بازخوانی/

شهیدی که توسط امام خامنه‌ای «مبارز و مجاهد» لقب گرفت

شهید حجت‌الاسلام «سید فخرالدین رحیمی» روحانی مجاهد و سالکی متعهد از دیار لرستان بود که سال‌ها با خلوص نیت و باصلابت، به دفاع از اسلام پرداخت و سرانجام هفتم تیر سال ۱۳۶۰ در انفجار حزب جمهوری به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۱۲۶۶
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۸ - 28June 2022

شهید «فخرالدین رحیمی» سید انقلابی از لرستان، که امام خامنه‌ای لقب مجاهد به او دادند

به گزارش دفاع‌پرس از خرم‌آباد، «سید فخرالدین رحیمی» سال ۱۳۲۳ هجری شمسی در خانواده‌ای روحانی چشم به جهان گشود، پدرش حجت‌الاسلام «سید علی‌اکبر رحیمی» یکی از علمای بزرگ شهر خرم‌آباد بود که نسبش به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) می‌رسید.

وی بعد از فوت پدر راه او را در پیش گرفت و پس از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی، به همراه برادر بزرگوارش «سید نورالدین» جهت تحصیل علوم دینی به شهر قم مشرف و به‌طور رسمی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و دروسی مانند فقه و اصول را از محضر اساتید حوزه علمیه قم ازجمله شهید آیت‌الله مدنی فراگرفت.

«سید فخرالدین رحیمی» در محضر آیت‌الله مدنی و آیت‌الله کمالوند به درجه رفیعی از وارستگی اخلاقی رسیده بود؛ به‌طوری‌که در جوانی به مدارج بالای علمی حوزوی و اجتهاد نائل شد و با تأسی از سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) درس آزادگی را پیشه راهش کرد تا اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی پابرجا بماند. وی آزاده زیستن و به استقبال مرگ رفتن را در خود نهادینه کرد که خود نشانگری از استمرار فرهنگ عاشورایی در جامعه اسلامی است.

حجت‌الاسلام و المسلمین «سید فخرالدین رحیمی» در دوران مبارزات علیه رژیم طاغوت، پرچم‌دار نهضت انقلابی بود و به مانند یک رهبر، مردم لرستان را در مبارزه با رژیم شاهنشاهی هدایت می‌کرد و اسطوره‌ای از شجاعت و دلاوری بود که به خوبی در مقابله با رژیم طاغوت برخاست. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نماینده الگو به جمهوری اسلامی ایران خدمت و نخستین کسی بود که نطق علیه بنی‌صدر را ایراد کرد.

فخر لرستان

حجت‌الاسلام رحیمی سالک متعهد، شیفته ولایت و مظهر اراده و تقوا بود که فعالیت‌های انقلابی خود را با علنی شدن مبارزات امام خمینی (ره) آغاز کرد و به‌عنوان مبارزی نستوه و سیدی شجاع در میان گروه‌های مردمی از عزت و احترام خاصی برخوردار بود. وی در تمام دوران نهضت انقلاب اسلامی در صف مبارزان نهضت امام راحل قرار داشت و در مقابل تهدیدات دشمنان ترسی به دل راه نمی‌داد و شجاعانه در برابر ظلم و ستم ایستادگی می‌کرد و به جهت دیانت و شجاعتی که داشت، به «فخر لرستان» شهرت یافت و با درایت و تیزبینی در برابر توطئه‌های دشمنان هوشیار و مقاوم بود و چنان ترسی در دل دشمن انداخته بود که ساواک و نیرو‌های نظامی شاه به شدت او را تحت کنترل داشتند.

حجت‌الاسلام رحیمی سیاستمداری مجاهد و نترس بود به‌طوری‌که بیش از ۲۵۰ برگ سند محرمانه از فعالیت‌های آشکار وی در ساواک ثبت شده است و صلابت و اقتدار او در برابر شکنجه‌های آنان سبب شد که رژیم شاهنشاهی لحظه‌ای از مبارزاتش غافل نباشد و ساواک و نیرو‌های نظامی شاه سعی می‌کردند ارتباط وی را با مردم قطع کنند.

روحیه دشمن‌ستیزی حجت‌الاسلام رحیمی او را به روحانی مبارزی تبدیل کرده بود که همواره در دل دشمنان نهضت انقلاب اسلامی هراس می‌افکند و برای پایداری دین مبین اسلام و پاسداری از انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد.

دستگیری و زندان

حجت‌الاسلام رحیمی هم‌زمان با ماجرای مدرسه فیضیه و حمله دژخیمان پهلوی و شهادت طلاب بی‌گناه حوزه علمیه قم، به صف مبارزان نهضت امام خمینی (ره) پیوست و یک روز درحالی‌ که مشغول چسباندن اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) بر روی دیوار بود، در حلقه جلادان پهلوی گرفتار و به شش ماه زندان محکوم شد.

این شهید بزرگوار دورانی که در زندان بود نیز دست از تبلیغات اسلامی و نشر احکام دین و قرآن برنداشت و با مجاهدت‌هایش عطش همراهی و پیروی از امام خمینی (ره) را همواره در سینه‌اش حفظ می‌کرد.

حجت‌الاسلام رحیمی پس از طی دوران محکومیت به زادگاهش بازگشت و پس از تبعید حضرت امام خمینی (ره) برای دومین بار به علت برداشتن تابلو خیابان «ششم بهمن» شهر خرم‌آباد و نصب تابلویی با نام خیابان «علوی» به‌جای آن، دستگیر و به تحمل شش‌ماه حبس محکوم شد، وی یک‌بار نیز به دلیل تهیه نامه‌های تند علیه رژیم و ارسال آن به محضر مبارک امام و آیت‌الله علی مشکینی که در نجف اشرف اقامت داشتند، بازداشت شد.

افشاگری‌ از دربار پهلوی

حجت‌الاسلام رحیمی با روحیه مبارزی که داشت، افشاگری علیه فساد دربار را بی‌هیچ ترس و اضطرابی ادامه می‌داد، پس از آزادی از حبس، طی سخنانی در مسجد علوی خرم‌آباد به اشرف پهلوی حمله کرده و او را «بلاشرف» خطاب کرد و گفت: این فاحشه دربار، هروئین به مملکت می‌آورد و جوانان معصوم را در دام اعتیاد می‌اندازد و برادر بی‌شعورش [شخص شاه]، قرآن آریامهری به چاپ می‌رساند.

این سید رشید و نترس پس از سخنرانی آتشین و افشای چهره فاسد خاندان پهلوی، به تحمل ۲ ماه زندان شهر خرم‌آباد و چهار ماه زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در شهربانی تهران محکوم و تحت شدیدترین شکنجه‌های بدنی، روحی و روانی قرار گرفت.

تمام وجود او عشق به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود و با وجود اینکه پس از پایان دوران حبس، ممنوع‌المنبر شد؛ ولی در اجتماعات کوچک‌تر پرده از ماهیت رژیم برمی‌داشت؛ به‌طوری‌که به روستا‌های اطراف خرم‌آباد و میان عشایر لرستان می‌رفت و ضمن ارشاد آن‌ها به تعالیم دین مبین اسلام، آن‌ها را به شورش علیه رژیم پهلوی تشویق و ترغیب می‌کرد.

در پی گزارش‌های مختلف ساواک، رژیم پهلوی او را در سال ۱۳۵۶ دستگیر و پس از مدتی آزار و شکنجه به سه سال تبعید در ایرانشهر از توابع استان سیستان و بلوچستان محکوم کرد.

تبعید به ایرانشهر

حجت‌الاسلام رحیمی در خاطرات خود نقل کرده است: «وقتی چهلمین روز شهدای یزد فرارسید، شب در مسجد علوی و روز در مدرسه علمیه مجلس ترحیم منعقد شد. تقریباً اولین بار بود در محوطه مدرسه بعد از منبر جناب آقای شیخ «حسین نمازی» فاضل محترم و دوست عزیز تظاهراتی همراه با شعار‌های «یا مرگ یا خمینی» «دورود بر خمینی» و «مرگ بر این حکومت یزیدی» به وقوع پیوست. جالب اینکه قشر عظیمی از معممین حضور داشتند.

بر اساس گزارش عامل اصلی شعار‌های چهلمین روز یزدی‌ها، این‌جانب شناخته شد؛ لذا ۲ روز بعد، ساعت حدود ۱۲ شب بود که نمایندگان بی‌شرم رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات و آگاهی و چند مأمور مزدور بی‌شرمانه از دیوار به داخل حیاط و بعضی دیگر بر روی پشت‌بام و ۲ رئیس با لگد محکم به درب حیاط می‌زدند، گویا می‌خواهند یکی از ۱۷ شهر از دست‌رفته قفقاز را تصرف کنند. به درون ریختند و در شب شهادت بانوی بزرگوار دخت پیامبر حضرت زهرا (س) مرا با خود به شهربانی برده و رئیس شهربانی درحالی‌که مست بود؛ گویا فتحی بزرگ نصیبش شده است، مرا به اتاقی راهنمایی و سپس به زندان شهربانی رهسپار کرد».

دوران تبعید در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

حجت‌الاسلام رحیمی در ادامه این خاطرات بیان کرده است: «شب شهادت دخت پیامبر (س) لذت بردم که در زندان به سر می‌برم؛ زیرا ارثیه ما از چنین مادری اعتراضی است که ما را به زندان می‌کشاند و زندانی که منشأ حق‌گویی است که نصیب دشمن می‌شود.

مرا محکوم‌ به سه سال تبعید به ایرانشهر بلوچستان کردند.... پس از دریافت حکم تبعید... شکر الهی را به‌جا آوردم... بعدازظهر با پیکان استیشن از محوطه شهربانی خرم‌آباد اینجانب را حرکت دادند و بعدازظهر فردایش در دوراهی بعد از شهرستان بم، فاصله ۳۶۵ کیلومتر را تا ایرانشهر طی نموده و شبانه به ایرانشهر رسیدیم.

در ایرانشهر حضرت حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای سید علی خامنه‌ای مترجم کتاب «صلح الحسن (ع)» که جداً فکر مردمی و روحی انقلابی در مسیر سازنده و اخلاقی عالی و رفتاری اسلامی داشتند را به همراه حجت‌الاسلام حاج «سید محمدعلی موسوی» از علمای مقیم گرمسار و حجت‌الاسلام حاج شیخ «محمدکاظم راشد یزدی» و جناب «خلخالی» اهل نقده که در تبعید به سر می‌بردند را زیارت کردم که مجلس گرم و الطاف‌شان غم و اندوه و حزنی برای من نگذاشت».

حجت‌الاسلام رحیمی در ایرانشهر فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی خود را در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در تبعید به سر می‌بردند، ادامه داد و به خاطر فعالیت‌هایی که این ۲ بزرگوار داشتند، ساواک احساس خطر کرد؛ بنابراین حجت‌الاسلام رحیمی را به شهر «اقلید» استان فارس تبعید کرد.

مبارز و مجاهد یعنی این!

حضرت امام خامنه‌ای در مورد شهید حجت‌الاسلام «سید فخرالدین رحیمی» فرموده‌اند: آقای رحیمی مشغول جمع‌آوری وسایل و آماده کردن چمدان خود بود و پلیس هم دائماً از وی می‌خواست عجله کند تا جایی که مرحوم آقای رحیمی عصبانی شد و یک سخنرانی کوتاه حماسی در حضور رئیس پلیس و سایر افراد ایراد کرد؛ به‌طوری‌که گویی طنین کلمات او را هم‌اکنون احساس می‌کنم، در آن شب که دژخیمان رژیم می‌آمدند تا ما را پراکنده کنند، شهید رحیمی چند جمله به آن‌ها گفت و ترس بر پیکر آنان افکند.

وی به آن‌ها گفت: «در این زمان شما با اولاد پیامبر و رسول خدا (ص) این‌چنین رفتار می‌کنید، اما بدانید خانه ظلم پابرجا نیست و دیر یا زود از میان خواهد رفت!»؛ در برابر این پیشگویی صادقانه، دژخیمان ترسیده و حتی جواب شهید رحیمی را هم ندادند. من که شاهد این صحنه بودم، با خود گفتم: سیدی از لرستان، مبارز و مجاهد یعنی این».

بازگشت به خرم‌آباد

حجت‌الاسلام رحیمی پس از این‌که به اقلید فارس تبعید شد، بلافاصله پس از اوج‌گیری نهضت انقلاب اسلامی بدون توجه به اینکه در تبعید به سر می‌برد، به خرم‌آباد بازگشت و رهبری مردم را در اجتماعات به عهده گرفت.

وی در راستای تبلیغ دین و آگاه‌سازی مردم به جنایات رژیم پهلوی تلاش می‌کردند و در روز‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نقش مؤثری در کنترل اوضاع شهر به نفع انقلابیون مسلمان داشت و مبارزه و خطر را با میل و اشتیاق انتخاب کرده بود.

حجت‌الاسلام رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد علوی را به پایگاه کمیته انقلاب اسلامی تبدیل کرد و خود نیز به عضویت آن درآمد و جوانان پر شوری که سال‌ها علیه حکومت پهلوی به مبارزه پرداخته بودند را برای حفظ نظم خرم‌آباد ساماندهی کرد.

ایستادگی در برابر توطئه‌های دشمن

در پی افزایش برخی ناامنی‌ها و دامن زدن منافقین به برخی تشنجات در لرستان و شهر خرم‌آباد، حجت‌الاسلام رحیمی توانست با مجاهدت مخلصانه خود و با همکاری دیگر مسئولان استانی و با توجه به سابقه مبارزاتی خود، ریشه فتنه را بخشکاند. او در برابر توطئه‌های دشمنان زیرک بود و به‌خوبی می‌توانست در برابر آن‌ها ایستادگی کند.

حجت‌الاسلام رحیمی با شکل‌گیری حزب جمهوری اسلامی به عضویت در این پایگاه سیاسی و اسلامی در آمد و با آغاز جنگ تحمیلی در موقعیت‌های مختلف، در جبهه‌های حق علیه باطل حضور پیدا کرد و در کنار مدافعان حریم ولایت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، مشغول مبارزه با دشمنان می‌شد.

وی با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم «ملاوی» لرستان برگزیده و به مجلس راه یافت و در سنگر خانه ملت برای پاسداری از انقلاب اسلامی کوشش کرد و همواره برای توسعه و آبادانی کشور و حوزه انتخابیه خود در تلاش بود.

نخستین رسواکننده بنی‌صدر در مجلس

حجت‌الاسلام رحیمی با توجه به ماهیت و انحراف فکری بنی‌صدر، همواره خطر او را به مردم و مسئولان گوشزد می‌کرد؛ وی در جلسه چهل و یکم مجلس شورای اسلامی که ۹ شهریور سال ۱۳۵۹ برگزار شد، نخستین نطق علیه بنی‌صدر را ایراد کرد که فردای آن روز در روزنامه‌ها انتشار یافت.

«من عرض می‌کنم و خطاب می‌کنم جناب برادر آقای بنی‌صدر رئیس‌جمهور محترم که بعد از امر امام، تو را تقویت کرده و می‌کنیم. این مسئله «خط من» عده‌ای را آزرده‌خاطر کرده است. ما تو را تقویت می‌کنیم، ولی شما گاهی با بیان کردن مسائلی یا واژه‌هایی، ممکن است موجب تضعیف خودتان شوید. ما یک خط داریم که آن‌هم با خون‌های پاک شهیدان به وجود آمد، خط مقدس امام، رهبر عالی‌قدر است. هیچ خطی نباید به‌عنوان خط من عنوان شود که هرگز موجب پذیرش نیست.

جمله دیگر؛ برادر عزیزمان آقای بنی‌صدر زیاد عنوان می‌فرمایید و متکی هستید به ۱۱ میلیون رأی. مردم اگر رأی به کسی بدهند بر اساس عشق به امام است. اگر من طلبه در اینجا پشت این تریبون صحبت می‌کنم، از برکات اخلاص رهبر بزرگمان است و الا طلبه کجا و تریبون مجلس شورای اسلامی خون‌بهای شهیدان. آن‌چه داریم از اسلام و امام است و اخلاق و اخلاص امام و رهبر عالی‌قدر انقلاب اسلامی است.

شهادت

حجت‌الاسلام «سید فخرالدین رحیمی» با خلوص نیت و با  صلابت به دفاع از اسلام پرداخت و سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت، جان‌فشانی و ایثارگری در مسیر حق‌تعالی، هفتم تیر سال ۱۳۶۰ به هنگام انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در شهر خرم‌آباد به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها