به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، باز هم گلی از بوستان حماسه و ایثار را از دست دادیم؛ اینبار سردار «سید هاشم درچهای» از فرماندهان، جانبازان و آزادگان دفاع مقدس که نشان «فتح» را نیز از دستهای مبارک فرماندهی معظم کل قوا دریافت کرده بود، در سن ۷۰ سالگی آسمانی شد و به همرزمان شهید خود پیوست.
این اسوه حماسه، ایثار و مقاومت فروردین سال ۱۳۳۱ در شهر «مشهد» متولد شد. پدرش پسرعموی شهید نواب صفوی بنیانگذار فدائیان اسلام و مادرش نوه حضرت آیتالله سبزواری بود. وی دوران کودکی خود را در سختی گذراند؛ بهطوری که در اینباره گفته است: «شبها با یک تکه نان خشک خودمان را سیر میکردیم. زمستانها بهخاطر نداشتن سوخت، سرمای سختی میخوردیم و تابستانها گرمازده میشدیم».
«سید هاشم درچهای» زمانی که خواندن و نوشتن را آموخت، به حرم مطهر رضوی میرفت و زیارتنامه میخواند، تا اینکه یکروز، یکنفر از پشتسر گفت: «پسرجان! کمی بلندتر بخوان، همه ما بشنویم»، وقتی سر خود را برگرداند، دید که عدهای ایستادهاند تا او برای آنها زیارتنامه بخواند؛ چراکه آنزمان خیلیها سواد خواندن و نوشتن نداشتند؛ اما وی با دیدن آنها، خجالت کشید و پا به فرار گذاشت.
راه یافتن به حوزه علمیه حضرت آیتالله مجتهدی تهرانی، بهصورت دانشآموز شبانه، آنهم با تشویق برادران شهید نواب صفوی و سید هادی میرلوحی که بعداً با دسیسه ساواک بهطور مشکوکی به شهادت رسید، از عوامل مؤثر در رشد فکری «سید هاشم درچهای» بود. وی تحصیلات خود را در مدرسه اخباری گذراند. در دوران تحصیل، زمانی که معلم درس انقلاب سفید را تدریس میکرد، بهدلیل روابطی که با برادران شهید نواب صفوی داشت، با چنین مباحثی آشنا بود؛ بنابراین به معلم اعتراض کرد و بحث بالا گرقت. کار به جایی رسید که به او گفتند: «اگر تنت میخارد، باز هم بیا»؛ او هم دیگر به مدرسه نرفت.
«سید هاشم درچهای» پس از آن در بازار تهران مشغول بهکار شد تا اینکه قصد سفر به حج را داشت که به او گفتند باید دفترچه آماده به خدمت بیاوری؛ لذا این مسئله باعث شد تا برای رفتن به سربازی اقدام کند. در دوران سربازی بهصورت شبانه درس خواند و مدرک سیکل خود را گرفت، وقتی هم که سربازیاش تمام شد، به مشهد بازگشت و در مدرسه «میرزا محمدجعفر» مشغول کسب علم شد. کمکم خرج زندگی به گردن خودش افتاد؛ بنابراین به ناچار بهصورت شبانه به کسب علم و دانش پرداخت.
«سید هاشم درچهای» سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و در بازار کار، به حرفه زرگری روی آورد. همزمان به بهانه قصهگویی و آموزش سرودخوانی بههمراه سه نفر دیگر به پرورشگاه محبانالرضا (ع) میرفتند. چیزی نگذشت که با همان قصهها روحیه مبارزاتی و انقلابی عجیبی در میان بچهها بهوجود آمد. مبارزات مخفیانه وی ادامه پیدا کرد تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. در همان روزها بود که یک گارگاه زرگری تأسیس کرد؛ اما بهدلیل اینکه کار او راکد بود، به مسافرکشی روی آورد و روی شیشه خودروی خود نوشته بود: «ورود حضرت امام مبارک باد».
خبر شهادت آیتالله مطهری انگیزهای برای پیوستن «سید هاشم درچهای» به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. پیش خود گفته بود: «نمیشود دست روی دست گذاشت تا اینها مردم را تکهتکه کنند». با ورود به سپاه پاسداران، به گروه ضربت پیوست و سپس مسئول امور شهرستانها شد. همانروزها اعلام کردند که دکتر مصطفی چمران بههمراه ۲۰ نفر دیگر در پاوه محاصره شدهاند؛ بنابراین وی نیز به کردستان رفت و بههمراه دیگر رزمندگان از جمله شهید «محمود کاوه»، به پاکسازی شهرها و روستاهای این استان از وجود ضدانقلاب پرداخت.
جنگ تحمیلی که آغاز شد، «سید هاشم درچهای» از اولین رزمندگان خراسانی بود که به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و به مقابله با ارتش بعث عراق پرداخت تا اینکه در عملیات «طریقالقدس» به درجه جانبازی نائل آمد. چیزی از عملیات «فتحالمبین» نگذشته بود که مقدمات عملیات آزادسازی خرمشهر چیده شد.
«سید هاشم درچهای» پس از نقشآفرینی در عملیات آزادسازی خرمشهر، جانشین فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) شد و تیر سال ۱۳۶۱ در عملیات «رمضان» به اسارت نیروهای بعثی درآمد. او در ایام اسارت، به هدایت پنهانی اسرا میپرداخت که در این راستا، در ششماه اول اسارت خود، یک اردوگاه ۱۲۰۰ نفره را هدایت پنهانی میکرد. وی همچنین به مدت سه سال مشاور رهبری اردوگاه ۲ هزار نفری موصل ۴ بود و بهعنوان رهبری رسمی و مخفی توسط بعثیها شناخته میشد. همچنین برقراری ارتباط محرمانه و سری با معاونت چهاردهم وزارت اطلاعات ایران ار عراق با هماهنگی مرحوم حجتالاسلام علیاکبر ابوترابی، از دیگر اقدامات او در دوران اسارت بود.
این سرباز انقلاب و ولایت، پس از رهایی از اسارت، مسئولیتهایی همچون مشاور و نماینده سرلشکر «محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه پاسداران، مسئول مراجعات مردمی فرماندهی نیروی مقاومت بسیج در زمان فرماندهی سردار شهید «سید محمد حجازی» و معاونت مردمیاری قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) در غرب را برعهده گرفت و در سال ۱۳۶۹ نیز نشان فتح را از دستهای مبارک فرماندهی معظم کل قوا دریافت کرد.
انتهای پیام/ 113