گروه اجتماعی دفاعپرس: هرگاه کشوری مورد هجوم نظامی بیگانگان قرار میگیرد، طبیعتاً بیشترین آسیبِ جانی و مالی متوجه نظامیانی خواهد شد که در صف مقدم دفاع از میهن حضور دارند.
تجربه دفاع مقدس نشان داد که حضور نیروهای غیرنظامی در پشت جبههها و با کمترین فاصله از خطوط مقدم نبرد؛ امری اجتنابناپذیر است. در این بین اولین گروهی که در کمترین فاصله از محل درگیریها مستقر میشدند، کادر درمان و به صورت مشخص، پرستارانی بودند که در نقش امدادگر ظاهر میشدند.
همین امر سبب شده است تا هر زمان به آمار شهدا و جانبازان دفاع مقدس مراجعه میکنیم با یک واقعیت کمتر گفته شده مواجه شویم. بعد از رزمندگان، شهدای پرستار بیشترین آمار را در بین شهیدان دوران دفاع مقدس به ثبت رساندهاند.
اگر اخلاقمداری پرستاران در دفاع مقدس به گواه رزمندگان ایرانی و نظامیان اسیر شده بعثی، طی دوران دفاع مقدس، پزشکان و پرستاران هرگز میان مجروحان ایرانی و زخمیشدگان دشمن، تفاوتی قائل نشده و براساس اخلاق اسلامی و حرفهای، برگی درخشان بر افتخارات ملت ایران اضافه کردند.
طی جنگ تحمیلی بارها اتفاق افتاده بود که هواپیمای خلبانان دشمن پس از بمباران مناطق مسکونی مورد اصابت پدافند ایران قرار گرفته و زخمی و نیمهجان با چتر فرود میآمدند. در این میان حتی یک مورد از بدرفتاری کادر درمان بالاخص پرستاران ایرانی با این افراد به ثبت نرسیده است.
در این میان خواندن خاطرات یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس نیز خالی از لطف نخواهد بود.
چگونه از دشمن خود پرستاری میکنی؟
یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس نقل میکند: یک روز در بخش بودم، گفتند یک خلبان عراقی مجروح به بیمارستان آوردند.
به اتاق خلبان عراقی رفتم. او رنگی زرد و پریده داشت. اسیر عراقی با پوست سبزه، چشم و ابرو سیاه، شبیه به همشهریان خودم بود. دلم می خواست سرش داد بزنم. در آن لحظه یادم افتاد وقتی که در منزل خالهام در حال صبحانه خوردن بودیم، میگهای عراقی در ارتفاع پایین مردم را به رگبار بستند.
همه مثل برگ خزان ریختند. همچنین دوران دبیرستان در درس فقه خوانده بودیم با یتیمان و اسیران مهربان باشید. فکرهای متناقصی همه از ذهنم گذشت و به خودم نهیب زدم که تو قسم خوردی. بالاخره بهش نزدیک شدم، زخمش را تمیز کردم. بعد ملحفه هایش را مرتب کردم. سرمش بمبه شده بود؛ گیره سرم راقطع کردم. شب قبل تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. آب کمپوت را داخل لیوان خالی کردم، قاشق قاشق داخل دهانش ریختم.
اسیر، مات و مبهوت با دهانی نیمه باز نگاه می کرد. چیزهایی به زبان عربی گفت. سرم را تکان دادم و گفتم: عربی نمی دانم. او به انگلیسی تسلط داشت و ادامه داد: من دشمن تو هستم چطور از من پرستاری میکنی؟ گفتم من پرستارم و وظیفهام حفظ جان آدمهاست و از اتاق خارج شدم. امروز پس از گذشت حدود 30 سال از جنگ، خوشحالم که جنگ تمام شده و در صلح و امنیت هستیم. خوشحالم که در جایگاه یک زن مسلمان ایرانی توانستم در آن لحظه خاص با خودم کنار آمده و به وظیفه انسانی ام عمل کنم.
پرستارانی که اسطوره شدند
آسان نیست که از فداکاری پرستاران در دفاع مقدس سخن به میان بیاید اما به اسوهها و اسطورههای این قشر در هشت سال جنگ تحمیلی اشاره نشود؛ پرستارانی که هر کدام به تنهایی امکان تبدیل شدن به یک الگوی بیرقیب از خدمت، وطندوستی و اخلاقمداری را دارند.
زهرا حسینزاده یکی از همین پرستارن فداکار است که در دوران دفاع مقدس، داوطلبانه در مناطق جنگی حضور یافته و به پرستاری از مجروحان پرداخته است. حسینزاده در ۱۱ عملیات دفاع مقدس حضور داشت و همزمان با ثبت عکسهای پرشمار، گنجینه بزرگی از تصاویر غیرحرفهای پشتجبههها برای آیندگان به ثبت رسانده است.
وی در ۱۱ عملیات دفاع مقدس از اولین عملیات در سال ۵۹ تا سال ۶۵ و تا اتمام عملیات والفجر ۸ در منطقه جنگی حضور داشت.
خود او درباره فعالیتهایش میگوید: برای آمادهسازی نقاهتگاهها، پیش از آغاز عملیات و پیش از رزمندگان، به منطقه رفته و نقاهتگاهها و بیمارستانها را آماده میکردیم. بین عملیاتها نیز به بیمارستان شهید معیری تهران میرفتم و دوباره در عملیات بعدی عازم منطقه میشدم، البته اعزام به مناطق جنگی هم آسان نبود و به سختی و داوطلبانه اجازه حضور پیدا میکردم.
این پرستار فداکار از اولین عملیات دفاع مقدس تحت عنوان «عملیات ثامن الائمه» در جبهه حضور داشت و در اتاق عمل در کنار پزشکان و جراحان به مجروحان جنگی رسیدگی میکرد.
گنجینهای که نباید از دست برود
از یاد نبریم که بسیاری از کشورها با ثبت خاطرات کادر درمان خصوصاً پرستاران در دوران وقوع جنگهای بزرگ و کوچک، محتواهای بسیار فاخری پدید آوردهاند. کشورهایی مانند ایتالیا و انگلیس و حتی ممالک بسیار کوچکتر که هرگز جنگهای بسیار بزرگ را ندیده و یا مورد تجاوز هیچ کشوری قرار نگرفتهاند(مانند آمریکا)، ضمن پاسداشت اسطورههای خود و تولید انواع قصه، داستان بلند، فیلم و دیگر محتواهای ادبی، در پی تقویت وطندوستی و نشر ارزشهای جوامع خود هستند.
بهجاست که سازمانهای ذیربط در کشور ما نیز چنین اقداماتی را درباره کادر درمان خصوصاً در مورد پرستاران، طراحی و اجرا کنند.
انتهای پیام/ 933