به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «محمد کاظم تبار» کارگردان نمایش «آلاء» در گفتوگویی درباره اجرای مجدد این اثر نمایشی اظهار داشت: نمایش «آلاء» اسفند ۱۴۰۰ در سالن اصلی تالار مولوی روی صحنه رفت و در جشنواره بین المللی تئاتر فجر نیز ۲ اجرا داشت که با استقبال مخاطبان روبرو شد. قرار است این اثر نمایشی از ۲۳ بهمن ماه مجدداً به صحنه برود و در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا داشته باشد.
کاظم تبار درباره تغییراتی که نمایش نسبت به اجرای قبلی داشته است، توضیح داد: اصلیترین تغییری که نمایش نسبت به اجرای قبلی پیدا کرده جایگزین شدن صدای فرهاد قائمیان به جای علی برجی در نمایش است. با توجه به تغییر سالن، میزانسنها هم تغییراتی داشته و در بخش موسیقی هم تفاوتهایی با اجرای قبل خواهیم داشت، اما کلیت نمایش همان است و تغییر محتوایی ندارد.
کارگردان نمایش «آلاء» که در این نمایش از حرکات اریال یوگا بهره گرفته درباره ویژگیهای اجرا و ارتباط مضمونی اثر با فضای جامعه امروز بیان کرد: «آلاء» به لحاظ ساختاری یک اثر نو و پیشگام در تئاتر ایران محسوب میشود و در روند اجرا هم این تفاوت و نوآوری حفظ میشود. به لحاظ موضوعی نیز این نمایش قصه زنی است که مصائبی را پشت سر میگذارد و این مشکلات با روحش هم عجین است از این رو روایت چنین داستانی به اتفاقاتی که در جامعه امروز با آن روبرو هستیم، نزدیک است. نمایش در عین اینکه وجهی عاشقانه دارد در دوران دفاع مقدس رخ میدهد و همین تلفیق جنگ با داستانی عاشقانه باعث جذب مخاطبان میشود و بازخورد مثبتی دارد که در اجراهای جشنواره با آن روبرو شدیم.
وی در پایان صحبتهایش درباره تمرینهایی که تنها بازیگر نمایش برای یادگیری حرکات اریال یوگا داشته است، یادآور شد: مرجان آقانوری بازیگر نمایش از قبل پیش زمینهای در یوگا داشت، اما هم برای اجرای مولوی و هم جشنواره تئاتر فجر تمرینات فشرده و جداگانهای برایش در نظر گرفتم تا این حرکات در بازیگر عجین شود. برای اجرای مجدد هم دوباره تمرینهایش را با مربی اش از سر گرفته تا آمادگی لازم را پیدا کند در واقع اینطور نبود که تنها با چند جلسه خاص، بازیگر بتواند این حرکات را فرابگیرد، چون حرکات اریال یوگا سخت است و بازی کردن با یک پارچه و حفظ تعادل در طول اجرا و رسیدن به فیگور مورد نظر سختیهای خودش را دارد که خوشبختانه آقانوری از عهده آن برآمده است.
در این نمایش آلاء دختری عراقی است که در سن ۱۵ سالگی، به دنبال اختلافات شدید با پدرش که سرهنگ ارتش رژیم بعثی عراق است، به ایران میگریزد. در ایران در رشته پرستاری درس میخواند. عاشق جوانی ایرانی به نام آرش میشود و ازدواج میکنند. همزمان با جنگ تحمیلی در پی آرش به میدانهای جنگ میرود و در عملیاتی به اسارت عراقیها درمیآید. در زندانهای رژیم بعثی با او بهعنوان یک خائن برخورد میشود و حتی پدرش از او برائت میجوید. آلاء با وجود تلاش، از فرصت فرار به ایران و رسیدن به آرش بازمیماند و در نهایت کشته میشود و پس از مرگ و در عالم برزخ دوباره به وصال آرش میرسد. اینک آلاء بعد از چهل سال در برزخ زندگی خود را روایت میکند...
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴