به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس به تازگی در سفری عازم منامه پایتخت بحرین شد و با مقامهای ارشد بحرینی، دیدار و گفتگو کرد. نکته قابل تامل اینکه در جریان این سفر، سفارت رژیم اشغالگر قدس در منامه نیز افتتاح شد و جریانهای سیاسی و رسانهای متحد صهیونیستها مانور گستردهای با محوریت این رویداد انجام دادند و از کسب یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای رژیم صهیونیستی خبر دادند.
با این همه، اینطور به نظر میرسد که این رویداد، حامل پیامهای معنادار و زوایای پنهانی بوده که توجه به آنها میتواند ابعاد جدیدی از این تحول را پیش چشم افکار عمومی منطقه و جهان قرار دهد و بیش از آنکه نمودی از یک پیروزی دیپلماتیک برای صهیونیستها باشد، نوعی فرار رو به جلو از سوی آنها و تلاش جهت مخفی کردن ناکامیهایشان را تداعی میکند. در این رابطه، به طور خاص توجه به چهار مولفه، مهم و ضروری به نظر میرسد.
یک: هراس صهیونیستها از اعلام مرگ «توافق ابراهیم»
رژیم اشغالگر قدس در سالهای گذشته سرمایه گذاری گستردهای را روی توافق ابراهیم و توسعه دستورکار عادیسازی روابط با کشورهای عربی و اسلامی انجام داده است. با این حال، علی رغم سرمستی ابتدایی صهیونیستها از عادی شدن روابطشان با کشورهایی نظیر بحرین، امارات متحده عربی، مراکش و سودان، خیلی زود روند توافق ابراهیم دچار سکته شد و در ماههای گذشته شاهد بوده ایم که رغبت چندانی از سوی کشورهای عربی و اسلامی جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی وجود نداشته است.
مسالهای که مخصوصا با توجه به روی کار آمدن دولت نتانیاهو و متحدان افراطی اش به قدرت، ابعاد جدی تری را نیز به خود گرفته است. در این فضا، صهیونیستها به نوعی با شکست زودهنگام دستورکار توافق ابراهیم رو به رو شده اند.
دستورکاری که با جوسازیهای تبلیغاتی و رسانهای فراوان آغاز به کرد و اکنون به نقطه پایان رسیده است. از این رو، تل آویو به واسطه افتتاح سفارت خود در منامه سعی داشته از اعلام مرگ قطعی توافق ابراهیم در شرایط کنونی که میتواند ضربهای سنگین به منافع رژیم صهیونیستی باشد و انزوای آن در محیط منطقهای و بینالمللی را تشدید میکند، جلوگیری کند.
دو: ناامیدی از عادی سازی روابط با سعودیها
یکی دیگر از محرکهای عمده و اصلی که رژیم اشغالگر قدس را واداشت تا به تازگی اقدام به افتتاح سفارتخانه خود در بحرین کند، این بود که صهیونیستها در زمینه تلاشهای مدت اخیر خود جهت عادی سازی روابط با عربستان سعودی (با میانجی گری آمریکا)، با بن بستهای جدی رو به رو شدند.
در واقع، جهت گیریهای تازه سعودیها در عرصه سیاست خارجی شان و همکاری بیشتر با رقبای رژیم اشغالگر قدس در منطقه نظیر ایران و در عین حال تضاد گزاره عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی برای سعودیها با منافع ملیشان به ویژه در جهان عرب و اسلام، دستوکار مذکور را عملا از روی میز سعودیها در شرایط کنونی حذف کرده است. از این رو، تل آویو با سفر وزیر خارجه خود به بحرین و افتتاح سفارتخانه اش در منامه سعی داشته به نوعی بر این شکست سرپوش بگذارد و برای خود در حوزه سیاست خارجی دستاوردسازی کند.
سه: پرت کردن حواس افکار عمومی در اراضی اشغالی از بحرانهای داخلی صهیونیستها
یکی دیگر از محرکهای پشت پرده صهیونیستها از افتتاح سفارتخانه آنها در بحرین، تمرکز دولت نتانیاهو جهت پرت کردن حواس افکار عمومی داخلی این رژیم از انفجار بحرانهای داخلی در اراضی اشغالی است.
در واقع، اوج گیری اعتراضات سیاسی در ماههای اخیر در اراضی اشغالی و متعاقبا تشدید قطبی گری و شکافهای سیاسی-اجتماعی در عمق رژیم صهیونیستی سبب شده تا نتانیاهو و دولت تندروی وی، احساس خطر کنند و سعی نمایند با انجام اقداماتی نظیر افتتاح سفارتخانه رژیم صهیونیستی در بحرین و متعاقبا مانور گسترده سیاسی و رسانهای با محوریت آن، انفجار بحرانهای کلانتر در اراضی اشغالی را حداقل برای دورهای کوتاه هم که شده به تاخیر بیندازند و تصویری موفق را از خود برسازی کنند.
چهار: تقابل با موفقیتهای دیپلماتیک منطقهای ایران
در نهایت باید گفت که بر کسی پوشیده نیست که ایران در ماههای گذشته توانسته به موفقیتهای دیپلماتیک قابل توجهی دست پیدا کند. از جمله این موفقیتها میتوان به عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای یا سازمان بریکس اشاره کرد. در عین حال، امضای توافق تنش زدایی از روابط ایران و عربستان که در نوع خود سیلی از روندهای تنش زدایانه را در قالب روابط ایران با دیگر کشورهای عربی نیز سبب شده، همه و همه شرایطی را ایجاد کرده اند که بهبود موقعیت سیاسی و راهبردی ایران و متعاقبا تضعیف دستِ منطقهای صهیونیستها را به همراه داشته اند.
در این فضا، رژیم اشغالگر قدس با افتتاح سفارتخانه خود در بحرین به عنوان کشوری که محل قرار گرفتن پایگاههای نظامی حساس کشورهای غربی به ویژه آمریکا و تشکیلات نظامی و امنیتی منطقهای آن است، سعی دارد تا سطح هماهنگیهای خود با محورِ مخالف با ایران را تقویت کند و از این طریق، در ابعاد سیاسی و امنیتی، چالشهای جدیدی را برای تهران از مجرای هم افزایی توانمندیهای خود با امکانات محور مخالف با ایران، عرضه کند.
از این منظر، کنشهای صهیونیستها در رابطه با ایران را بیش از آنکه فعال بدانیم، بایستی کاملا منفعلانه و واکنشی در برابر اوج گیری قدرت منطقهای و بین المللی تهران در نظر بگیریم.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/ ۱۳۴