گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتحاله؛ چند روز پیش «جو بایدن» رئیس جمهور حواسپرت آمریکا در گردهمایی تبلیغاتی برای «مایک لوئین»، نامزد دمکرات در شهر «اوشن ساید» واقع در ایالت «کالیفرنیا» پس از آنکه برخی از حاضران از او خواستند به اعتراضهای (بخوانید اغتشاشات) ایران رسیدگی کند، مدعی شد: «نگران نباشید، ما ایران را آزاد خواهیم کرد.» البته بایدن بالافاصله با تغییر واژه «ما» در جمله بعدی خود گفت: «آنها [ایرانیها] به زودی خود را آزاد خواهند کرد!
هرچند «جان کربی»، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا با عقبنشینی از ادعای بیاساس جوبایدن در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت: «رئیس جمهور همبستگی خود را با تظاهراتکنندگان (عنوانی که غربیها برای اغتشاشگران و اراذل و اوباش به کار میبرند و همچنان به حمایت از آنها ادامه میدهند)، ابراز میکرد. ایجاد تغییر به عهده مردم ایران است. باید به عهده مردم ایران باشد که درباره آیندهشان تصمیم بگیرند.»
برای اینکه منظور بایدن از آزاد کردن را درک کنیم، قصد داریم گذری کوتاه به سرنوشت سه کشور، «افغانستان»، «عراق» و «سوریه» بعد از حمله و لشکرکشی آمریکاییها به این کشورها داشته باشیم؛ حملهای که توجیه و بهانه آمریکاییها، ایجاد صلح و آزاد کردن این کشورها بود!
اول از کشور افغانستان شروع میکنیم؛ کشوری که بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ به بهانه مبارزه با تروریسم به اشغال نیروهای آمریکایی به مدت بیست سال در آمد.
اما نتیجه این ۲۰ سال اشغالگری در افغانستان چه بود و چه بلایی بر سر کشور افغانستان در آمد؟
طبق دادههایی که دانشگاه «براون» منتشر کرده است، از سال ۲۰۰۱ تا خروج آمریکاییها از افغانستان، بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردم این کشور کشته شدهاند که دستکم ۷۱ هزار و ۳۴۴ نفر از این کشته شدهها غیرنظامی هستند؛ البته این آمار کلی، مرگومیرهای ناشی از بیماری، نداشتن دسترسی به غذا، آب، زیرساخت یا سایر پیامدهای غیر مستقیم جنگ را شامل نمیشود.
براساس آمار سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۱ حدود یک سوم افغانستانیها از سوء تغذیه رنج میبرند که نیمی از این افراد کودکان زیر ۵ سال میباشند. در این بین بیش از ۳ میلیون نفر از شهروندان افغانستان مجبور به مهاجرت به ایران و یا پاکستان و حتی کشورهای آسیای مرکزی و اروپا شدهاند و در عین حال بیش از ۴ میلیون نفر از خانه و کاشانه خود در این کشور بیخانمان شدند.
این مختصر گزارشی از حضور و اشغال بیست ساله آمریکاییها در افغانستان بود؛ حضوری که نهتنها صلح را برای افغانستانیها به ارمغان نیاورد، بلکه موجب کشتار، تخریب زیرساختها، و مهاجرت آنها نیز شد.
اما آمریکاییها چه بلایی سر عراقیها آوردند؟
دولت آمریکا به ریاست «جرج بوش پسر»، در سال ۲۰۰۳ دو اتهام «وجود سلاحهای کشتار جمعی شیمیایی در عراق» و ارتباط دولت این کشور با تروریستهای القاعده» را متوجه دولت وقت عراق ساخت؛ بنابراین آمریکاییها با مشارکت انگلیسیها، استرالیاییها، لهستانی و حمایت لوجستیکی ژاپن، کره اسپانیا و ... در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۳ و با شعار «عملیات آزادی عراق» به این کشور حمله کردند.
مطابق آماری که در این خصوص منتشر شده است، تنها تا سال ۲۰۰۷ یعنی ۴ سال پس از آغاز جنگ، یک میلیون و دویست هزار عراقی در این حمله کشته شدند که نزدیک به ۴۰ درصد از این کشتهها زنان و کودکان هستند.
در این حمله زیرساختهای صنعتی، کشاورزی، بهداشتی عراق تخریب شد و به سبب کیفیت نامطلوب آب و حمله با سلاحهای غیرمجاز خصوصا در استان بصره بیماریهای عجیبی دامن عراقیها را گفت. برخی از بررسیها نشان میدهد که در جنگی که آمریکاییها علیه ملت عراق به راه انداخت، بالغ بر ۲۵ هزار میلیارد دلار به اقتصاد این کشور خسارت وارد شده است. عجیب اینکه علاوه بر این خسارت عظیم، دادگاههای بینالمللی تحت فشار آمریکا دولت عراق را وادار کردند تا در مقابل خسارتهای وارده به نیروهای آمریکایی در طول این جنگ، ۴۰۰ میلیون دلار غرامت به دولت آمریکا بپردازد!
خسارت بعدی که در این حمله به عراق وارد شد و غیرقابل جبران است، ایجاد گروه تروریستی داعش به دلیل فضای ناامنی که حاصل تجاوز نظامی آمریکا به عراق بود؛ گروهی که خود دولت آمریکا سازنده اصلی آن بود. خسارتهای ناشی از حملات داعش به زیرساختهای عراق و قاچاق نفت و سرقت ذخائر طلای عراق توسط این گروه، بیش از ۳۰۰ میلیارد تخمین زده شده است. تنها در حوزه کشاورزی، داعش ۴۰ درصد از کشاورزی عراق را بهطور کامل نابود ساخت.
اما آمریکاییها چه بلایی سر سوریها آوردند؟
بحران سوریه در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ شروع و پس از مدت کوتاهی به جنگی بینالمللی تبدیل شد. هرچند کشورهای زیادی در این بحران نقش اساسی داشتند، اما آمریکاییها با حمایت از گروههای تروریستی مثل داعش، جبههالنصره و ... نقش فرماندهی را در این جنگ خانمانسوز بر عهده داشتند؛ جنگی که موجب ویرانی این کشور شده و تاکنون خون بیش از ۶۰۰ هزار سوری بیگناه ریخته شده است. هدف اصلی این جنگ تامین امنیت رژیم صهیونیستی و نابودی جبهه مقاومت اسلامی ضد این رژیم که سوریه نیز جزو آن میباشد، بوده است.
بالاخره نقشه آمریکاییها برای تجزیه سوریه و سرنگون کردن حکومت بشار اسد، با شکست گروه تروریستی داعش در سوریه در آذر سال ۱۳۹۶ شکست خورد. بعد از این تاریخ نیروهای آمریکایی مستقیما جایگزین این گروه شدند و دقیقا از همان زمان نیز به جای داعش شروع به استخراج و سرقت نفت سوریه کردند.
مناطق تحت اشغال نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان موسوم به «نیروهای دمکراتیک سوریه» (قسد) تحت حمایت آنها در حسکه و دیگر مناطق شمالی سوریه، همواره شاهد اعتراضات شهروندان سوری به حضور اقدامات تروریستی اشغالگران و شبه نظامیان علیه ساکنان این مناطق است. دولت سوریه بارها تاکید کرده است که این شبه نظامیان و آمریکاییها در شرق و شمال شرق سوریه هدفی جز غارت نفت ندارند و حضور آنان غیر قانونی است.
تاریخ جنایت آمریکاییها، فقط محدود به عراقیها، افغانستانیها و سوریها نیست، آنها این مسیر را در طول ۲۵۰ سال گذشته ادامه داد و خواهند داد؛ چون برای آنها جان انسانها مهم نیست! و اگر ادعا میکنند که قصد آزاد کردن کشوری را دارند، در واقع دروغ میگویند، آنها بهدنبال نابود کردن آن کشور هستند.
انتهای پیام/ ۴۱۱