریبا ساعت‌های هشت بود که رادیو خواند امام به رحمت خدا رفت. همانجا بیل را انداختم تا خانه گریه کردم. صاحب کارم گفت امروز کار را تعطیل نکن، گفتم امروز کار بر ما حرام است. سه چهار روز تمام مساجد تعزیه بود.

فیلمی از صحبت‌های او را در ادامه می‌بینید.


انتهای پیام/ ۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار