گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس – ولی منصوریان؛ فیلم سینمایی«غریب» روایت گوشه ای از زندگی شهید محمد بروجردی به عنوان یک فرمانده خاص و ممتاز است. چهره ای که در غائله کردستان نقشی تاریخی ایفا کرد و توانست با منش و شیوه مدیریت خاص خود، آرامش را بر این منطقه حکمفرما کند.
آنچه «غریب» را تبدیل به اثری جریانساز کرده است، صرفا نمایش شمایل دلپذیر شهید بروجردی نیست؛ بلکه در کنار آن پیشنهاداتی برای ایران ِامروز دارد و مفاهیمی کلیدی مثل لزوم برخورد مهربانانه با مردم را یادآور میشود. این فیلم نخستین تجربه سینمایی حامد عنقا در مقام نویسنده و تهیه کننده است که به کارگردانی محمدحسین لطیفی ابتدا در جشنواره چهل و یکم فجر رونمایی شد و کمی بعد در قالب اکران نوروزی در سینماها به نمایش در آمد.
«غریب» اولین اثرِ بحث برانگیزی نیست که نام عنقا را پای خود دارد؛ ساخته های پیشین او نیز از این ویژگی برخوردار بودند که با کمک «جنجال و حاشیه» توی چشم میآمدند و با این تمهید حرفشان را منتقل می کردند. این بار اما «غریب» بدون تمسک به چنین ابزارهایی مورد توجه قرار گرفته است و اصل جریانسازی از درون خود فیلم میآید.
فیلمساز با ایدهای ناب به نام «شیوه خاص فرماندهی شهید محمد بروجردی» مواجه بوده که آن را با ماجراهای دراماتیک و اقتضائات روز آمیخته و روایت کرده است. حرف فیلم از نخسین اکران در جشنواره فجر توسط طیفهای مختلف فکری فهمیده شد و بر روی آن اتفاق نظر شکل گرفت. مشابه این نوع فیلمسازی پیشتر در سینمای ما تجربه شده بود که معروفترین آن در سینمای دفاع مقدس، به شیوه فیلمسازی ابراهیم حاتمیکیا برمیگردد. مثلا او در «آژانس شیشهای» تندترین نقدها را مطرح میکند اما نه به چپ برمیخورد و نه به راست؛ چون ذات دغدغهاش درست و دلسوزانه است.
«غریب» نیز در قیاسی معالفارق چنین وضعیتی بدست آورده و آن چه مطرح کرده مورد توجه واقع شده است. درباره فیلم بسیار گفته و نوشته شده و همچنان از منظر مختلف مورد توجه است. حسرت کمرنگ شدن شیوه مدیریت شهید بروجردی در زمانه اکنون، فصل مشترک تحلیلهای رسانهای و نظرات کاربران فضای مجازی است. این بذری است که فیلمنامهنویس، کاشته تا ضمن نمایش بخشی از شخصیت شهید بروجردی، منش او را حلقه مفقوده جامعه امروز بداند.
بدیهی است که اگر فیلمنامه این اثر توسط دیگری نوشته میشد، نتیجهای متفاوت بدست میآمد. مثلا صرفا رشادت شهید بروجردی و نیز وجه مهربانانه او با مردم برجسته می شد و شاید منطبق با مسائل و نیازهای امروز نمی بود. حالا اما تاثیر فیلمنامه نویس در «غریب» برجسته است و به روشنی می توان پی برد او روایت و قرائت خود از این فرمانده برجسته معاصر را داشته.
در جغرافیای سینما و تلویزیون ایران و جهان می توان چهره هایی را مثل زد که محصول نهایی حاصل تفکر و دغدغه آن ها است. البته که ساخت فیلم و سریال کاری است گروهی اما همه عوامل کنار هم قرار می گیرند تا یک «ایده و فکر» را در قالب اثری سرگرم کننده آماده کنند. به همین خاطر عنصری به نام «خالق اثر» یا به قول غربیها creator واجد اهمیت میشود که گاه نویسنده، گاه کارگردان، گاه تهیه کننده و گاه کمپانی است که مدل آخر در کشور ما جا نیفتاده و ارگانهای دولتی و حکومتی نیز نتوانستنهاند این شیوه را بدرستی اجرایی کنند.
همچنان در کشور ما «فرد» وجاهت دارد و حتی آثار سفارشی بسته به نوع سازننده، کیفیتی متفاوت دارند. همین است که فیلمهایی مثل «ایستاده در غبار» یا «تنگه ابوقریب» بواسطه تبحر سازندگان مورد توجه قرار میگیرد، اما برخی فیلمها نه! این یعنی برخلاف هالیوود که کمپانیها دارای قدرت هستند، نگاهها به توان و تخصص افراد است. «غریب» نیز جزو فیلمهایی است که سازمان اوج سفارش ساخت آن را داد تا پس از سالها گوشهای از زندگی شهید محمد بروجردی بر پرده سینما جان بگیرد. این فیلم اما رنگ و بوی سفارشی ندارد و شبیه کلیشههای سینمای دفاع مقدس نیست و از این معبر نقش نویسنده در فرآیند تولید یک اثر اهمیت مییابد.
تمام اعتبار «غریب» صرفا به درونمایه آن نیست؛ بلکه مخاطب در وهله اول با یک فیلمِ داستان گویِ سرگرم کننده با بازیهای خوب و سکانسهای درخشان مواجه است. این امتیازی است که برغم همه نقدهای ساختاری میتوان به حساب محمد حسین لطیفی گذاشت. کارگردانی که پس از سالها دوباره توی چشم آمد و عملکردش مورد تمجید قرار گرفت. حجم تحسینها نسبت به کار لطیفی و اشاره به اوج دوباره او بعد از چند سال افول، نقش تهیه کننده را یادآور میشود که در سینمای ایران کارکردی را که باید ندارد و این نقصان را میتوان یکی از دلایل ناکامی فیلمهای متاخر این کارگردان با سابقه دانست. حال آن که کمپانیهای هالیوود همچنان تهیه کننده (producer) را مسول اصلی شاکله فیلم (مبحث تولید) میدانند.
عنقا در آثاری مثل «نردبام آسمان»، «قلب یخی»، «انقلاب زیبا» و ... صرفا طراح و فیلمنامه نویس بود. او از سریال «پدر» تصمیم گرفت علاوه بر این، تهیه کننده هم باشد و نقش خود در فرآیند تولید را گسترش دهد. او حالا اولین فیلم سینماییاش را تهیه کرده و با علم به تفاوت مختصات سینما نسبت به سریالسازی و نیز سوژه حساسی چون شهید بروجردی، از لطیفی به عنوان کارگردان دعوت به همکاری میکند که فیلمهای اخیرش نه گیشه داشتند و نه مورد توجه منتقدان بودند. با این همه او شرایط را به گونهای فراهم کرده که «غریب» تولد دوباره لطیفی لقب میگیرد.
به گواه فیلمسازان، تولید فیلمهای دفاع مقدس، خاصه درباره چهرهها کاری است سخت. جدا از حساسیتها، ارگانهای نظامی همکاری لازم را ندارند و دلخوری مکرر فیلمسازان تاثیری در اینباره نداشته است. کار برای «غریب» به دلیل وضعیت خاص کشور در بازه تولید، سختتر بوده که لطیفی در گفتو گوهایش به بخشهایی از آن اشاره کرده است. با این حال تولید فیلم بدون هیاهوی رسانهای (مثل برخی دیگر که گِلهشان را در زمان تولید به رسانهها کشاندند) به سرانجام رسید و اکران عمومی شد.
سکوت تهیه کنندهای که ابایی از مصاحبههای تند و تیز ندارد از این منظر قابل تحسین است که اجازه نداده مسائلی چون سختیهای تولید و اکران غریبانه فیلم بر محتوای «غریب» و سوژه ارزشمند آن سایه بیندازد. این سیاست باعث شد فیلم در فضایی آرام محل بحث در ایام جشنواره شود و تحلیل آن در زمان اکران، فارغ از فرامتن ادامه یابد.
انتهای پیام/ 121