گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ سید محمدجواد میرخانی؛ جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی، با شعار «نهشرقی، نهغربی، جمهوری اسلامی» بهعنوان مکتبی جدید در دنیا شناخته شد و از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۷ که چلّه اول انقلاب اسلامی نام گرفت، فراز و نشیبهای گوناگونی را پشت سر گذاشت تا به چلّه دوم خود برسد و پس از آن بود که «بیانیه گام دوم انقلاب»، نقشه راه چلّه دوم انقلاب اسلامی را با هدف دستیابی به «تمدن نوین اسلامی»، پیش پای ملت ایران گذاشت.
شهید آیتالله بهشتی بهعنوان یک اندیشمند دینی در قرن جاری و یکی از مهرههای اصلی انقلاب اسلامی ایران، در همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، نظریات جامعی را برای اداره حکومت اسلامی ارائه داد، تا جایی که معتقد بود: «انقلاب اسلامی، انقلاب تمام ارزشهاست»؛ اما مقابل تفکر وی، لیبرالهایی قرار گرفتند که هر از گاهی علیه حکومت اسلامی که تحقق آن یکی از آرزوهای این شهید مظلوم بود، هجمههایی بهراه انداختند؛ همانهایی که خون به دل این شهید والامقام کردند؛ این درحالی است که تفکرات شهید آیتالله بهشتی میتوانست پاسخ قاطعی به آنها بدهد.
لیبرالها میگویند که حکومت باید «فرا ایدئولوژیک» باشد؛ یعنی حکومت به دین مردم کاری نداشته باشد و یا اینکه اظهاراتی بهگوش میرسد مبنی بر اینکه نمیتوان به زور مردم را به بهشت برد؛ البته که هدف از جامعه اسلامی نیز این نیست که مردم را بهزور به بهشت ببرد، اما به عقیده شهید بهشتی، جامعهای که مسلمانان در آن زندگی میکنند، «باید بر اساس تعالیم انبیاء و امامان معصوم اداره شود». آن هم در کشوری که مردم آن بهرهبری یک فقیه دینی انقلاب کردهاند و به جمهوری اسلامی رأی «آری» دادند.
شهید آیتالله بهشتی درباره موضوع «آزادی» در جامعه اسلامی گفته است: «انسان در چارچوب قوانین الهی آزاد بوده و با اندیشه تحلیلگر خود ابتدا به وحی خدا، نبوت انبیاء، کتاب و سنت پیامبران آگاهی پیدا کرده، سپس در مرحله تنظیم قانون زندگی، وحی به عنوان زیربنای همه محاسبات و بررسیهای عقلی به عنوان تکیهگاه انسان به شمار میرود. در این نوع حکومت، امامت و امت نسبت به هم تعهد و مسؤولیت متقابل دارند. رهبری و هدایت این تعاون اجتماعی و تنظیم برنامه تقسیم کار از وظایف حکومت است. امت نیز مسؤول مراقبت از نحوه اجرا توسط حکومت. در صورت تسامح بر همه لازم است کوشش کنند با استفاده از روشهایی که در قوانین اسلامی مقرر شده است، حکومت را به انجام آن وا داشته و در غیر این صورت، تلاش بر روی کار آوردن حکومتی نمایند که بر انجام وظایف خود قادر باشد».
شهید آیتالله بهشتی سهعامل اصلی را تضمینکننده نظام اسلامی میدانست؛ اول، «رهبری متکی به اسلام اصیل». دوم، «تشکیلات سیاسی فعالی که بتواند مدیریت مملکت را به دست گیرد» و سوم، «قدرت مسلح رزمی که بتواند در دفاع از نظام اصیل اسلامی در برابر توطئههای عناصر شیطانی داخلی و خارجی بایستد» (۱)؛ اما لیبرالها با مطرح کردند نظریاتی مانند جدایی دین از حکومت، این سهاصل را هدف گرفتهاند؛ بنابراین بیدلیل نیست که شهید آیتالله بهشتی نسبت به نفوذ لیبرالها هشدار میداد و یکی از بزرگترین و جدیترین هشدارهای وی، خطر روی کار آمدن «دولت لیبرال» بهجای «دولت اسلامی» بهعنوان سد راهی در مسیر پیشرفت انقلاب اسلامی ایران بود.
جدایی دین از حکومت در ایران که آرزوی دستنیافتنی لیبرالهاست، بیشک نیازمند هدف قرار دادن رهبری امت اسلامی است که شهید آیتالله بهشتی، آن را یکی از عوامل تضمینکننده نظام اسلامی دانسته و معنتقد بود که در دوران غیبت امام معصوم (ع) نیز باید رهبری جامعه اسلامی استمرار یابد؛ بنابراین مسلمان متعهد باید در زمان غیبت که به امام معصوم (ع) مرتبط با وحی دسترسی ندارد، برای حل مشکلات و مسائل شرعی به کسی مراجعه کند که لیاقت این کار را داشته باشد؛ یعنی به فقیه. فقیه معصوم نیست و به وحی دسترسی ندارد؛ اما میتواند آنچه را از قرآن و روایات معتبر در اختیار دارد، با آگاهی از نیازهای زمان، برای امت بیان کند.
لیبرالها از سویی دیگر با مطرح کردن جدایی دین از حکومت، آنهم پس از گذشت ۴۲ سال از عمر انقلاب اسلامی و درحالی که ما در گام دوم انقلاب، دستیابی به تمدن نوین اسلامی را هدفگذاری کردهایم، میخواهند پشتوانه مردمی را از جمهوری اسلامی ایران سلب کنند. شهید آیتالله بهشتی معتقد بود که «حکومت لیبرال در ایران، نیروی عظیم مقابله با دشمن را در اختیار ندارد؛ بلکه در ایران نیروی عظیم مقابله با دشمن، نیروی مردم است و نیروی مردم، نیرویی است که متکی به اسلام بهعنوان یک «مکتب» است»؛ بنابراین تفاوت بزرگ حکومت «فرا ایدئولوژیک» با حکومتی که بر پایه ایدئولوژی «اسلامی» استوار است، «مردم» هستند؛ این درحالی است که لیبرالها مدعی هستند که «مکتب اسلامی» از هیچگونه تشکیلاتی بهره نمیبرد و از رابطههای ایمانی، اعتقادی، علمی و دینی سازمانیافتهای برخوردار نیست؛ اما شهید آیتالله بهشتی بهعنوان یک اندیشمند اسلامی، بر این باور بودند که «ما برای اینکه بتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم، بیشک باید متشکل باشیم» و برای کار تشکیلاتی نیز سه شرط مطرح کردهاند:
تشکل باید پاسدار ارزشها باشد، نه پاسدار خود. نگهبان ارزشها باشد، نه نگهبان خود.
تشکل باید سازنده ما، آسانکننده خودسازی برای ما و کمکی به «سیر الیالله» برای شرکتکنندگان در این تشکل باشد.
تشکیلات به درد مردم بخورد، نه اینکه یک باری باشد بر دوش جامعه.
شهید آیتالله بهشتی همچنین برای کار تشکیلاتی خصوصیاتی را نیز مطرح کردهاند که عبارتند از: «ایمان هرچه قویتر به آرمانها»، «وجود برنامههای عملی دارای تفوق و برتری کارکرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن»، «تقویت ارتباطات»، «جذب عناصر جدید»، «انضباط»، «کشف استعدادها»، «افزایش معلومات در کنار مطالعات اسلامی»، «آموختن شیوههای صحیح برخورد با دشمن و مخالف»، «انتقاد از خویشتن» و «امید کامل به آینده».
بهعقیده شهید آیتالله بهشتی؛ «رابطههای ایمانی، اعتقادی، علمی، و دینی سازماننیافته، برای رسیدن به «بخشی» از اهداف و تحقق بخشیدن به قسمتی از مراحل یک انقلاب میتواند کافی باشد؛ ولی برای رسیدن به بخشی دیگر از اهداف و تحقق بخشیدن به آن قسمت دیگر از آرمانهای یک انقلاب کافی نیست».
انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس، تجلی کار تشکیلاتی مردم ایران بر پایه اعتقاد اسلامی آنها با لبیک به فرمان رهبری معتقد به اصل اسلام بود؛ در دوران نهضت انقلاب اسلامی گروهها و احزاب مختلف در راه مبارزه با طاغوت نقش ایفا کردند که نمونه آن موتلفه اسلامی است و در دوران دفاع مقدس نیز کسی نمیتواند کسی منکر نقش پررنگ مردم در حماسههای این دوران شود، مردمی که با لبیک به فرمان رهبر خود، هشت سال مقابل صدامی ایستادند که از جانب بیش از ۲۶ کشور جهان پشتیبانی مالی و تسلیحاتی میشد؛ بنابراین این ایمان و اعتقاد مردم بود که موجب ایستادگی ما در این هشت سال شد که این همان عقیده شهید آیتالله بهشتی است که «قدرت مسلح رزمی که بتواند در دفاع از نظام اصیل اسلامی در برابر توطئههای عناصر شیطانی داخلی و خارجی بایستد» را یکی از اصول تضمینکننده نظام اسلامی میدانست.
(۱) سخنرانی «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، در سی و نهمین مراسم گرامیداشت شهدای هفتم تیر
انتهای پیام/ 112