به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، در یکی دیگر از برنامههای «رندان تشنهلب» که شامگاه یکشنبه توسط دفتر طنز حوزه هنری در سالن سوره برگزار شد، چهرههای شناختهشده شعر و ادبیات حضور پیدا کردند تا در وصف امام حسین (ع) و واقعه عظیم عاشورا به شعرخوانی بپردازند.
یکی از اساتیدی که در این برنامه حاضر شده بود و ضمن شعرخوانی، درباره لزوم ورود شاعران به شعر آیینی و متعهد سخن گفت، استاد محمدعلی مجاهدی بود. وی با اشاره به اینکه از قم آمده است و طی این مسیر به انگیزه احتیاج دارد، گفت: من با انگیزههای مختلف در چنین مراسمی شرکت میکنم که یکی از آن ها این است که با حضور در بین اساتید و شاعران، با دست پر به شهرم برگردم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از انگیزههایی که دارم، نگرانی و دلشورهای است که در رابطه با شعر آیینی و بالاخص شعر عاشورایی احساس میکنم. این دغدغه، لحظهای مرا رها نمیکند و حتی گاهی در عالم رویا هم در چنین فضایی هستم.
استاد مجاهدی تاکید کرد: در طول روزگاران، قرائتهای مختلفی از فرهنگ مانای عاشورا به عمل آمده ولی از اواخر سده نهم و اوایل سده دهم تا پیش از انقلاب، قرائت قالب بر محافل مذهبی، قرائت عاطفی و ماتمی محض از فرهنگ عاشورا بوده است و اگر در این پیشینه، به آثار معدودی برمیخوریم که رگههای اندیشهورزی دارد، آن ها استثناست.
این شاعر با بیان اینکه در آن زمان در مرثیههای شعر عاشورا رگههای برجستهای که به چشم میخورد، عاطفی و مذهبی بودهاند و سایر خوانشها به حاشیه رانده شدهاند، گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، متفکران بزرگی مثل شهید مطهری در این عرصه وارد شدند و جامعه را با ابعاد تازهای از فرهنگ عاشورا آشنا و این اندیشه را زنده کردند که غیر از پوسته بیرونی، ابعاد تودرتو و رازمندی در فرهنگ عاشورا وجود دارد که باید به تصویر کشیده شود و این محقق نمیشود مگر اینکه نگاهی نافذ داشته باشیم.
وی ادامه داد: آنچه در این میان مهم است این است که آیا گریستن باشد بعد از نگریستن یا اول باید نگریستن باشد و بعد گریستن؟ اگر انسان توفیق داشته باشد که با نگاه نافذ، لایههای درونی و ناشناخته فرهنگ عاشورا را رصد کند، بعد مانند درخت بارانخورده منتظر تلنگر است که اشک بریزد و در آن صورت یک قطره اشک او برابری میکند با بسیاری از اشکهایی که با روضههای غیرمستند همراه میشود.
مجاهدی با اشاره به اینکه فرزدق چطور امام زینالعابدین(ع) را در شعرهایش معرفی کرد، افزود: امروز اطراف ما را آتش گرفته است، وهابیت دشمن قسم خورده شیعه، زائران ایرانی را عالما و عامدا در منا به کشتارگاه میفرستد. شاعر امروز رسالت ندارد در این قلمرو وارد شود؟ از واجبات این است که هر شاعر متعهد، در این مقطع حساس تاریخی، ورود آگاهانه و تاثیرگذاری در این عرصهها داشته باشد. اگر سکوت کنیم فردا چطور میخواهیم جوابگو باشیم؟ مهم این نیست که در چه سبکی شعر بگوییم، اگر کسی به شعر آیینی وارد نمیشود اهمیتی ندارد؛ آزادگی، غیرت و شرافت سبک و سیاق نمیشناسد و لازم است در هر سبک و روشی شاعران متعهد ما به میدان بیایند.
«منا» که برف نمیآید، این سپیدی مرگ است
در مراسم شب شعر عاشورایی «رندان تشنهلب»، شاعران پیشکسوت و جوان، به شعرخوانی درباره امام حسین(ع)، واقعه عاشورا و همچنین فاجعه منا پرداختند.
در ادامه، استاد بانی چند رباعی درباره حضرت علیاصغر و شعری با عنوان «بانوی رشید» برای حاضران خواند که بخشهایی از آن به این شرح است:
ای قهرمان کربلا، بانوی رشید / ای نور چشم فاطمه ای خواهر شهید
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام / رخسار و تار موی سرت را کسی ندید
نسل نبی و زینب و جان مادری / مانند اصل و نسل تو یزدان نیافرید
از هرم خطبه تو و سجاد و خواهرت / آتش گرفت خرمن حیثیت یزید
وضو گرفتم از بهت ماجرا بنویسم
در بخش دیگری از این برنامه، حامد عسگری شاعر و ترانهسرای جوان کشورمان غزلی درباره فاجعه منا با اشاره به واقعه کربلا خواند با این مضمون:
وضو گرفتم از بهت ماجرا بنویسم / قلم به خون زدم تا که از منا بنویسم
به استخاره نشستم که ابتدای غزل را / ز ماندهها بسرایم، ز رفتهها بنویسم
نه عمر نور نه برگ درختهای جهان هست / غم نشسته به دل را کی و کجا بنویسم
مصیبت عطش و میهمانکشی و ستم را / سه مرثیه است که باید جدا جدا بنویسم
چگونه آمدنت را به جای سر در خانه / به خط اشک به سردی سنگها بنویسم؟
چگونه قصه مهمانکشی سنگدلان را / به پای قصه تقدیر یا قضا بنویسم؟
منا که برف نمیآید این سپیدی مرگ است / چه سان ز مرگ رفیقان باصفا بنویسم؟
خبر ز تشنگی حاجیان رسید و دلم گفت / خوش است یک دو خطی هم ز کربلا بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از برادر و خواهر / یکی به بند و یکی روی نیزهها بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله / چهها ز ناله زنجیر و زخم پا بنویسم؟
به روضهخوان محل گفتهام غروب بیا تا / تو از خرابه بخوانی من از منا بنویسم
شعرخوانی امید مهدینژاد، استاد گلمرادی، محمود حبیبی کسبی، رضا احسانپور و چند نفر از شاعران دیگر و همچنین اجرای نقالی توسط سلمان فرخنده بخشهای دیگر این مراسم بودند تا در پایان، رندان تشنهلب در محرم دیگری دور هم جمع شوند و زیر لب زمزمه کنند: شادی برای تو، غم عالم برای من / از ماههای سال، محرم برای من.
تب شور و غزل گل کرد و شور نینوا دیدم
«رندان تشنهلب» شاهد حضور شاعران پیشکسوت و جوانی بود که با شور و عشق هرچه تمامتر در وصف امام حسین (ع) سرودههایشان را قرائت کردند.
با توجه به این موضوع، علیرضا قزوه در بخشی از این مراسم، بعد از بیان خاطرهای اظهار کرد: روایت شده در کربلا هم تا حتی شب عاشورا، شادی و طنز هم در کنار آن جدیتها بوده است.
وی در ادامه این برنامه، قصیدهای با این مضمون قرائت کرد:
نمیدانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم / به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را دیدم
تو را در مثنوی در نی، تو را در های و هو در هی / تو را در بند بند نالههای بیصدا دیدم
تو مانند ترنم، مثل گل، عین غزل بودی / تو را شکل توسل، مثل ندبه، چون دعا دیدم
دوباره لیله القدر آمد و شوریدگیهایم / تب شعر و غزل گل کرد و شور نینوا دیدم
شب موییدن شب آمد و موییدن شاعر/ شکستم در خودم از بس که باران بلا دیدم ...
چقدر نیزه که افتاد و برنخاست تنی
فریبا یوسفی نیز شاعر دیگری بود که در این برنامه به شعرخوانی عاشورایی پرداخت. او شعری را با اشاره به آیات سوره کهف خواند به این شرح:
صلاه ظهر که خورشید بیغروب دمید / به سر رسید جهانی و غم به سر نرسید
چقدر نیزه که افتاد و برنخاست تنی / چقدر تن که به جان عشق بیحساب خرید
عجیب نیست تو آن آیهی عجیبتری / نه خفته است و نه مردهست، زنده است شهید
بخوان به خون که تو بر نیزه سرفراز شدی / بدم که وقت گل نی که گفتهاند رسید
«رندان تشنه لب» شب شعر عاشورایی است که دفتر طنز حوزه هنری با حضور شاعران طنزپرداز کشور در ماه محرم برگزار میکند و محوریت آن، سرودههای عاشورایی توسط شاعرانی است که عموما با عنوان طنزپرداز شناخته میشوند و جایگزین شب شعر «در حلقه رندان» است.
در این برنامه، چهرههای شناختهشده ادبیات ازجمله محمدعلی مجاهدی، ناصر فیض، علیرضا قزوه، فاضل نظری و ... حضور داشتند و به شعرخوانی پرداختند. اجرای این شب شعر را رسالت بوذری به عهده داشت که در شروع مراسم، با یادی از افرادی از جمله ابوالفضل زرویی نصرآباد که «رندان تشنهلب» را ایجاد کرده و مسئولانی که سالیان سال است این برنامه را برپا نگه داشتهاند، گفت: امام رضا(ع) فرمود کسی که در منقبت آلالله سخنی بگوید، از روحالقدس به او مدد میرسد.
انتهای پیام/