به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، برای ما دهه شصتیها چهره امام خمینی (ره) شبیه به یک مهربی پایان بود. شبیه به پدربزرگی که آن سالها همه مان آرزوی داشتنش را داشتیم. همیشه در رویاهای بچگی مان او پدربزرگ میشد و ما نوه. ما که آن روزها از انقلاب و مبارزه سر در نمیآوردیم و سرمان گرم دنیای بچگی هامان بود، اما بی آنکه بخواهیم یا بدانیم چرا، مهر امام در عمق سینه هایمان جا خوش کرده بود. وقتی کمی بزرگتر شدیم و قد کشیدیم کم کم دلیل این علقه و علاقه را فهمیدیم. البته هنوز هم از امام خیلی چیزها هست که نمیدانیم.
این چند ماه گذشته و در پی ناآرامیها که عدهای شعار زن زندگی آزادی سر میدادند و پهلویها هم آب و تاب این شعار را از طرف دنیا زیاد میکردند برخی نگاه امام به زن را با نگاه پهلوی به زن مقایسه کردند. پهلوی میگفت زن باید فریبا باشد. اما امام چه میگفت. امام به زن چطور نگاه میکرد؟ زن در نگاه امام همیشه یک جایگاه ویژه داشت و میگفت: ««همانطورکه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنان هم مطرح است. اسلام به زنان بیشتر عنایت کردهاست تا به مردها و بیشتر حقوق زنها را ملاحظه کردهاست تا مردها.»
اصلا هر گوشه از سیره و سخنان امام را که مرور کنی محال است از زنان و از جایگاهی که امام برای زنان قائل بود، نشنوید و نخوانید. اما امام چقدر مرد عمل بود؟ امام میگفت زن وسیله رشد و تعالی جوامع و ملتها هست و میگفت زنان در اسلام عالی رتبه هستند.
امام مرد عمل بود. تک تک حرفها و جملاتی که از زن و جایگاه زن میگفت را در خانه و خانواده عملیاتی میکرد. اصلا همه مردها در زن داری باید پای درس امام بنشینند.
شب بیداری امام (ره) برای نگهداری از بچهها
قابل توجه آن مردهایی که وقتی بچه کوچک شان شبها گریه میکند، خر و پف شان به هوا میرود و فکر میکنند این وظیفه مادر است که پای بچهها بماند و پیش خودشان میگویند اصلا برای همین سختی هاست که بهشت زیرپای مادر است دیگر. اما بشنوید از سیره امام در خانه. امام وقتی بچه هایشان کوچک بودند، شبها را تقسیم میکردند. دو ساعت خانم بچهها را نگه میداشت و دو ساعت امام بیدار میماند برای نگهداری از بچهها تا خانم استراحت کند. ایشان طوری مراعات حال همسرشان را میکردند که کوچکترین سختی به ایشان وارد نشود.
امام خمینی در کنار همسرشان حاجیه خانم خدیجه ثقفی نوری
خانم کمرش درد میکند، بگذارید استراحت کند
امام حتی در آخرین روزهای عمرشان هم شش دانگ حواسشان به همسرشان بود. دختر امام میگوید: «آقا هربار که چشمشان را باز میکردند. اگر قادر به صحبت کردن بودند حال خانم را میپرسیدند. میگفتیم: «خوبند بگوییم بیاید پیش شما؟!» میگفتند: «نه! خانم کمرش درد میکند. بگذارید استراحت کنند.»
مادرها اشرف هستند
امام (ره) میگفتند: «خانههای شما باید خانهٔ تربیت اولاد باشد. تربیت دینی، تهذیب اخلاق. توجه به سرنوشت اینها برعهدهٔ پدران و مادران است. مادرها بیشتر مسئول هستند. مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است.» (صحیفه امام، ج ۷: ۵۰۴).
این حرفهای امام فقط خطابه و سخنرانی نبود. وقتی میگفت مادرها اشرف هستند، در خانه خودشان هم مادر بچهها اشرف خانه بودند. فاطمه طباطبایی عروس امام میگوید: «مادر اگر سر سفره نمینشست، آقا لب به غذا نمیزدند. اگر همه سر سفره حاضر بودند ایشان منتظر مادر میماندند. تا اواخر عمرشان هم همینطور بودند. گاهی که دست به غذا میبردیم. نمیگفتند چرا صبر نمیکنید. میپرسیدند: «خانم نیامد؟!» آنوقت چندبار ایشان را صدا میکردند. گاهی خانم میآمد و میگفت: «آقا، من مهمان دارم باید غذا بکشم. شما بخورید. من میآیم.» این رفتار آقا در همه اثر گذاشته بود.»
امام خمینی (ره) در کنار خانواده
در خانه امام (ره) اولویت با که بود؟
«مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همهٔ سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد» (صحیفه امام، ج ۷: ۳۳۹)
زن نه فقط در کلام امام که در خانه امام هم مبدا سعادت خانه بود. برای همین امام به فرزندانشان یاد داده بودند که اولویت با مادرشان است. اینکه با او مهربان باشند و به ایشان احترام بگذارند. این احترام حتی در ریزترین و جزییترین رفتار اعضای خانواده نسبت به مادر هم باید جاری و ساری میبود. نوه امام میگوید: «گاهیاوقات که برای دیدن آقا به اتاقشان وارد میشدیم از ما میپرسیدند: خانم را دیدهاید یا نه؟ اگر میگفتیم خانم را ندیدیم. میگفتند: خانم را ببیند بعد بیایید پیش من. یاد گرفته بودیم قبل از دیدن ایشان باید پیش خانم برویم و اول خانم را ببینیم.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴