گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: جمهوری اسلامی ایران در دوران هشتسال دفاع مقدس، سه استراتژی یا راهبرد نظامی را در دستور کار خود قرار داد. بر این اساس بهرهگیری از «راهبرد نظامی تدافعی» موجب شد تا جلوی پیشروی دشمن بعثی در خاک کشورمان گرفته شود و براساس «راهبرد نظامی تهاجمی» نیز بخشهای زیادی از سرزمینهای اشغالشده کشورمان، از چنگال ارتش بعث عراق خارج شد. همچنین جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از راهبرد «تنبیه متجاوز» در پی آن برآمد تا رژیم بعث عراق را از اقدام متجاوزانهاش پشیمان کند.
سلسله عملیاتهای «والفجر» که با احتساب عملیات «والفجر مقدماتی» در ۱۱ عملیات انجام شد، از جمله عملیاتهایی است که در راستای اجرای «راهبرد تنبیه متجاوز» اجرا شد؛ یعنی ما با اجرای این عملیاتها توانستیم، با نفوذ به سرزمینهای عراق، به دشمن بعثی ضرباتی را وارد کنیم که در رأس این ضربات میتوان به فتح شهر «فاو» و بستن راه ارتباطی عراق به خلیجفارس، در عملیات «والفجر ۸» اشاره کرد.
عملیات «والفجر ۴»
عملیات «والفجر ۴» نیز همانگونه که از عنوان آن مشخص است، یکی از این سلسله عملیاتهاست که ۲۰ روز بعد از عملیات «والفجر ۳» یعنی ۲۸ مهر سال ۱۳۶۲، در منطقه «پنجوین»، با رمز مبارک «یاالله، یاالله، یاالله» و با هدف اتصال ارتفاعات «سورن» به «سور کوه» آغاز شد؛ چراکه در صورت متصل شدن این ارتفاعات، خط دفاعی جبهه خودی در منطقه «دشت شیلر» کوتاه و همچنین راه ضدانقلاب محور «دشت شیلر» مسدود شده و شهر «مریوان» نیز از دید و تیر دشمن خارج میشد.
علاوه بر این، شهر «پنجوین» و پادگان آن و پادگان «گرمک» به تصرف رزمندگان اسلام درآمده و نیروهای بعثی منهدم میشدند و سرانجام مقدمات انجام عملیات در استان «سلیمانیه» عراق فراهم میشد.
ارتفاعات «سون»، «سور کوه» و «کانیمانگا» از ارتفاعات مهم منطقه «پنجوین» بودند که دهانه «دشت شیلر» را تشکیل میدهند؛ همچنین «زله» نیز ارتفاع دیگر منطقه است که به شهر پنجوین مشرف است. این درحالی است که ارتش بعث عراق شهر «پنجوین» را در طول جنگ تحمیلی به منطقهای نظامی تبدیل کرده و این شهر خالی از سکنه شده بود؛ اما دشمن بعثی با آگاهی از قصد رزمندگان برای حمله به این شهر، بخش عمدهای از آن را منهدم کرد.
اهداف عملیات «والفجر ۴» بر اساس اولویت اجرا
قرارگاه مقدم حمزه، عملیات «والفجر ۴» را بر اساس اولویت اجرا و تصرف اهداف، در سه بخش دستهبندی کرده بود:
الف) ارتفاعات «لری»، «کنگرک»، «گرمک»، «مارو»، «خلوزه ۱» و «خلوزه ۲»، «براله»، «سربراله» و ارتفاعات «پنجوین».
ب) ارتفاعات «کانی مانگا».
ج) ارتفاعات «سورن».
بر این اساس، طبق طرح مانور، قرار بود اهداف «الف» در مرحله اول، اهداف «ب» در مرحله دوم و اهـداف «ج» در مرحله سوم عملیات تصرف شوند.
چگونگی سازماندهی نیروها در عملیات «والفجر ۴»
سازماندهی نیروها برای دستیابی به سه هدف ذکر شده در عملیات «والفجر ۴»، به این صورت بود:
قرارگاه تاکتیکی حمزه ۱ شامل: لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از سپاه و تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه از ارتش برای تصرف ارتفاعات پنجوین در محور مریوان.
قرارگاه تاکتیکی حمزه ۲ شامل: تیپ ۴۴ قمربنیهاشم (ع) از سپاه
قرارگاه تاکتیکی حمزه ۳ شامل: لشکر ۸ نجف، لشکر ۳۱ عاشورا هر دو از سپاه و تیپ ۲ لشکر ۲۸ کردستان از ارتش با هدف تصرف ارتفاعات لری، کنگرک، گرمک در محور بانه در مرحله اول و تصرف ارتفاعات کانی مانگا در مرحله دوم.
قرارگاه تاکتیکی حمزه ۴ شامل: لشکر ۲۵ کربلا از سپاه و تیپ ۱ لشکر ۲۸ کردستان که بهکارگیری آنها بنا به وضعیت عملیات اعلام شده بود.
مرحله اول عملیات «والفجر ۴»
دقایق اولیه بامداد ۲۸ مهر سال ۱۳۶۲، مرحله اول عملیات «والفجر ۴» در منطقه عمومی «شیلر» از ۲ محور «بانه» و «مریوان» آغاز شد که بر اساس اهدافی که قرارگاه تعیین کرد، قرار بر این بود تا ارتفاعات «لری»، «کنگرک»، «گرمک»، «مارو»، «خلوزه ۱» و «خلوزه ۲»، «براله»، «سربراله» و ارتفاعات «پنجوین» تصرف شود؛ اما در پایان مرحله اول عملیات، همه اهداف پیشبینی شده محقق نشد و ارتفاع «خلوزه ۲» و ارتفاعات مشرف به «پنجوین» همچون «زله» و «پنجوین» در دست دشمن باقی ماند؛ ولی با این وجود، دیگر اهداف محقق شد. (بیشتر بخوانید)
مرحله دوم عملیات «والفجر ۴»
در جریان مرحله دوم عملیات «والفجر ۴» ارتفاع مهم «خلوزه ۲» و بخشی از ارتفاعات «هرگنه» و «زله» بههمت لشکرهای ۳۱ عاشورا، ۴۱ ثارالله (ع) و ۱۴ امام حسین (ع) تصرف و قسمت جنوبی ارتفاع «کنگرک» و «گرمک» پاکسازی شده و خاکریزی نیز از «کنگرک» در محور «بانه» به «کلو» و «ولیاوه» در محور «مریوان» احداث شد.
همچنین لشکر ۴۱ ثارالله (ع) موفق شد در یک نبرد سخت، ارتفاعات مهم ۱۴۷۰ و ۱۵۳۰ در غرب و جنوب «هرگنه» را که در شمال شرقی «پنجوین» قرار داشتند، به تصرف درآورد. در پی این امر و احتمال تصرف شهر «پنجوین»، فرماندهی سیاه یکم عراق به یگانهای مستقر در منطقه مأموریت داد تا این شهر را تخریب کنند.
با تصرف ارتفاعات ۱۴۷۰ و ۱۵۳۰ هرگنه بههمت لشکر ۴۱ ثارالله (ع) که پیامد آن تخلیه و تخریب شهر پنجوین توسط ارتش عراق بود، مرحله دوم عملیات «والفجر ۴» پایان یافت. (بیشتر بخوانید)
مرحله سوم عملیات «والفجر ۴»
مرحله سوم عملیات «والفجر ۴» با پیروزیهای چشمگیر رزمندگان ایرانی همراه بود؛ بدینترتیب ۱۲ آبان سال ۱۳۶۲ لشکر ۳۱ عاشورا بخشی از ارتفاع «شیخگزنشین» را تصرف کرد؛ ولی نتوانست به قله اصلی آن (قله ۱۸۷۷) دست یابد و از الحاق با سمت چپ (نیروهای لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)) باز ماند. لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) نیز موفق شد تا ارتفاعات ۱۸۶۶، «شاخ تارچر» و ۲ ارتفاع مهم ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ را تصرف کند. تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) هم توانست تا حدی در غرب «کانیمانگا» پیشروی کرده و خود را به «بادانه» نزدیک کند؛ اما با روشن شدن هوا، فشار نیروهای عراقی برای بازپسگیری ارتفاعات ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ افزایش یافت و بالاخره در ساعت ۷ صبح، ارتش عراق بر این ۲ ارتفاع تسلط یافت.
در ۱۳ آبان نیز لشکر ۳۱ عاشورا قله اصلی ارتفاع «شیخگزنشین» (۱۸۷۷) را تصرف کرده و با لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) الحاق کرد. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) نیز با وجود ناآشنایی به منطقه عملیاتی، موفق شد ۲ ارتفاع غربی «شیخگرنشین» را تصرف و یک مقر فرماندهی نیروهای عراقی را نیز منهدم کند. لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) هم ارتفاعات ۱۸۶۶، ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ را به تصرف درآورد. علاوه بر آن الحاق بین گردانهای این لشکر نیز بهصورت کامل انجام گرفته بود. لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز جاده غربی «کانیمانگا» تا جنوب «بادانه» را پاکسازی کرد. با پیشروی مؤثر نیروهای خودی، جاده مهم «شیخگزنشین» که در جنوب این ارتفاع قرار داشت، آزاد و بخشی از معضلات تدارک نیروهای خودی مرتفع شد.
از ساعت ۳ بامداد روز چهاردهم آبان، رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) با وجود خستگی و کمبود نفرات، مقاومت خوبی را در برابر هجوم نیروهای بعثی از خود نشان داده و تلفات سنگینی به دشمن وارد کردند؛ اما بعثیها سرانجام پس از هشت ساعت توانستند این ۲ ارتفاع را بازپس گیرند؛ بنابراین نیروهای خودی تا ارتفاع ۱۸۶۶ «شاخ تارچر» عقبنشینی کردند.
در همین روز نیروهای لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) در جاده غرب «کانیمانگا» پیشروی کرده و مواضع مستحکم پدافندی ایجاد کردند. لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) نیز با سازماندهی مجدد نیروهایی که قبلاً عملیات انجام داده بودند، بار دیگر برای تصرف ارتفاع ۱۹۰۴ وارد عمل شد و توانست قله ۱۹۰۴ را تصرف کرده و بر روی آن مستقر شود؛ البته دشمن با بهکارگیری آتش پرحجم توپخانه و وارد کردن نیروهای تازهنفس در ساعت ۱۰ صبح، این ارتفاع را بازپس گرفت.
لشکر ۴۱ ثارالله (ع) پس از پاکسازی موانع زیادی که در سر راه داشت، بهطور غیرمنتظرهای با انبوهی از نیروهای دشمن مواجه و مشخص شد که این نیروها بخشی از یک تیپ گارد ریاست جمهوری عراق بودند که قصد تصرف ارتفاع «شیخگزنشین» را داشتند؛ اما نیروهای عملکننده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) ضمن تحمیل تلفات سنگین به آنها، توانستند یال «شاخ تارچر» را تصرف کنند.
نیروهای لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز توانستند در جاده غرب «کانیمانگا» پیشروی خوبی انجام داده و تا نزدیکی دره میانه پیش بروند؛ اما در حالی که الحاق ۲ یگان بهطور کامل صورت نگرفته بود، ارتش بعث عراق از شکاف میان ۲ یگان، فشار زیادی را به هر ۲ طرف وارد و آنها را مجبور به عقبنشینی کرد.
شامگاه شانزدهم آبان، با توجه به اصرار ارتش بعث عراق بر بازپسگیری ارتفاعات «کانیمانگا»، تصمیم بر آن شد که عملیات روز گذشته برای تصرف ۲ یال ۱۷۴۰ و ۱۶۸۰ «شاخ تارچر» و پیشروی در جاده «نالپاریز» تکرار شود تا با تشکیل خط مطمئن، هم دستاوردهای عملیات حفظ شود و هم امکان پیشروی بهسمت «نالپاریز» فراهم شود. درحالی که نیروهای خودی مشغول فراهم کردن مقدمات عملیات بودند، ارتش بعث عراق نیروهای خود را از جاده غرب «کانیمانگا» چندین کیلومتر به عقب کشید. بدینترتیب عملیات شب آینده منفی و مرحله سوم عملیات «والفجر ۴» پایان یافته اعلام شد. (بیشتر بخوانید)
مرحله چهارم عملیات «والفجر ۴»
۱۹ آبان سال ۱۳۶۲، فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه خاتم، در غیاب شهید «صیاد شیرازی» و «محسن رضایی» که در تهران به سر میبردند، تشکیل جلسه دادند و فرماندهان سپاه ۲ طرح را بدین شرح برای تصمیمگیری درباره ادامه عملیات «والفجر ۴» پیشنهاد کردند:
۱. تصرف ۲ ارتفاع ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ کانیمانگا و یالهای شرقی این ۲ ارتفاع و تصرف ارتفاعات «زله» (سنگ معدن، کلهقندی، شاخ شوکت و...) و تسلط به تنگه «روکان».
۲. تصرف شهر نالپاریز از طریق پیشروی در غرب کانیمانگا و تصرف قلههای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ و یالهای غربی این ۲ ارتفاع و یال غربی «شاخ تارچر».
بسته شدن عقبه دشمن و اتکای نیروهای خودی به عقبههای مطمئن و استفاده از بخشی از جاده آسفالت در این منطقه، از نقاط قوت راهکار اول بود.
در راهکار دوم نیز مرحلهبندی عملیات، شاخت نسبی از زمین و انهدام دشمن از جمله مزیتهای طرح پیشنهادی بود؛ ولی تراکم نیروهای عراق و امکان استفاده عراق از عقبه مناسب و احتمال انهدام نیروهای خودی، از معایب آن به شمار میرفت. هرچند فرماندهان ارتش بهنحوی با اجرای طرح دوم موافق بودند؛ اما این جلسه به نتیجهای مشخص دست نیافت.
«غلامعلی رشید» در بیستم آبان طرحی را ارائه داد که تلفیقی از ۲ طرح مزبور بود و فرماندهان یگانهای سپاه با آن موافقت کردند. در این طرح پیشبینی شده بود که لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) یالهای غربی «شاخ تارچر» و ۲ ارتفاع ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ کانیمانگا و یالهای غربی این ۲ ارتفاع را تصرف کند و همزمان لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز در منطقه غرب «کانیمانگا» تا منطقه «کلز» پیشروی کرده و با لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) الحاق کند؛ براساس این طرح، لشکر ۵ نصر نیز عهدهدار تصرف ارتفاعات شرق ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ و تصرف «روکان» و ارتفاع «سنگ معدن» و یال غربی آن (شاخ شرکت) شد.
براساس توافق فرماندهان برای اجرای این طرح، درباره زمان اجرای عملیات نیز مباحثی صورت گرفت. ۲ یگان ۲۷ محمد رسولالله (ص) و ۱۷ علی بن ابی طالب (ع)، چون از قبل در منطقه حضور داشته و شناخت کافی از زمین منطقه داشتند، برای روز بعد اعلام آمادگی کردند؛ اما لشکر ۵ نصر که به تازگی وارد منطقه شده بود و شناسایی کافی از این منطقه نداشت، پنج روز مهلت خواست که مورد موافقت قرار گرفت.
براساس آخرین گفتگوهایی که با فرماندهان ارتش صورت گرفت، قرار شد تیپ ۲ لشکر ۲۸ کردستان بههمراه لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) و تیپ ۱ لشکر ۲۸ کردستان بههمراه لشکر ۵ نصر و تیپ ۲ این لشکر، بههمراه لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) برای اجرای طرح پنجوین - کانی مانگا وارد عمل شوند.
در فاصله پیشآمده بین مرحله سوم و چهارم عملیات «والفجر ۴»، فرماندهی عراق واحدهای ضربه خورده خود را از منطقه خارج و واحدهای جدیدی را وارد منطقه کرد.
مرحله چهارم عملیات «والفجر ۴» در ساعت ۲۱:۳۰ شامگاه ۲۸ آبان سال ۱۳۶۲، برای تصرف ارتفاعات «کانیمانگا» و یالهای شرقی و غربی این ۲ ارتفاع، ۲ یال غربی «شاخ تارچر»، تنگه «روکان»، «سنگمعدن» و دامنه غربی آن و همچنین پیشروی در سمت غرب «کانیمانگا» تا منطقه «کلز» آغاز شد.
از سوی دیگر، نیروهای دشمن در اغلب محورها و بهخصوص محور «کانیمانگا» هوشیار بودند؛ لذا نیروهای خودی در هنگام حرکت بهسوی خط مقدم عراق با نیروهای کمین دشمن برخورد کرده و به ناچار با آنها درگیر شدند. این امر باعث کندی پیشروی و واردشدن تلفات به واحدهای خودی و همچنین افزایش آمادگی دشمن در خط مقدم برای مقابله با رزمندگان ایرانی شد.
نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) باوجود مشکلات توانستند در یال غربی «شاختارچر» و در ادامه ارتفاع ۱۹۰۴ را تصرف کنند. نیروهای لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) نیز توانستند در یک محور تا نزدیکی هدف (کلز) پیشروی کنند؛ ولی الحاق در سمت راست آنها با لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) صورت نگرفته بود.
نیروهای لشکر ۵ نصر نیز از سمت شرق (پنجوین) پیشروی کرده، قله «سنگمعدن» را به تصرف درآوردند؛ ولی در تصرف یال غربی این ارتفاع و «شاخ شرکت» موفقیتی بهدست نیاوردند. نیروهای خودی در تنگه «روکان» نیز مواضعی را تصرف کردند.
پس از روشن شدن هوا، دشمن فشار خود را بر رزمندگان ایرانی برای بازپسگیری متصرفات آغاز کرد. تا حدی که ارتفاع ۱۹۰۴ سهبار بین نیروهای ایرانی و دشمن بعثی دستبهدست شد و درنهایت دشمن توانست این ارتفاع را بازپس بگیرد. در محور عملیاتی لشکر ۵ نصر نیز با توجه به آنکه استقرار نیروهای خودی بدون الحاق به جناحین خود بود، فرماندهی عملیات با پیشبینی خطر محاصره شدن آنها، دستور داد تا عملیات لشکر ۵ نصر نیز متوقف و نیروها از مواضع متصرفه در ارتفاع ۱۸۳۰ به عقب بازگردند. در غرب جاده «کانیمانگا» که نیروهای لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) و لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) که نتوانسته بودند الحاق کنند، دشمن ابتدا با اجرای آتش پرحجم توپخانه و سپس وارد کردن انبوه نیروهای پیاده، آنها را به عقب راند و بدین ترتیب علیرغم موفقیتهای نسبی بهدست آمده اولیه، این عملیات بدون دستیابی به اهداف پایان یافت.
۳۰ آبان، با آمدن «محسن رضایی» و شهید «صیاد شیرازی» به منطقه عملیاتی و حضور در قرارگاه خاتم، موضوع جلسات فرماندهی به ریشهیابی عدمالفتح، نقد طرح مانور و عملکرد یگانها و تصمیمگیری درباره چگونگی ادامه یا توقف عملیات اختصاص یافت؛ بههمین منظور جلسهای با شرکت فرماندهان ردههای مختلف قرارگاههای خاتم و مقدم حمزه سپاه و ارتش در قرارگاه خاتم سپاه برگزار شد.
عمدهترین نقدهایی که در این جلسه درباره علت ناکامی نیروهای خودی مطرح شد، چنین بود:
۱. اجرای تک جبههای در پنجوین.
۲. تقسیم شدن اهداف اصلی بین چند یگان.
۳. دقیق نبودن طرحریزی یگانها.
۴. نبود زمان لازم برای شناسایی یگانها.
۵. تکراری بودن راهکارهای عملیاتی.
۶. ناهماهنگی یگانها در شروع عملیات.
البته یک علت اساسی دیگر نیز که در این جلسه به آن اشاره شد، این بود که نیروهای خودی نتوانسته بودند در عمق پیشروی کرده و توپخانههای دشمن را منهدم یا وادار به جابهجایی کنند؛ از این رو آنها بر روی نیروهای خودی مدام اجرای آتش میکردند.
در جلسه مشترک فرماندهان قرارگاه خاتم مقرر شد که با تقویت خاکریزها و احداث استحکامات، خط فعلی حفظ شود (از دره میانه در غرب ارتفاع کانیمانگا تا ارتفاع شاختارچر و از ارتفاع شاختارچر به کانیشایان به ساحل غرب قزلجه و از ساحل شرقی قزلجه به کلو) و جادههای موجود بهخصوص جاده غرب کانیمانگا نیز بهسازی و ترمیم شود.
در ادامه گفتوگوها درباره اجرای عملیات «والفجر ۴» برای تصرف ارتفاع ۱۹۰۴ و ۱۹۰۰ همچنین تصرف ارتفاعات منطقه پنجوین (سنگمعدن، ۱۸۳۰، ارتفاع غربی سنگمعدن، شاخشوکت و ارتفاع کلهقندی) بحث شد که با توجه به تجربیات بهدست آمده، نبود توان و فرارسیدن سرما، حاضران به این نتیجه رسیدند که اجرای این طرح با توان و طرح موجود مقدور نیست.
منبع: روزشمار جنگ ایران و عراق (مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه)
انتهای پیام/ 113