به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، یکی از اقشاری که در دوران دفاع مقدس حضور پررنگ و چشمگیری داشتند، دانشآموزان هستند؛ این بزرگمردان کوچک با وجود سن پایین اما بینش بلند، برای دفاع از میهن اسلامی راه جبهههای نور را در پیش گرفتند و در این مسیر نه تنها از شهادت نهراسیدند، بلکه آن را عاشقانه در آغوش کشیدند.
یکی از این حماسهسازان نوجوان استان آذربایجان شرقی، شهید والامقام «احمد اسکندری» است؛ او که اهل روستای «بکرآباد» شهرستان ورزقان بود و درحالیکه که سال دوم متوسطه را پشت سر میگذاشت، بهعنوان بسیجی لباس رزم پوشید و راهی جبهههای غرب شد. وی سرانجام پس از مجاهدتهای فراوان در 4 خرداد 1364 در سنندج به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
این شهید نوجوان، در وصیتنامه کوتاه اما پرمغز و آموزنده خود، چنین آورده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام الله پاسدار خون شهیدان؛ درود بر حسین (ع)، سرور آزادگان و درود بر امام مهدی (عج) و نایب برحقش، رهبر و مرجع، خمینی بزرگ، نوح زمان، یار و یاور مستضعفین جهان.
اینجانب احمد اسکندری نیروی داوطلب، اعزامی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخش ورزقان، در تاریخ ۱۸/۰۲/۱۳۶۲ با عدهای از برادران عضو سپاه و بسیج به روستای سنگ سفید وارد شده و در قلهی بلندی مسقر شدیم و در شب ۲۱/۰۲/۱۳۶۲ با دشمنان کوردل و از خدا بیخبر درگیر شدیم و عدهای خود فروخته و مزدور را به درک واصل کردیم و در این درگیری برادر رسول نصر اعزامی از اصفهان شربت شهادت نوشید و به شهیدان پیوست و پایگاه سنگ سفید را به نام شهید نصر نامگذاری کردیم.
«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» ای خدای مهربان! اینک که برای خشنودی تو در ستیزیم و تا آخرین لحظه با کفار و منافقین جنگ خواهیم کرد، چه خوب است که بازگشت به سوی خود را با شهادت در راهت، نصیبم گردانی. چند کلمه به عنوان وصیت مینویسم، شاید که شهید شدم. از امت حزبالله میخواهم به فکر کمبودهای دنیوی نباشند، بلکه به فکر جبهه و اسلام و قرآن باشند. در خط امامی که به فکر نجات اسلام است، حرکت نمایند و متفرق نشوند. از دنیا تنها چیزی که مرا رنج میدهد، ناراحتی پدرم میباشد. ولی امیدوارم او هم با وجود ایمانی که دارد، تسلیم خدا شده و زیاد ناراحت نشود که خداوند اجر خواهد داد و صبر عنایت خواهد نمود.
«شهادت جوانان ما تیری است که بر قلب دشمن مینشیند.» (امام خمینی)
انتهای پیام/