به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، بیش از ۴ دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته و جای خالی یک سیاستگذاری مشخص و مدون از سوی مدیران فرهنگی و هنری برای پرداختن به این موضوع و مفاهیم مرتبط با آن در عرصههای هنری احساس میشود.
این امر در عرصه هنر ایران اعم از سینما و تئاتر مشهود است و با وجود اینکه سازمانها و نهادهای مختلف نظیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد روایت فتح، بنیاد فرهنگی هنری رودکی، معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم طبق وظایف خود باید در عرصههای فرهنگی و هنری حضوری تأثیرگذار داشته باشند و به مفاهیمی، چون انقلاب اسلامی بپردازند، اما طی دهههای اخیر شاهد برنامهریزی و سیاستی مؤثر در این خصوص نبودهایم.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی هنر در کشور نتوانسته یک سیاستگذاری مشخص در این زمینه داشته باشد و از سوی دیگر با موضوعاتی، چون انقلاب اسلامی به صورت مناسبتی و مقطعی برخورد کرده است.
از سوی دیگر سایر سازمانها و نهادهایی که نامشان ذکر شد نیز به صورت جزیرهای و بدون برنامهریزی مشخص و مؤثر فقط در مناسبتها و برای ارائه آمار به این موضوع پرداختهاند.
این روند باعث شده تا سطح کیفی آثار معدود تولید شده با موضوع انقلاب اسلامی ایران و مفاهیم مرتبط با آن، که موضوعات اجتماعی را نیز شامل میشود، دارای سطح کیفی قابل قبولی نباشند. نگاه مقطعی مدیران، مسئولان و تصمیم گیرندگان فرهنگی باعث شده تا تولیدات هنری، سینمایی و تئاتری در این حوزه با انگ «سفارشی» همراه شود و همین امر موجب دافعهای برای حضور هنرمندان نسلهای مختلف و تولید آثار نمایشی با کیفیت قابل قبول شده است.
نکته قابل تأمل این است که چرا طی ۴ دهه مدیریت کلان فرهنگی و هنری کشور به یک سیاستگذاری مشخص و مدون برای تولیدات آثار هنری از جمله آثار تئاتری با موضوع انقلاب اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی و به طور کل مفهوم انقلاب اسلامی نرسیده و نهادها و مراکز مختلف بدون داشتن سیاستی مشخص در مناسبتهای مرتبط به تولید آثار سفارشی پرداختهاند، در حالی که وجود یک سیاستگذاری مشخص و مدون باعث میشود این مفهوم و مفاهیم مرتبط با آن در طول سال و توسط هنرمندان نسلهای مختلف در تولیدات هنری مدنظر قرار گیرد.
از این رو برای بررسی چرایی شکل نگرفتن چنین روندی در عرصه سینما و تئاتر برگزاری سلسله نشستهایی با مدیران و مسئولان نهادها و مراکز ذکر شده در مهر مدنظر قرار گرفت که در قالب پروندهای با عنوان «سهم گفتمان انقلاب از صحنه تئاتر» در حال پیگیری و انتشار است.
اولین نشست در این خصوص با حضور حمید نیلی مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت و مدیرعامل سابق انجمن هنرهای نمایشی ایران اداره کل هنرهای نمایشی برگزار شد و دومین نشست میزبان علی عطایی مدیر امور هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران شد که خود از هنرمندان تئاتر است که سالهای متمادی در این هنر فعالیت کرده و در حوزه تئاتر دفاع مقدس هم فعالیت مستمری داشته است. در سومین نشست به گفتوگو با «کوروش زارعی» مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و از هنرمندان و فعالان عرصه تئاتر پرداختیم. حال در چهارمین نشست نیز «علی مختاری» مدیرکل امور هنری بنیاد شهید و امور ایثارگران در این خصوص به ارائه نظرات خود میپردازد.
جایگاه گفتمان انقلاب اسلامی ایران در حوزه سینما و تئاتر موضوع مدنظر ما است. آیا در این ۴ دهه به لحاظ تولیدات مرتبط با این موضوع به درستی برنامهریزی و اقدام شده است؟ آیا مدیران و مسئولان فرهنگی برنامهریزی درستی برای توجه به گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه هنر داشتهاند؟ چرا بعد از گذشت این همه سال هنوز نهادهای مختلف فرهنگی و هنری به صورت جداگانه و مقطعی فعالیت کردهاند و هیچگاه مشارکت و همافزایی مناسبی برای گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه هنر نداشتهاند. از دیدگاه شما بهعنوان یک مدیر فرهنگی و هنری چرا همافزایی در این زمینه صورت نگرفته است و همه به دنبال موازیکاری و برگزاری جشنوارههای مختلفی هستند که فقط شکل آماری دارند و خروجی با کیفیتی به لحاظ محتوا و تأثیرگذاری ندارند؟
این یک زاویه نگاه است یعنی اینکه با چه عینکی نگاه کنیم. تصور من این است که در مقاطع مختلف همافزایی داشتهایم و راهبرد نظام بوده است. شاید در دورههایی فراز و نشیب داشته، ولی مسیری که طی شده مسیری بوده که بهترین اتفاقها رقم خورده است.
اینکه الان این سؤال مطرح میشود بخش اعظمش مربوط به شرایط و جنگ ترکیبیای است که در آن قرار گرفتهایم و ضرورت زمانه ایجاب میکند راهبردیتر، عمیقتر و هماهنگی از پیش تعیین شده پیش برویم.
سیاستهای کلان نظام مشخص است و اگر به سیاستهای کلان فرهنگی مقام معظم رهبری رجوع کنیم مسیر مشخص است و باید ریل را در مسیر درست قرار دهیم.
ما کشوری هستیم با انبوهی از خردهفرهنگها، آداب و رسوم و روایتهای درون گفتمان آن اقوام. قرار است این روایتها در عرصه هنر وارد کنیم که بر خلاف بسیاری از ممالک و کشورها روایتهایی اصیل و از جنس انسانی، اخلاقی و اسلامی است. حفظ کردن این خردهفرهنگ و روایتها رنگینکمان ایران اسلامی را شکل میدهد. ما اگر روی توسعه و عدالت فرهنگی کار کنیم و این آداب و رسوم و روایتها در عرصه هنر به منصه ظهور برسانیم یک رنگینکمان فرهنگی متفاوتی را شاهد خواهیم بود که تهاجم فرهنگی قدرت مقابله با آن را ندارد.
آنقدر این فرهنگ اصیل است که تهاجم فرنگی و تکنولوژی و مدرنیته نتوانسته خدشهای زیاد و جدی به آن وارد کند و نسبت به سایر جوامع آسیبپذیری کمتری داریم. اگر با کشورهای دیگر مقایسه کنیم آسیبهای کمتری به فرهنگ ما وارد شده است و دلیلش همین اصالت و غنای فرهنگ ایرانی اسلامی است.
البته نکته شما هم نکته درستی است. اگر با ریل اصلی نظام که سیاستهای ابلاغی فرهنگی حضرت آقا است پیش برویم اتفاقات درست سریعتر رخ دهد و خیلی از چالشهایی که امروزه در کشور شاهد هستیم برطرف شوند.
در بحث موازیکاری هم به عنوان مثال این نکته مطرح میشود که چرا وقتی جشنواره فیلم و تئاتر فجر، سینماحقیقت، مقاومت و کودک و نوجوان را داریم باید جشنواره ایثار را هم برگزار کنیم؟ اتفاقاً جشنواره بستری است برای عرضه و نمایش آثاری که با یک گفتمان تولید شدهاند که در اینجا گفتمان ما فرهنگ ایثار و شهادت است. هنرمند عصری را در یک گفتمان خلق میکند نیاز به بستری مناسب برای ارائه یک اثر دارد. اگر این امر را محدود به یک یا ۲ جشنواره کنیم، به لحاظ عرضه و نمایش محدودیت ایجاد میکنیم.
هر چه قدر بستر برای رشد، بروز و نمایش آثار خلاقانه هنرمند ایجاد کنیم شهامت و جسارت هنرمند را برای تولید اثر در این عرصه بیشتر میکنیم. وقتی هنرمند ببیند که شرایط و بستر مناسب برای عرضه اثری که برای یک گفتمان تولید کرده فراهم نیست به سراغ تولید اثر در سایر موضوعات و گفتمانهایی میرود که امکان و بستر بیشتری دارند.
من این امر را موازی کاری نمیدانم. فکر میکنم دستگاههایی که به دنبال ترویج فرهنگ و گفتمان هستند باید بستر و عرصه نمایش و دیده شدن آثار را هم فراهم کنند.
وقتی هر کدام از این نهادها بودجهای که دارند در شرایطی که شرایط بودجه تئاتر و سینما و به طور کل هنر مناسب نیست، با یک همافزایی و متمرکز شدن روی حمایت از تولید آثار هنری میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. در حال حاضر هر کدام از نهادها نظیر بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهرداری تهران، حوزه هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت جداگانه و جزیرهای کار میکنند.
چه تضمینی وجود دارد که همه این بودجهها یک کاسه شود؟ چه تضمینی وجود دارد که عدالت فرهنگی ایجاد شود؟ این همافزایی نیست بلکه محدود کردن است. توان اجرایی و تنوع موضوعی و همچنین ضریب نفوذ هم محدود میشود. با این تعدد که حساب شده است هم توان اجرایی و هم ضریب نفوذ و هم تنوع موضوعی بیشتر است.
در گفتمان فرهنگ ایثار و شهادت بنیاد شهید فعال است و طبق قانون دستگاههای فرهنگی هم باید ۱۰ درصد تولیداتشان در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت باشد. این امر فضا برای تولید و نمایش بیشتر و هم گفتمانسازی ایجاد میکند. من موافق محدود کردن فعالیتها نیستم.
ما میتوانیم در بنیاد شهید جشنواره برگزار نکنیم. آیا برگزار نکردن جشنواره به ما در گفتمانسازی کمکی خواهد کرد؟
بله، به سمت تولیدات با کیفیت بروید.
ما تولید داریم.
تولیداتی که برخی جشنوارهای تاریخ مصرفدار هستند!
تولیدات ما جشنوارهای نیست و بر اساس گفتمان ایثار و شهادت است. این تولیداتی که اتفاق میافتد فقط باید در یک بستر و یک جشنواره نمایش داده شوند؟ ما کشوری بزرگ با فرهنگی چندین هزارساله هستیم، کشورهایی که قدمتشان ۲۰۰ یا ۳۰۰ ساله است تعدد تولیدات، موضوعات و جشنوارهها را دارند، زیرا این فرصت و فضایی است برای صدور گفتمانهای مدنظرشان. ما امروز جشنوارههایمان را در عرصه بینالمللی تعریف میکنیم، زیرا برقراری خط رسانهای جبهه مقاومت با گفتمان فرهنگ ایثار و شهادت برای ما مهم است.
معتقدیم امروز در یمن، سوریه، لبنان، عراق و فلسطین و کشورهای حوزه مقاومت روایتهای مردمی در حوزه ایثار، جهاد، شهادت و مقاومت روایتهای ماندگاری است که باید ثبت شود و توسط هنرمندان همان کشورها باید این گفتمانسازی انجام شود. این اتفاق نیاز به بسترسازی دارد.
ما از نظر موضوعی چند جشنواره با موضوع ایثار، جهاد و شهادت داریم؟ گفتمان ایثار، جهاد، شهادت و مقاومت یکی از گفتمانهای اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران است. در سالهایی که گذشته هنوز راجع به شهید همت، خرازی، زینالدین، فکوری و دقایقی، حاج کاظم رستگار و فرماندهانی که هر کدامشان الگویی انسانی اسلامی برای نسل حاضر، نسلهای آینده و نسل جوانمان هستند فیلم نساختهایم.
فکر میکنید دلیلش چیست؟
بخشی به نداشتن فیلمنامه و روایتی که به خوبی بتواند این الگوهای رفتاری را برای نسل حاضر و نسلهای بعدی نشان دهد، برمیگردد. الان ما به جای اینکه بگوییم چرا انجام نشده به دنبال انجام این کارها هستیم. ما باید زمینه و بستر فعالیت هنرمندان خلاق و متعهد انقلابی را فراهم کنیم تا در این عرصه تحقیق، پژوهش و نگارش انجام دهند و یک الگوی واقعی و اثرگذار را برای نسل حاضر و نسلهای بعد بازنمایی و بازتعریف کنند.
در بخش تولید این اتفاق افتاده است، اما این تولید بستر نمایش و عرضه هم میخواهد که تلویزیون، سینما، وی او دیها و جشنوارهها بستر عرضه و نمایش هستند. هر کدام از این قهرمانهای واقعی که معتقدم الگوهای انسانساز هستند اگر در کشورهای دیگر بودند هزاران فیلم دربارهشان ساخته شده بود.
الان ما به دنبال مشارکت هستیم و در تولید فیلمها صد در صد ورود نمیکنیم و بستری را فراهم کردهایم تا دیگر نهادها نیز مشارکت داشته باشند. این اتفاق رقم خواهد خورد و این همافزایی که مدنظر شما است شکل خواهد گرفت.
ما باید منیت را هم حذف کنیم. شهدای ما منیت نداشتند و هر چه بودند برای خدا و اسلام بودند. به این شکل همافزایی و گفتمانسازی راحتتر شکل خواهد گرفت.
اینکه باید با مشارکت به تولید آثار هنری با کیفیت برسیم در راستای همان همافزایی است. اینکه بعد از ۴ دهه چرا هنوز به این مشارکت و به عنوان مثال طبق گفته شما هنوز نتوانستهایم درباره بسیاری از شهدا و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس فیلم و آثار هنری تولید کنیم. اشاره کردید به کشورهایی که با قدمتی ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساله تعدد جشنواره و موضوعات و گفتمانها را دارند. در کشور ما تعدد جشنوارههایی که در طول یک سال در سراسر کشور برگزار میشوند بسیار زیاد است. این جشنوارهها عدالت فرهنگی را برقرار نمیکند، زیرا بودجهای صرف جشنواره میشود و هنرمندان و گروهها بعد از پایان جشنواره به حال خود رها میشوند تا دوره بعدی جشنواره برگزار شود. ما هنوز طی ۴ دهه گذشته نتوانستهایم آثار هنری با کیفیت و قابل توجه در زمینه گفتمان انقلاب اسلامی و ارائه آن در کشورهای دیگر و حوزه مقاومت تولید کنیم. جشنواره فیلم ایثار برگزار شد و تولیدات جشنوارههای دیگر در این جشنواره نمایش داده شدند.
البته تولیدات جدید هم داشتیم.
مدنظر آثار باکیفیت هستند. هر نهادی فقط مایل است خودش به تنهایی برای خودش کار کند و آمار بسازد.
شما بهعنوان تهیهکننده فیلم ساختهاید. این فیلم اگر فقط در یک جشنواره نمایش داده شود برای شما خوشایند است یا اینکه در جشنوارههای دیگر هم نمایش داده شود؟
اکران عمومی فیلم مهم است نه فقط نمایش در جشنواره
وقتی یک فیلم را در ۳ بستر جشنوارهای ارائه میدهید در معرفی یک اثر ارزشمند عمل کردهاید. وقتی قرار است وارد گفتمان در سطح جهانی شویم، حتماً باید بسترهای لازم در درون گفتمان انقلاب اسلامی فراهم کنیم و بعد به سراغ سایر کشورها برویم. وقتی یک فیلمساز چه ایرانی چه فلسطینی یا لبنانی ببیند که بستر برای ارائه اثر هنری در گفتمان فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت فراهم است راحتتر به آن گفتمان ورود میکند. عرصه هنر یک عرصه هزینهبر است و برای فیلمساز مهم است که اثرش عرضه شود.
این درست است، ولی منظور ما این است که این گفتمان در ابتدا باید به درستی در داخل کشور ایجاد شود. ما چقدر توانستهایم طی ۴ دهه گذشته گفتمان انقلاب اسلامی را در عرصه هنر به درستی ایجاد و به تولید آثار قابل توجه بپردازیم؟ ما نقص داریم. در سال فرهنگ مدیران فرهنگی و هنری و سیاستگذاران عرصه فرهنگ هیچ همکاری و همافزایی در راستای آن سال نداشتند. چند اثر هنری طی ۴ دهه گذشته با مشارکت نهادهای فرهنگی به صورت مشترک تولید شده است؟ اگر بوده به تعداد انگشتهای ۲ دست نیست. هنرمندان کشورهای دیگر به این موضوع نگاه میکنند که آیا ما که جشنوارهای درباره یک گفتمان برگزار میکنیم خودمان چه آثار باکیفیتی در این زمینه تولید کردهایم. وقتی اشاره میشود که متن با کیفیت درباره موضوعهای مرتبط با گفتمان انقلاب اسلامی و فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت نداریم به این خاطر است که طی ۴ دهه نهادهای فرهنگی در مشارکت با هم اقدام به ایجاد بستر مناسب برای پژوهش و نگارش متون هنری در جهت تولید آثار با کیفیت نداشتهاند.
ما چند کار را در دست انجام داریم که یکی پروندهخوانی شهدا است که توسط هنرمندان و اهل قلم انجام میشود تا از دل این پروندهخوانیها سوژهها و روایتهای درست و واقعی سالهای ایثار، جهاد و شهادت در هشت سال دفاع مقدس بیرون کشیده شود. در عرصه نمایش در تلاش هستیم نقالی سیره شهدا اتفاق بیفتد. گروههای تئاتر در مدارس شاهد و گلزارهای شهدا آثاری که اجرا میکنند درباره همان شهدایی است که در گلزارها آرمیدهاند.
ثبات مدیریت در فرهنگ خیلی مهم است. کار فرهنگی کار کوتاه مدت نیست. این اتفاقات ضدفرهنگی که در جامعه میافتد حاصل یک یا ۲ روز نیست بلکه از زمان مبارزات حضرت امام (ره) شروع شد. اسرائیل شاخ و برگ رژیم صهیونیستی است و ریشه در آمریکا و اروپا است. اینها به مردم خود هم رحم نکردهاند. چند دهه است که حضرت آقا درباره تهاجم فرهنگی هشدار دادهاند. در حوزه فرهنگ حتماً ثبات مدیریت لازم است. چراغ راهنما سیاستهای فرهنگی حضرت آقا است و اگر همه روی آن ریل حرکت کنیم همه گرهها باز میشوند.
در حوزه فرهنگ و هنر با قشری اهل مطالعه و فرهیخته مواجه هستیم که باید به درستی به سمت گفتمان انقلاب اسلامی که همان انسانسازی است، هدایت کنیم. با هنر باید سجایای انسانی و متعالی هدف آفرینش انسان را به جامعه منتقل کنیم که همان خصوصیتی است که شهدا داشتند. هنر ما اعم از سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی هنری انسانی است.
فکر میکنید در راستای گفتمان انقلاب اسلامی میتوانیم به سند و چشماندازی بین نهادهای مختلف برسیم؟
سند و چشمانداز داریم و سیاستهای کلان فرهنگی سند و چشمانداز است و ما باید به آنها رجوع و عمل کنیم.
منظور سند و چشمانداز مشارکت بین وزارت فرهنگ و ارشاد، شهرداری، حوزه هنری و بنیاد شهید است. همه نهادها به موضوعات آماری و شعاری نگاه میکنند و به همین خاطر جشنواره محور شدهایم و کارهای اصولی انجام نمیشود. ما تعدد آثاری را داریم که اکثراً تأثیرگذار نیستند و فقط جشنوارهای هستند. زیرا نهادها گمان میکنند با برگزاری جشنوارهها وظیفهشان را انجام دادهاند و به کار ریشهای نپرداختهاند. هر نهادی فقط میخواهد بگوید که من در فلان حوزه کار میکنم. چرا وقتی تهاجم فرهنگی وجود دارد ما به سراغ کارهای ریشهای و تولیدات با کیفیت و اثرگذار نمیرویم و فقط به برگزاری جشنوارهها بسنده میکنیم؟ وقتی بستر تحقیق و پژوهش از سوی نهادی فرهنگی فراهم شود و هنرمندان بر اساس این روند به تولید متون با کیفیت بپردازند، آثار با کیفیتی تولید خواهند شد. در کنار این روند برگزاری جشنواره نیز ایرادی ندارد، زیرا این آثار در رویدادهای مختلف ارائه میشوند.
اینکه این کارها انجام نشده است را همه میدانیم و باید در راستای انجام آنها اقدام کنیم. در بنیاد شهید چند اتفاق را رقم زدهایم. نگارش چند فیلمنامه درباره شهدا در دست تحقیق و نگارش است. سریال «بچه زرنگ» که از شبکه دو پخش شد کار مشترکی بین بنیاد شهید و شبکه دو بود. برای این سریال ما در ستاد و مرکز مشارکت نکردیم بلکه به ادارهکل بنیاد شهید خراسان رضوی ابلاغ و کار در آن استان انجام شد و بنیاد شهید خراسان رضوی با نظارت ستاد با شبکه دو قرارداد منعقد کرد.
بخش عظیمی از تولیداتمان در استانها اتفاق میافتد. بسیاری از هنرمندان فعال ما اهل شهرها و استانهای مختلف کشور هستند و شناخت بیشتری نسبت به شهدا و الگوهای رفتاری که ما به دنبالاش هستیم، دارند. اگر قرار است مشارکت صورت بگیرد به استانها میسپاریم. علاوهبر اینکه وظیفه داریم زیست شهدا را بهعنوان الگوهای رفتاری و انسانی موفق به نسل بعدی معرفی کنیم، نسبت به خردهروایتهایی که درون مردم و لایههای مختلف مردمی در دهه ۶۰ و اوایل انقلاب شکل گرفت، تعهد داریم، زیرا جنس این خردهروایتها از جنس فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت است؛ پدر و مادرهایی که در پشت جبهه همپای فرزندان خود در جبهههای جنگ تحمیلی، از خودگذشتگی و ایثار کردند.
تولیدات ما فقط روی معرفی سیره شهدا متمرکز نیست بلکه روی خردهروایتهایی که از جنس ایثار هستند و در درون مردم اتفاق افتادهاند نیز توجه داریم.
این تولیدات فقط در حوزه سینما است یا در حوزههای دیگر هنر هم هستند؟
هم در حوزه سینما، هم در حوزه نمایش و هم در حوزه موسیقی است. ما نمیتوانیم بستر موسیقی و سرود را رها کنیم، زیرا جزو بسترهایی است که اقبال عمومی دارند و بسترهای مناسبی برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی در دل آحاد جامعه هستند. سرود «سلام فرمانده» به لحاظ محتوا و مضمون خلوصی داشت که از مرزهای ایران عبور کرد و صدور گفتمان انقلاب اسلامی را در آمریکا و اروپا و کشورهای مقاومت انجام داد.
ما وارد مرحلهای شدهایم که نظم نوین جهانی اتفاق میافتد که محور آن جبهه مقاومت است که قلب و ریشه جبهه مقاومت، ایران است. ما به عنوان اهالی فرهنگ و هنر در این نظم نوین جهانی چه نقشی را میتوانیم ایفا کنیم؟ این بسته به این است که نسبت خودمان را با انقلاب اسلامی پیدا کنیم و هر کسی بسته به این نسبت میتواند در جامعه در جهت اشاعه گفتمان انقلاب اسلامی، فرهنگ ایثار، جهاد و شهادت و تعریف حقایق انقلاب اسلامی گام بردارد. ما در تعریف حقایق انقلاب اسلامی کوتاهی کردهایم که توسط رسانههای دروغپرداز بیگانه این حقایق تحریف میشوند. حقایق انقلاب اسلامی شامل مفاهیم گفتمان، ایثار و شهادت، رابطه امام (ره) و امت، زیست شهیدانه، ایثار اجتماعی میشود و ما به عنوان اهالی فرهنگ و هنر باید در بازنمایی و بازتعریف هنرمندان این حقایق نقش ایفا کنیم.
در بنیاد شهید در حوزه پژوهش چه برنامههایی دارید؟
ما به بازخوانی پروندههای شهدا پرداختهایم. تولیدات را با سرعت شروع کردهایم و در حال انعقاد قراردادهای مشارکتی هستیم. معتقدیم حتماً در تولید محصولات فرهنگی با دستگاههای فرهنگی دیگر مشارکت کنیم و دست همکاری خود را به سوی تمامی دستگاهها دراز کردهایم. چشماندازمان برقراری خط رسانهای جبهه مقاومت در کشورهای حوزه مقاومت است تا بتوان تولیدات مشترک را با روایتهای مردمی از گفتمان ایثار، جهاد، شهادت و مقاومت ایجاد کرد.
جشنوارهها را از پایتخت جدا کردیم و به استانهای دیگر منتقل کردیم و به دنبال برگزاری همزمان جشنوارهها در کشورهای حوزه مقاومت هستیم. ریاست عالی بنیاد تفاهمنامهای را با ۶ کشور حوزه مقاومت تنظیم و امضا کردند که این اتفاق فضا را برای تولیدات مشترک فراهم میکند.
واکنشهای خوبی هم از سوی هنرمندان کشورهای مقاومت برای تولید آثار مشترک داریم.
همچنین راهاندازی اتحادیه فیلمسازان یا هنرمندان کشورهای اسلامی را در دستور کار داریم که خیلی مهم است. تولید نمایشهای ترکیبی در کشورهایی نظیر سوریه، فلسطین، عراق و لبنان در بازگویی حقایقی که در این کشورها در حوزه مقاومت اتفاق افتاده است برای نسل جوان، بسیار اثرگذار خواهد بود.
در حوزه موشنگرافی تولیدات خوبی اتفاق افتاده است. پیگیر وی او دی هم هستیم که راهبردش ترویج فرهنگ ایثار، جهاد، شهادت و مقاومت هستیم و تولیدات در این زمینه هم داریم.
امیدواریم اتفاقها و حمایتها در طول سال مستمر باشد و فقط منوط به جشنوارهها نباشد. بهعنوان مثال اجرای آثار گروههای نمایشی شهرهای مختلف فقط به جشنوارهها ختم نشود و در طول سال اجرا داشته باشند و حمایت شوند.
این اتفاق افتاده است و گروههای شرکت کننده در جشنوارهها اجرای عمومی در شهرها و استانهای خود دارند. ما هنرمندان جوان خلاق و بسیار خوشفکری را در شهرستانهای مختلف کشور داریم که نیازمند حمایت هستند. این حمایت انجام میشود تا شاهد تولیدات قابل توجهی در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت باشیم.
عرصه دیگری هم که باید به آن بازگردیم عرصه مساجد است. در دهه ۶۰ تمام امور از طریق مساجد انجام میشد و مساجد به دلیل اشرافی که روی محلات دارند بسیار در پر کردن خلاءهای فرهنگی تأثیرگذار هستند.
منبع: سینماپرس
انتهای پیام/ ۱۳۴