به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، با گذشت زمان تحولات جاری در فلسطین اشغالی به سمت تشدید رویارویی میان نظامیان صهیونیست و شاخه نظامی حماس و جهاد اسلامی حرکت میکند. براساس آخرین آمار منتشر شده از سوی منابع عبری تاکنون تعداد کشتهها و زخمیهای اسرائیل به ترتیب از رقم هزار و ۲۲۴۳ نفر عبور کرده است. علاوه بر این رزمندگان حماس با نفوذ به عمق ۱۵ مایلی سرزمینهای اشغالی بیش از ۱۰۰ الی ۱۵۰ نفر صهیونیست را به اسارت گرفتند. در سوی مقابل طی ۳۶ ساعت اخیر صهیونیستها با فراخوان ۳۰۰ هزار نفر نیروی ذخیره و تجمع تانکها و خودروهای زرهی به زعم خود آماده عملیات زمینی در نوار غزه میشوند. به گزارش وزارت بهداشت فلسطین به دنبال حملات هوایی جنگندههای اسرائیلی به نوار غزه تاکنون ۵۶۰ نفر شهید و ۲۷۵۱ نفر زخمی شدند. در حالی که تبادل آتش و پیامهای سیاسی به سرعت در جریان است، برخی کارشناسان به دنبال فهم اقدام بعدی مقاومت و بازی تلآویو در زمین از پیش طراحی شده حماس هستند.
ترسیم خطوط قرمز جنگ
طی دو روز گذشته بازیگران میانجی همچون مصر، قطر و سازمان ملل با تبادل پیام میان طرفین منازعه سعی در ترسیم «خطوط قرمز» و محدود کردن تنشها در سرزمینهای اشغالی دارند. با توجه سیگنالهای ارسال شده از سوی طرفین به نظر میرسد خط قرمز ایران و مقاومت «حمله نظامی ارتش رژیم به باریکه غزه» و در سوی مقابل خط قرمز تلآویو- واشنگتن «فعال شدن جبهه شمالی در جنوب لبنان و جولان اشغالی» باشد. به عنوان مثال روز گذشته قاهره در تماس با مقامات امنیتی اسرائیل درباره حمله زمینی رژیم به غزه هشدار داد. در سوی مقابل، لیندسی گراهام سناتور آمریکایی در مصاحبه با «فاکس نیوز» ادعا کرد اگر حزبالله جنگ علیه اسرائیل را آغاز کند، واشنگتن چهار پالایشگاه اساسی ایران را هدف قرار خواهد داد. تنها به فاصله چند ساعت وال استریت ژورنال به نقل از یک مقام ایرانی اعلام کرد که اگر به جمهوری اسلامی حمله شود، محور مقاومت در لبنان، یمن و ایران حملات موشکی علیه اسرائیل را آغاز کرده و نیروهای مقاومت از سوریه برای حمله به اسرائیل اعزام خواهند شد. حمله موشکی نیروهای مقاومت لبنان به مزارع شبعا و شمال سرزمینهای اشغالی از یک سو و تبادل آتش میان نیروهای مرزی حزب الله و رژیم صهیونیستی احتمال باز شدن جبهه نبرد در مرزهای شمالی فلسطین را افزایش داده است.
بازی نتانیاهو در زمین مقاومت
با فرو ریختن هیمنه امنیتی اسرائیل، کابینه راستگرای نتانیاهو در وضعیت بسیار دشواری برای اتخاذ تصمیمات راهبردی قرار گرفته است. از یک سو حمله سراسری و زمینی به نواز غزه به معنای «بازی» نتانیاهو در زمین نیروی نامتقارنی به نام حماس و افزایش تلفات صهیونیستها خواهد بود و از سوی دیگر اتکای وی به حملات هوایی و پراکنده به غزه، افکار عمومی و نخبگان اسرائیلی را متقاعد نخواهد کرد و موجب سقوط کابینه نتانیاهو در کوتاه مدت خواهد شد. قرار گرفتن «بی بی» (لقب نتانیاهو) میان گزینههای «بد» و «بدتر» موجب کاهش سرعت ماشین جنگی رژیم برای اتخاذ تصمیم نهایی و حمله به زیرساختها و فرماندهان حماس شده است. در چنین شرایطی برخی کارشناسان معتقدند نتانیاهو برای فرار از انتقادات داخلی و در عین حال وارد کردن ضربه جدی به محور مقاومت ممکن است با فعال کردن لابی خود در واشنگتن زمینه تغییر زمین بازی را فراهم آورد. در این سناریو ممکن است تلآویو، ایران را مقصر اصلی حمله به سرزمینهای اشغالی معرفی کند تا از این طریق بتواند مجوز حمله محدود به برخی مراکز مهم نظامی- اقتصادی ایران را از دولت بایدن دریافت نماید. عدم تایید همکاری ایران و حماس برای حمله به اسرائیل از سوی واشنگتن نشان دهنده عدم تمایل دموکراتها برای گسترش دامنه آتش جنگ در خاورمیانه است.
صلح با اسرائیل! شاید وقتی دیگر
دیگر متغیر مهم و موازنه ساز در جنگ «هفتم اکتبر» آینده عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی است. با توجه به شدت عملیات حماس در سرزمینهای اشغالی، دولتمردان صهیونیست برای بازیابی اعتبار از دست رفته، خود را برای حمله گسترده به نوار غزه آماده میکنند. با فرض حمله زمینی- هوایی ارتش رژیم به باریکه غزه و به شهادت رسیدن تعداد زیادی از فلسطینیهای حاضر در این منطقه؛ دیگر ریاض تمایل زیادی برای عادی سازی روابط با تلآویو نخواهد نداشت. بازخوانی شروط عربستان برای صلح با تلآویو نشان دهنده عدم عجله محمد بن سلمان برای صلح با رژیم صهیونیستی است. در سوی مقابل نتانیاهو سعی دارد تا پیش از ترک کرسی قدرت امتیاز عادی سازی روابط با جهان عرب را به نام خود ثبت و تبدیل به شخصیت افسانهای در تاریخ صهیونیستها شود. چنین ملاحظهای سبب شده است تا تلآویو برای مشخص کردن دامنه پاسخ به مقاومت دچار تردید شده و با احتیاط به حمله برای سیطره مجدد بر سرزمینهای اشغالی و بمباران نوار غزه کند.
سایه رقابت قدرتهای بزرگ بر بحران فلسطین
رقابت ژئواستراتژیک قدرتهای بزرگ، سومین متغیر تاثیرگذار در روند عملیات طوفان الاقصی است. با صلح میان ریاض- تلآویو، بلوک واحد عبری- عربی به رهبری آمریکا در منطقه غرب آسیا شکل خواهد گرفت. پیوستن عربستان به آنچه پیمان ابراهیمی خوانده میشود، زمینه شکل گیری کریدور «هند- عرب- مدیترانه» را فراهم خواهد کرد. در چنین شرایطی علاوه بر محور مقاومت، چین- روسیه نیز به صورت غیررسمی خواستار تغییر نظم منطقه مطابق با اصول نظم چند قطبی هستند. برخی محافل غربی پس از آغاز عملیات حماس مدعی شدند که روسیه برخی تسلیحات به غنیمت گرفته در جنگ اوکراین را در اختیار مقاومت غزه قرار داده است. کارشناسان روسی نیز از انتقام مسکو از تلآویو به دلیل فروش سلاح به دولت زلنسکی میگویند.
نبرد جاری در فلسطین اشغالی علاوه بر تعیین آینده حوزه شامات، این پتانسیل را دارد تا معماری نظم امنیتی- اقتصادی خاورمیانه را شکل دهد. اراده بازیگران محلی، منطقهای و بینالمللی سبب برقراری نوعی موازنه غیر رسمی در جریان نبرد شده است. هدف اصلی این موازنه عدم انتقال این نبرد به سایر نقاط خاورمیانه است. با این حال ضربه سخت مقاومت به تلآویو، احتمال انتخاب گزینه «پاسخ سخت» از سوی صهیونیستها و تجاوز زمینی به نوار غزه را افزایش داده است. با ورود نظامیان اسرائیلی به غزه، به احتمال زیاد جبهه شمالی بیش از پیش فعال شده و ممکن است حزبالله درهای جهنم را به سوی اشغالگران باز کند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ ۱۳۴