به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، حجتالاسلام «محمدتقی عزیزی» دیدهبان ادوات لشکر پنج نصر و پیشکسوت دفاع مقدس با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه برای ماندگاری یک اثر آن را با زبان هنر ارائه کنید لذا خاطرات خود را از دوران دفاع مقدس به زبان شعر بیان کرده و تاکنون یکهزار و ۵۰۰ بیت را سروده است.
از آن جایی که این پیشکسوت جهاد و مقاومت در تمامی دوران زندگی بهخصوص در دوران دفاع مقدس پرداختن به ورزش و کسب آمادگی جسمانی را بهعنوان اولویت دنبال میکرده و همین اهتمام یاریگر او در مراحل سخت نبرد در مناطق مختلف عملیاتی بوده و از طرفی بهدنبال ترغیب آحاد جامعه برای توجه به سلامت جسم است لذا موضوع بیان (منظوم) خاطرات را با ورزش و آمادگی جسمانی آغاز کرده و به تدریج وارد موضوع جنگ شده است.
خبرگزاری دفاع مقدس اشعار حجتالاسلام عزیزی را با عنوان «منظومه حماسه» منتشر میکند.
سنگری مشروط با سه شرط ناب
اندرونش بعد از آن راحت بخواب
دیدِ کافی، محکمی و استتار
این سه را در کار خود دائم بیار
این سه را در پشت خط دائم بپا
تا که آری دیدهبانی را به جا
شرط اول دید کافی داشتن
بر همه جا دید وافی داشتن
جائی از دشمن تو را مخفی مباد
دوربین بر عمق دشمن پس نهاد
شرط دوم سنگرت محکم نما
تا شوی ایمن ز خصم بیحیا
طول و عرض و عمق سنگر را بپا
باشد استاندارد ای مرد خدا
مستتر باشد، بُوَد این سوّمین
این مهم باشد بسی میکن یقین
استتارت راهها دارد بسی
کن رعایت تا شود خصمت خسی
چون که برچشمت گذاری دوربین
شیشهاش از نور خور باشد مبین
دست خود را سایهبان کن بهر آن
تا نتابد نور آن بر دشمنان
ساعتت، انگشترت، باشد چنین
نور خورشید گر بتابد شد مبین
چون که بیسیمت شود روشن بدان
جای تو روشن شود بر دشمنان
موج بیسیم از سوی رادارها
میکند افشاگری جای تو را
بعد از آن کن کار دیدبانی را تو ساز
نقشهات را بر زمین میکن تو باز
ابتدا پیدا نما تو جای خویش
تا کنی محکم در آن جا، پای خویش
بعد از آن از قبضهها میپرس زود
جایشان اندر کجای نقشه بود؟
پس بِکِش خطّی ز خود، تا قبضهها
تا شود روشن، مسافت همگرا
از مثلّث، ضلع یک شد برقرار
زود اینک ضلع دوم را بیار
ضلع دوم باشد از تو تا هدف
پس بکن روشن هدف ای با شرف
پس بِکِش خطّی ز خود تا خصم خویش
کن مهیّا ضلع دوم هم ز پیش
کار شد اینک مهیا ای دلیر
ضلع سوم را ز قبضهها بگیر
پس بده دستور آتش را کنون
هم بکن آشفته خواب خصم دون
پس نما اصلاح هم از چپ یا یمین
هر گلوله میخورد روی زمین
همگرا و هممسافت را تو زود
کمنما یا که زیاد هم چپ و راست
تا گلوله بر هدف آمد دقیق
گو که آن را ثبت گردان ای رفیق
ثبت کن با یک شماره یا به نام
تا شود آماده هر دم، هر کدام
آن قدر دقّت کن اینها را عزیز
بس گلوله بر سر دشمن بریز
تا ز ترس و بیم همچون موشها
در فرار از شیر چون خرگوشها
پشت خاکریز ریز، آتش بر زمین
چون جهنّم از نبرد آتشین
انتهای پیام/