به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، وجوه مختلف و متعدد نقض حقوق بشر از سو آمریکا بر هیچ کس پوشیده نیست و با وجود تلاشهای «واشنگتن» برای توجیه آنها، موضوع نقض حقوق بشر از سوی آمریکا بر همه مردم جهان آشکار شده است.
اما آمریکا برای مسکوت و پنهان نگه داشتن ابعاد مختلف نقض حقوق بشر خود دست به ترور حقیقت میزند. این ترور اگرچه اشکال در دو بعد داخلی و خارجی رخ میدهد، اما هر دو فقط همان هدف پیش گفته را دنبال میکنند.
آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان تلاش زیادی دارد تا این جنایتها زیر خاکستر سنگین سکوت مدفون شوند.
این کشور ابزارهای متعددی برای دستیابی به هدف خود دارد.
از پرداخت پول و تامین بودجه سازمانهای حقوق بشری گرفته تا تحریم و بایکوت افشاگران نقض حقوق بشر، از مسدود کردن اموال تا لغو ویزای مقامهای اقدام کننده در مسیر افشا و پیگرد قانونی نقایض حقوق بشر، از تهدید به اقدام نظامی تا دست زدن به اقدام خرابکارانه علیه کشورهای معترض به نقض حقوق بشر از سوی آمریکا، همه و همه ابزارهای آمریکا برای مسکوت نگه داشتن جنایتهای حقوق بشری اش هستند.
به همین دلیل حتی سازمانهای بین المللی حقوق بشری تحت فشار آمریکا از افشای حقایق جنایتهای حقوق بشری آن خودداری میکنند.
این کشور با طرح ادعای واهی «قرار داشتن آمریکا در محیطی تهدید شده» ضمن مسکوت نگه داشتن حقایق، روایتهای نادرست، گمراه کننده و تئوریهای توطئه مملو از اطلاعات نادرست را منتشر میکند.
باید توجه داشت که مهمترین دلایل آمریکا برای چنین تلاشی عبارتند از: مصونیت از مجازات نقض حقوق بشر و فراهم کردن مسیر تداوم نقض حقوق بشر.
دولتهای پی در پی آمریکا تلاش میکنند تا با عدم ارائه واقعیتها به جامعه داخلی، ضمن مخفی نگه داشتن جنایتهای حقوق بشری خود، منافع خود را تامین و شهروندانشان را به انسانهایی تبدیل کنند که حکمرانی بر آنها راحتتر باشد.
مخفی نگه داشتن حقیقت در دوره پیشرفت ارتباطات و جریان آزاد اطلاعات امری دشوار است، اما مشغول کردن مردم به موضوعهای دیگر برای انحراف توجه آنها به سادگی امکان پذیر است.
آمریکا حتی تحت نام به اصطلاح «دفاع از دموکراسی»، پرسش کنندگان را به عنوان تهدیدی امنیتی برای کشور طبقه بندی کرده و تحت تعقیب قرار میدهند.
ترور حقیقت در عرصه داخلی آمریکا پیامدهای مختلفی برای این کشور در پی دارد که در زیر به آنها اشاره شده است.
میلیونها آمریکایی خواه بی علاقه، خواه ناآگاه و خواه نادان نمیتوانند حتی به پرسشهای اساسی در مورد سیاست آمریکا و امور جهانی پاسخ دهند؛ آنها در کشوری جزیرهای زندگی میکنند که با فرضیات خود فریب خورده و دچار توهم دانایی شده اند.
به گزارش «buffalo»، مردم آمریکا عملاً از هر چیزی فراتر از مرزهای این کشور بی اطلاع هستند؛ در نتیجه اشتباههای فاحشی در قضاوت خود درباره دوست و دشمن یا مخالف و موافق خود در عرصه جهانی دارند.
«نیوزویک» مهمترین پیامدهای ترور حقیقت در داخل از سوی دولتمردان آمریکایی را بروز دو قطبی شدید میداند که تحت تاثیر تئوریهای توطئه میتوانند دروازه خشونتهای تروریستی باشند.
بهایی که امروز، آمریکاییها برای چنین جهالتی میپردازند، بیگانگی و وحشت زدگی است.
«واشنگتن پست»، از ناآگاهی آمریکاییها از تاریخ به عنوان یک رسوایی ملی یاد کرده و آورده است، آمریکاییها بیش از آن که بتوانند منشور حقوق بشر این کشور را به عنوان مجموعهای از اصلاحات قانون اساسی آمریکا معرفی کنند، میتوانند نام آهنگسازان و خوانندهها را به ردیف بگویند.
«واشنگتن پست» در این رابطه به نکته جالبی اشاره و تاکید میکند که همین ناآگاهی تاریخی سبب شد تا «دونالد ترامپ»، با شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» در سال ۲۰۱۶ به قدرت برسد؛ شعاری که ریشه نه در واقعیت بلکه در خودبزرگ بینی ثابت غرب از زمان باستان داشت.
منبع: میزان
انتهای پیام/ ۹۱۱