به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، شهید «عبدالحسین اسدی» دلاورمرد دیگری از لشکریان جهاد و شهادت است که جان شریف خود را در راه حراست از میهن اسلامی فدا کرد. وی اول فروردین ۱۳۴۱ در «بندر شرفخانه» از توابع شهرستان «شبستر» دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا پایان مقطع راهنمایی ادامه داد و سپس برای کار راهی تهران شد و بعدتر به استخدام پالایشگاه تبریز درآمد. برادر کوچکترش «اسدالله» در سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید و او برای امتداد راه برادرش، عازم جبهههای نبرد شد. پس از چندین نوبت حضور در مناطق جنگی، ۴ دی ماه ۱۳۶۳ در جزیره مجنون به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
این شهید والامقام در وصیتنامه خود آورده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
«الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ الفائِزونَ»
آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خداوند با اموالشان و جانهایشان، بزرگتر است درجهی آنها نزد خداوند و آنانند رستگاران. (سورهی توبه، آیهی ۱۹)
سلام بر حضرت محمد بن عبدالله (ص)، پیامبر خدا که آخرین پیامبر بوده و دینش نیز آخرین دین خداست. سلام بر ائمهی معصومین که ادامهدهندهی راه پیامبرانند. سلام بر مهدی موعود (عج) تنها امید مسلمانان و محرومان جهان که همه در انتظار ظهور ایشان هستند. سلام بر ولیفقیه زمان، امام خمینی بتشکن. سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی ایران و تمام شهیدان راه حق از هابیل تا امروز و با آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام.
در این فرصت کم که اگر لیاقت داشته باشم با لقاءالله چند قدمی بیشتر فاصله ندارم، میخواهم مطالبی را به اطلاع خانوادهام و امت شهیدپرور برسانم.
از پدر و مادر گرامیام عاجزانه تقاضا دارم که مرا حلال نمایید؛ چون در این عمر چند ساله نتوانستم حق فرزندی را برای شما ادا کنم. اگر شما مرا حلال نکنید، وای بر حال من در روز قیامت؛ چه جوابی باید به خدا بدهم؟ از شما میخواهم که اگر لیاقت شهادت را داشته باشم، اندوهگین نباشید؛ چون با ناراحتی شما دشمنان اسلام شاد میشوند. بر من گریه نکنید، بلکه بر امام حسین (ع) بگریید. از خواهران و برادرانم میخواهم که مرا حلال کنید؛ چرا که نتوانستم دین خود را نسبت به شما ادا کنم. از شما میخواهم که به خاطر خون حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت قاسم (ع) و به خاطر خداوند متعال مرا ببخشید.
ای خواهران و برادرانم! اگر بندهی حقیر لیاقت پیدا کردم و شهادت نصیبم شد، ناراحت نباشید؛ چون من راه برادرم «اسدالله» و راه مولایم حضرت علی (ع) را ادامه میدهم. من در طول مدت عمرم نتوانستم خدمتی به اسلام بکنم. شاید با شهادت خود این خدمت را انجام دهم.
ای امت شهیدپرور و غیور ایران و خانوادهام! از شما تقاضامندم که امام را تنها نگذارید و بعد از ما اجازه ندهید کسی بر شما ظلم کند؛ چون ما از ائمهی اطهار(ع) آموختهایم که حق را بگوییم و حق مظلومان را از حلقوم ظالمان بیرون بکشیم. از مردم حزبالله میخواهم که اگر کسی حقی بر گردن این حقیر دارد، به خاطر خون شهیدان حلال کند. از شما میخواهم که نمازها را اول وقت به جا آورید و بعد از نماز امام را دعا کنید و در هر زمان رحمانیت و رحیمیت خداوند را از یاد نبرید.
جوانان حزبالله! راه شهیدان را ادامه دهید و جبههها را گرم نگه دارید. امت حزبالله! صراط مستقیم در اطاعت از امام و روحانیت است. پس از امام و روحانیت و پیروان خط امام عقب یا جلو نیفتید که در هر دو صورت زیان کردهاید. امت حزبالله! با اطاعت از امام و شرکت در نماز جمعه و با دوری از هرگونه تفرقه، استکبار جهانی و شیطان بزرگ آمریکا را زیر پا بگذارید.
ما شیشهایم از شکستن باکی نداریم
شیشه هرچه شکند تیزتر گردد
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
انتهای پیام/