گروه اخبار داخلی دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ دهه ۶۰ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران، دههای فراموشنشدنی و مهم است.
در این دهه اتفاقات تلخ و شیرین فراوانی روی داده است که هر کدام از آنها میتواند محل بحث و تحلیل قرار بگیرد؛ از عزل بنیصدر تا آزادسازی خرمشهر، از شهادت رجایی و باهنر تا انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری برای دو دوره متوالی با اکثریت آرا وقایعی هستند که باید مورد دقت قرار بگیرد.
بعد از شهادت محمدعلی رجایی و حجتالاسلام محمدجواد باهنر، انتخابات ریاست جمهوری برگزار و حضرت آیتالله به ریاست جمهوری انتخاب شد. تنفیذ این مسئولیت به ایشان از سوی امام خمینی (ره) در شرایطی انجام شد که کشور در شرایط بحرانی قرار داشت. از یک سو تحریم شدید اقتصادی از سوی کشورهای غربی از یک سو نیز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق و اشغال بخشهایی از ایران و همچنین آتشافروزهای منافقین و بدخواهان و تلاش تجزیه طلبان سبب نوعی بیثباتی در کشور شده بود.
ورود حضرت امام خامنهای به عرصه ریاست جمهوری از موهبتهایی بود که توانست ایران ۱۳۶۰ را از موضع ضعف به موضع قدرت در سال ۱۳۶۴ برساند. تا جایی که حالا این ایران اسلامی است که در منطقه حرف اول را میزند بخصوص اینکه در جنگ تحمیلی پیروزیهای چشمگیری حاصل شد.
در سال ۱۳۶۴ بعد از پایان موعد ریاست جمهوری معظمله، ایشان بار دیگر نامزد پست ریاست جمهوری شدند که با کسب بیش از ۸۷ درصد از آرای قاطع مردم برای بار دوم به ریاست جمهوری منصوب شدند.
حضرت امام خامنهای در ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ رسما سکان اداره دستگاه اجرایی را به دست گرفتند. دوران چهار سالهای که به گواه تاریخ ایران اسلامی همچنان مسیر توسعه، پیشرفت و اقتدار را طی کرد.
متنی که در ادامه میخوانید بخشی از سخنرانی انتخاباتی معظمله است که از سیمای جمهوری اسلامی ایران در مرداد ۱۳۶۴ پخش شد. آنچه در این سخنرانی حائز اهمیت است نوع نگاه امیدوارنه توام با ایمان و اعتقاد به نیروهای کارآمد داخلی است که این نوع نگاه به شکلی عمیقتر در دوران رهبری ایشان دیده میشود.
تعامل با جهان در عین عزت و اقتدار
«اگر راهنماییهای راهگشای عمومی ملت در مواقع حساس نبود، ما نمیتوانستیم این راهی را که رفتیم برویم، این کاری را که انجام شده انجام بدهیم. من در این فرصت به همه شما عزیزان عرض سلام و ارادت میکنم و از محبتهایی که تاکنون کردید تشکر میکنم. مخصوصاً از آن عزیزانی که در جبهههای جنگ، در خطوط مقدم خطر و جانبازی و ایثار مشغول خدمت بوند و هستند و در حقیقت کلید حل بیشتر مشکلات ما آنها بودند.
درباره مسائل مربوط به ریاستجمهوری و گذشته و آینده و حال کشور بحثهای زیادی هست که به اهم آنها اشاره خواهم کرد. یکی در اهمیت مسألهی انتخابات ریاست جمهوری و شرکت مردم؛ البته همه حرفها را امام فرمودند. آنچه که به عنوان بیان وظیفه و وجه این وظیفه امام بیان کردند همه حرف بود و بیش از آن و فراتر از آن واقعاً بحثی نیست که من بخواهم اینجا بکنم.
همچنین عزیزانمان در نماز جمعه مطالبی را بیان کردند، خود من هم در آخرین نماز جمعهای که آمدم مطالبی را گفتم. در اینجا به دو مطلب کوتاه درباره اهمیت مسأله انتخابات اکتفا میکنم. مطلب اول این است که ما میگوییم نظاممان مردمی است، ما که میگوییم مردم در سرنوشت این کشور و اداره کشور شریک هستند یعنی چه؟
به نظر من مهمترین مظهر شرکت مردم در اداره کشور انتخابات ریاستجمهوری است، یا لااقل یکی از مهمترین آنهاست. مردم در انتخابات ریاستجمهوری چه میکنند؟ یک فردی را انتخاب میکنند که رئیس قوه مجریه است؛ یعنی رئیس دستگاه عظیم اداری کشور. این شخص است که نخستوزیر و وزراء را معین میکند و نخستوزیر و وزراء هستند که مملکت را با نصب مدیران اداره میکنند و اجرائیات کشور را عملاً عهدهدار میشوند و به دوش میکشند.
وقتی مردم انتخابات ریاست جمهوری را انجام میدهند میتوانند احساس کنند و میتوانند به دنیا بگویند که این ما هستیم که داریم مدیران کشور را انتخاب میکنیم، و نظام جمهوری اسلامی میتواند افتخار کند که این مردم هستند که دارند زمامداران کشورشان را انتخاب میکنند. امام هم که حکم ریاست جمهوری را تنفیذ میکنند، رأی مردم را در حقیقت تنفیذ میکنند.
میبینید که این کلید راهگشا در حقیقت مدخل اصلی برای اداره کشور و تعیین زمامداران و مدیران کشور است. مطلب دیگر در باب اهمیت انتخابات این است که وقتی مردم شرکت میکنند، وقتی آراء زیادی به منتخب خودشان و رئیس جمهور میدهند، آن رئیس جمهور این توان و قدرت را در خودش مییابد که دست به اصلاحات بزند؛ آنچه را که لازم و مفید میداند به دولت توصیه کند، دنبال آن را بگیرد، خطوط اصلی سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست فرهنگی و سیاستهای گوناگون کشور را ترسیم کند و از دولت و مسئولین اجرایی و مدیران بخواهد که آنها را انجام بدهند.
یک مقایسه کوتاهی میخواهم بکنم بین وضع کشور در آغاز این دوره ریاست جمهوری که الان رو به اتمام است و پایان این دوره که حالا باشد چهار سال پیش کشور ما در چه وضعی بود؟ اگر من بخواهم در چند جمله خلاصه کنم باید بگویم آن روز ما یک کشوری داشتیم به معنای واقعی کلمه متلاطم، دچار هرج و مرج، وضع اقتصادی در نهایت بدی، وضع ذخائر ارزی به یک وضع تأثرانگیز و وحشتانگیز بود یک کسانی بودند که ملت در تعهد آنها و در صداقت آنها تردید داشت و بعد هم این تردید ملت معلوم شد به جا بوده، گذاشتند و رفتند یک میراث این چنینی برای ما گذاشته بودند.
صادرات نفت ما در کمترین اندازه طول دوران شاید صادرات نفتی ما بود، در حدود سیصد هزار بشکه در روز که بهیچوجه قابل ذکر نبود، وضع امنیت مرزها، امنیت مناطق مختلف کشور، حتی امنیت شهرها به شکل بسیار بدی بود، تبلیغات جهانی علیه ما این بیثباتی را روز به روز بیشتر در ذهن مردم فرو میکرد. قدرتهای بزرگ جهانی مثل کفتارهای مردارخواری که منتظرند یک طعمهای پیدا کنند و بروند و شکمهای خودشان را سیر کنند از اطراف کشور را تهدید میکردند. ضد انقلاب ناتوان و نالایق و مطرود دائماً اوضاع را هر چه بیثباتتر جلوه میدادند.
وضع فرهنگی ما چهجور بود؟ دانشگاه نداشتیم، دانشجویی در این مملکت وجود نداشت، بساط کار آموزش عالی در رکود کامل بود. وضع جنگ که واقعاً تأسفانگیز بود، اهواز، دزفول، اندیمشک و شهرهای فراوان دیگر بودند که زیر آتش توپخانه دشمن بودند. امروز همه چیز در نقطه مقابل قرار دارد. از لحاظ وضع سیاسی و اعتبار جهانی آن روز هیچ کس خیال نمیکرد این نظام و این کشور حتی ممکن است تا یک سال دوام بیاورد.
امروز ما در دنیا جزو سیاستهای تعیینکننده به حساب میآییم. آن روز آمریکا ما را در محاصره اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی خودش قرار داده بود؛ از همه طرف روی ما فشار میآورد. امروز آمریکا اعتراف میکند که در محاصره سیاسی ماست؛ ریگان صریحاً اعلام میکند که از ناحیه ایران و چند کشور دیگر تهدید میشود. این معنایش این است که ما آمریکا را در یک محاصره معنوی سیاسی قرار دادیم.
آن روز حتی کشورهای جهان سوم برای ما اعتباری قائل نبودند، با ما ارتباطی نداشتند. امروز دنیا روی ما حساب میکند، ما هر جا برویم با آغوش باز از ما استقبال میکنند، ارتباط با ما برای کشورها و دولتهای دنیا یک چیز مرغوب و مطلوب است. بسیاری از رؤسای جمهور دنیا مایلند ما از آنها دعوت کنیم بیایند کشور ما، ارتباط داشتن با ما برای آنها مایه آبروست؛ امروز ما کشور باثباتی هستیم، امروز هم مردممان احساس میکنند در یک نظام آرام و باثبات زندگی میکنند، نهادهای انقلابی ما و دولتی ما جا افتاده و سیاستها ترسیم شده است، البته من نمیخواهم بگویم همه این سیاستهایی که امروز ما داریم اعمال میکنیم درست است، نه، ممکن است بعضی از سیاستهای ما محتاج تجدیدنظر باشد اما روال کارها بحمدلله درست است.
در جنگ آن روز اگر ده ـ پانزده تا شهر ما در تهدید توپخانه عراق بود، امروز سرزمینهایمان را پس گرفتیم، در داخل خاک عراق نفوذ کردیم، برتری نظامی امروز با ماست، در این چهار سال یک چنین وضعی پیدا شده. سپاه پاسداران آن روز با زحمت زیاد باید مختصر تجهیزاتی را به دست میگرفت. امروز سپاه پاسداران یکی از مراکز عمده تولید و سازندگی پیشرفتهترین سلاحهای ماست و یک واحد عظیم و باارزش و افتخارآمیزی برای ما در انقلاب و در پیش جهانیان بوجود آورده است. امروز ضدانقلاب مأیوسانه حرف میزند؛ خانه به دوشهایی که در پاریس و در واشنگتن و در کشورهای دنیا آنچه را که میگویند خودشان هم میدانند که پوچ و بیمحتواست.
الحمدالله با یک انسجامی کشور دارد حرکت میکند. من به طور خلاصه بگویم دستاورد این چهار سال دستاورد بسیار ارزشمندی است، البته این مربوط به من نیست؛ این مربوط به شما ملت است، مربوط به مسئولین عزیز ماست که با تلاششان با زحمات خستگی ناپذیرشان این دولت، و دستگاههای مختلف در سطوح مختلف واقعاً شب و روز تلاش کردند، کار کردند و مخصوصاً رزمندگان عزیز ما در جبههها که بیشترین افتخار مال آنهاست، بیشترین هنر را آنها به خرج دادند و ما توانستیم به برکت حمایت شما مردم و به برکت فداکاری آن رزمندگان و تلاش خستگی ناپذیر عزیزانمان در سطوح مختلف، کشور را از آن وضع برسانیم به این وضع و این مایه افتخار ماست.»
انتهای پیام/161