به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس؛ آیین اختتامیه بیستمین دوره جایزه ملی انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس برگزار شد و از برترینهای بخشهای مختلف تجلیل بهعمل آمد.
در بخش کودک و نوجوان چهار کتاب کارخانه اسلحهسازی داوود داله نوشته محمدرضا شرفیخبوشان، بارانترین بودی نوشته طیبه سامانی، نقاشی خدا نوشته علیرضا قزوه و نبرد ایرانیان اثر مهدی الماسی و بهروز رضایی و حبیب یوسفزاده برگزیده این رویداد مهم ادبی معرفی شدند.
«نقاشی خدا» تنها کتاب قزوه برای کودکان
کتاب «نقاشی خدا» تنهاترین کتاب علیرضا قزوه برای مخاطب کودک و نوجوان است که داستانی درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را برای مخاطب کودک روایت میکند.
نقاشی خدا داستان واقعی نرگس (دختر بچهای هندی) است که هرشب تا پدر و مادرش برایش قصهای از شجاعت حاج قاسم را نگویند نمیخوابد. در شبی که پدر در سفر است و مادر بیمار است و کسی نیست تا برای نرگس قصه بگوید همان شب حاج قاسم به خواب نرگس میآید و برایش قصه میگوید و...
این کتاب در ۵۰ صفحه و تیراژ ۱۵۰۰ نسخه منتشر شده است. این اثر به همت و سفارش و تلاش مرکز ترجمه حوزه هنری نوشته شده و با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در دهلی نو ترجمه و با مشارکت مرکز ترجمه و نشر کتاب گهر دهلی منتشر شده است.
علیرضا قزوه که پیش از این سابقه نوشتن رمان بزرگسال «برادر انگلستان» را در کارنامه خود دارد و تاکنون تجربه نوشتن پنج سفرنامه «پرستو در قاف»، «قونیه در قطار»، «سفرنامه شام»، «قطار مهاراجه» و «پیاده تا خورشید» را دارد در تازهترین پژوهش ادبی خود داستانی برای کودک و نوجوانان نوشت.
مهدی باقرخان و صادق خان جونپوری با نظارت و همراهی «سرویش تریپاتی» و «بلرام شکلا» کار ترجمه این آثار را برعهده داشتند. کار تصویرگری کتاب را نیز مرجان ترنج برعهده داشته است. متن فارسی این کتاب به زودی توسط نشر مهرک وابسته به سوره مهر در ایران منتشر میشود.
«اسلحهسازی داوود داله» نوشته شرفیخبوشان
این رمان درباره شخصیت نوجوانی به اسم داوود داله است که داله به معنای دو شاخه «وی شکل» تیرکمان سنگی است و این شخصیت داله ای را در اختیار دارد و سایر ملزومات تیرکمان سنگی را ندارد. این شخصیت به این دلیل که کارش جمع آوری داله است به او داوود داله می گویند و ماجراهایی برای این شخصیت رخ می دهد.
داستان مربوط به زمان جنگ تحمیلی است و در بردارنده روایتی از شیطنت بچه هایی است که در فضای جنگ بوده اند. کتاب به نوعی با جنگ مرتبط می شود و به ساقط کردن هواپیمای ما از سوی آمریکا در اواخر جنگ نیز می پردازد.
من داله جمع می کنم. داله دو تا شاخه به هم چسبیده است عینهو حرف دال که ازش تیرکمان سنگی درست می کنند. این داله مرگ است. موقعی که این داله را با چاقوی میوه خوری می کندم ، روی بالاترین شاخه درختی بودم که ریشه هایش آب مرده ها را خورده بودند. باد شاخه را تکان می داد و چند بار نزدیک بود از آن بالا بیفتم روی تخت مرده شورخانه.
مجموعه شعر «بارانترین بودی»
مجموعه شعر بارانترین بودی سرودههای طیبه شامانی است که توسط انتشارات صریر به چاپ رسیده است. شاعر این کتاب معتقد است این کتاب بهصورت سفارشی نیست بلکه حاصل چندین سال کار مستمر در حوزه دفاع مقدس است.
شاعر این کتاب عنوان کرد: در موضوع دفاع مقدس کتاب کودک و نوجوان بسیار کم است و از این رو بسیار خوشحالم که دغدغه امروز، کتاب کودک و نوجوان است.
این شاعر درباره مضمون شعری و ارتباط با کودک و نوجوان گفت: به نظرم تاثیر شعر از داستان نیز بیشتر است. رسانه ما در ذهن مخاطب کودک و نوجوان کارهایی را -در زمینه ادبیات پایداری- انجام داده است؛ در این میان، کارهایی ماندگار شد که در کنار شعر بود و شعر بسیار مهمتر است و تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب دارد.
کتاب نبرد ایرانیان نوشته مهدی الماسی است. این کتاب به تاریخ مهمترین جنگهای ایرانیان مقابل بیگانگان میپردازد. جنگهایی که مردم ایران با جان و دل از زندگیشان گذشتند تا وطنشان را حفظ کنند.
«نبرد ایرانیان» از پهلوانان ایران
تاریخ پرفراز و نشـیب وطن ما، ایران، ایــن زخمی سـربلند دورانها، آکنـده از نبردها و رویدادهای نفسگیری است که شاید هرکدامشان برای ریشه کن کردن و نابودی ملتی کافی باشند. این سرو بلند چند هزار ساله، به برکت ریشههای محکم و قامت استوار فرزندانش طوفانهای سهمگین را از سر گذرانده و حتی گاه، گرد بادهای هولناکی چون سپاه مغول را در خود هضم و آنها را به موجوداتی رام و مطیع بدل کرده است. کتاب نبرد ایرانیان سعی دارد بزرگترین نبردهای اساطیری و تاریخی ایرانیان را بررسی کند.
حماســههای پهلوانان ایران در قرن چهارم هجری توســط حکیم ابوالقاســم فردوســی به نظم درآمد و در کتاب بزرگ شــاهنامه تدوین شــد. رستم، زال، سام، بیژن، اسفندیار، فریدون، توس، گرشاسب، گیو، گودرز، فرامرز، قارن و گســتهم از مشــهورترین پهلوانان ایران در شــاهنامه اند..
جمشــید که در ابتدا پادشــاهی دادگر و عادل بود، کم کم دچار غرور شد و ادعای خدایی کرد. نور الهی (فرۀ ایزدی) وی از بیــن رفــت و مــردم از او رویگــردان شــدند و کارهــا بینظم و آشــفته گشــت. در این اوضاع آشفته، ضحا ک تاج و تخت پادشاهی را تصاحب کرد و جمشید را کشت.
در حکومــت هزار ســالۀ ضحاک، هنــر و فرزانگی و خرد و نیکوکاری نابود شد و دروغ و غارت و کشتن و سوختن و بریدن سر جوانان رواج یافت. برای تسکین درد شانههای ضحاک، که دو مار از جای بوسۀ اهریمن بر آنها روییده بود، هر روز، میبایســت دو جوان را میکشــتند و مغز ســر آنهــا را خــوراک مارهــا میکردند.
ضحاک شــبی خوابی هولنــاک دیــد. خوابگــزاران تعبیــر کردنــد کــه کودکی به نــام فریــدون از مادر زاده خواهد شــد و ضحاک را در کوه دماونــد به بند خواهد کشــید. ضحاک برای جلوگیری از این اتفاق دستور داد فریدون را بازجویند؛ اما مادرش او را دور از چشم سربازان ضحاک به دنیا آورد و به نگهبان یک مرغزار سپرد تا با شیر گاو بزرگ کند.
ضحاک که از یافتن فریــدون ناامیــد شــد، بزرگان کشــور را وادار کــرد تا گواهی دهنــد که او شــاهی دادگر و خداترس اســت. حاضران از ترس او گواهی نوشــتند. اما در همین زمان کاوه به درون قصر آمد وناله سرداد که ای شاه بیدادگر من مردی آهنگرم. گناهم چیست که از هجده پسر من، هفده تن را جا سر بریده اند و اینک به سراغ تنها فرزندم آمدهاند. ضحاک تظاهر به دلسوزی کرد و دستور داد فرزندش را آزاد کنند. ســپس از کاوه خواســت که او نیز بر عدل و دادش گواهی بنویسد.
کاوه برگۀ گواهی را گرفت و پاره کرد و فریادکشان از کاخ ضحــاک بیــرون آمد. آنگاه چرم پارهای بر ســر نیزه کرد و مردم را به قیام فراخواند. با قیام کاوه عدە زیادی از مردم به او پیوســتند و به ســوی مخفیگاه فریدون رهسپار شــدند تا به فرماندهی او ضحاک را از تخت ســلطنت به زیر کشــند. فریــدون به کمک مردم ضحا ک را شکســت داد و او را در یکی از غارهای کوه دماوند به بند کشید.
انتهای پیام/ 121