به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات ثامنالائمه علیهالسلام که منجر به شکست حصر آبادان شد، تحولی راهبردی در دفاع مقدس به وجود آورد.
عدم موفقیت نیروهای بعثی در محاصره کامل شهر آبادان موجب شد تا ماشین نظامی دشمن در منطقهای حوالی جنوب جاده ماهشهر – آبادان (با فاصله اندکی از رودخانه بهمنشیر) زمینگیر شود.
اقدام بعدی دشمن در این منطقه، احداث مواضع و استقرار نیروها به حالت پدافندی بود که در نتیجه آن سرپل وسیعی در شرق رودخانه کارون حدفاصل جنوب دارخوین تا فیاضیه (شمالغربی آبادان) ایجاد شده و ۱۳ کیلومتر از ساحل شرقی رودخانه کارون را در بر گرفت. همچنین عمق پوشش مواضع پدافندی ایجاد شده (به همین مقیاس) تا جاده آبادان – ماهشهر بود که جاده مهم و راهبردی اهواز –آبادان مسدود شده و مسافتی از آن در اختیار نیروهای بعثی قرار میگرفت.
امام خمینی (ره) طی دستورالعملی در اواسط آبان ۱۳۵۹ به هرچه سریعتر شکستن محاصره آبادان تاکید فرمودند و بر همین اساس برای اولینبار در اوایل بهمن ۱۳۵۹ طرحی در سپاه تهیه و به شورایعالی دفاع ارائه شد که طرح یاد شده بنا به دلایلی از جمله اعمال نظرهای بنیصدر به تعویق افتاد.
پس از حذف بنیصدر مجددا طرح عملیاتی فوقالذکر، در اوایل مرداد سال ۱۳۶۰ توسط شهید کلاهدوز (قائم مقام سپاه) در جلسه شورایعالی دفاع ارائه شد و کلیات آن مورد تصویب قرار گرفت. بر این اساس مقرر شد تا نیروهای ارتش (آنها نیز دارای طرحی مشابه بودند) و سپاه با هماهنگیهای لازم مبادرت به انجام آن کنند.
پس از جلسات طولانی و همفکریهای لازم نهایتا بر روی چگونگی انجام عملیات و نحوه ادغام نیروها و روز و ساعت و نام حمله توافق حاصل شد. شایان ذکر است که در طرح اولیه نام حمزه برای عملیات در نظر گرفته شده بود که با پیشنهاد برادران ارتش به ثامنالائمه (ع) تغییر نام یافت.
سیر اجمالی اقدامات و تدابیر انجام شده برای آمادهسازی عملیات بهشرح ذیل است:
- تهیه طرح ابتدایی و تصویب آن در شورایعالی دفاع
- ایجاد هماهنگی و همکاری بین ارتش و سپاه
- طراحی عملیات شامل تعیین هدف، محورهای هجوم، خط حد آنان و...
- آماده ساختن نیروها (آموزش، ادغام و...) و سازمان دادن آنها در محورهای مورد نظر
- شناسایی به منظور اطلاع از وضعیت دشمن در خط، ایجاد معابر نفوذ و...
- فعالیتهای مهندسی و آمادهسازی زمین منطقه
- ثبت تیر توپخانه و ادوات و آمادگی آنان برای عملیات
عملیات در سه محور عمده در نظر گرفته شده بود که عبارتند از:
۱. محور دارخوین محمدیه در حاشیه کارون (شمال منطقه عملیاتی)
۲. محور فیاضیه، ایستگاه ۱۲ (جنوب منطقه عملیاتی)
۳. محور جاده ماهشهر –آبادان (محور شرقی)
محورهای دارخوین، محمدیه و فیاضیه به دلیل وضعیت زمین و نوع آرایش و حساسیتهای دشمن از اهمیت بهسزائی برخوردار بود. از جمله ویژگیهای آن، میتوان به تصرف پلهای روی رودخانه کارون (پل حفار – پل قصبه) در طراحی عملیات اشاره نمود که در صورت تحقق، دشمن را به حال محاصره درآورده و انهدام مناسبی از نیروهایش صورت میگرفت.
در این منطقه نیروهای سپاه شامل سپاه آبادان، ماهشهر، اهواز و دارخوین به تناسب سازمان و کیفیت و کمیت خود، حضور فعال داشتند و نیروی زمینی ارتش نیز متناسب با وسعت منطقه، لشکر ۷۷ (پیاده خراسان) به استعداد ۳ تیپ سازمانی گسترش یافته بودند.
قوای بعثی نیز با فرماندهی لشکر ۳ زرهی و پس از عدم توفیق در محاصره آبادان در منطقهای به وسعت تقریبی ۱۵۰ کیلومتر مربع در شرق رودخانه کارون، حدفاصل دارخوین تا شمال آبادان، استقرار یافت و جاده مهم اهواز –آبادان و ماهشهر را مسدود ساخت.
این نیروها در طول اقامت، به ایجاد مواضع و استحکامات پرداختند و طول جبهه را در شرق کارون با خاکریز و ایجاد میادین مین، سیمخاردار مسلح نمودند. همچنین با حفر کانال و احداث سنگرهای بعضا بتنی بر استحکام مواضع خود افزودند.
شکل پدافند دشمن در این منطقه متناسب با حمله ایذائی و تعرضات نیروهای خودی تغییراتی یافته بود، به طور مثال پس از عملیات فرمانده کل قوا (دارخوین) از نیروهای پیاده به جای زرهی در خط استفاده نمود.
سرانجام پس از نزدیک به ۳ ماه فعالیت و انجام مقدمات، عملیات در ساعت ۱ بامداد روز ۵ مهر سال ۶۰ در راستای مانور پیش بینی شده در موعد مقرر از ۳ محور آغاز شد.
نیروهای عمل کننده در ساعات اولیه موفق شدند ضمن عبور از موانع، مواضع دشمن را در جاده ماهشهر - آبادان (در محور شرقی) و شمال نهر شادگان (در محور شمالی) و خطوط مقدماتی در محور جنوبی به تصرف درآوردند.
ادامه عملیات از این پس در بعضی از محورها با مشکلاتی مواجه شد، به طور مثال در محور جنوبی (جبهه فیاضیه) عملیات از سرعت کافی برخوردار نبود و پل حفار همچنان به دلیل مقاومتهای دشمن به تصرف درنیامده بود، اما در محور شمالی، عملیات طبق برنامه پیشبینی شده در جریان بود و پل قصبه در ساعت ۱۰ صبح از دست دشمن خارج شد.
تا ساعت ۱۱ صبح، بجز در محور دارخوین، محمدیه از توفیق چندانی برخوردار نبود. لیکن از این ساعت به بعد با پیشروی رزمندگان اسلام در محور شمالی بسمت پل حفار، عقبه دشمن بهطور جدی و اساسی متزلزل شد و این امر موجب کاهش مقاومتهای قوای بعثی شد.
براین اساس نیروهای دشمن تدریجا اقدام به عقب نشینی و فرار نمودند. با سقوط پل حفار توسط نیروهای خودی، در ساعت ۱۴ الحاق محور شمالی و جنوبی در حاشیه رودخانه کارون حاصل شد و در نتیجه نیروهای باقی مانده دشمن اعم از پیاده، زرهی و... به محاصره کامل درآمدند.
در شرق کارون نیروهای دشمن پس از مواجه با قوای خودی، دچار از هم گسیختگی شد و با روشنایی صبح فشار برای عقب نشینی و فرار در ردههای پایین افزایش یافت، البته تا قبل از سقوط پلها، فرماندهان بعثی تاکید زیادی بر مقاومت و ایستادگی پرسنل داشتند. پارهای از مقاومتهای دشمن موجب شد تا پس از تصرف خطوط اول توسط نیروهای خودی در بعضی از محورها عملیات متوقف شود، اما با سقوط پل قصبه فرماندهان بعثی به نیروهای خودی دستوراتی مبنی بر تغییر مواضع قبلی صادر کردند.
دشمن مترصد بود تا با مشغول کردن نیروهای خودی در صورت امکان به نصب پلهای دیگر مبادرزت ورزیده و ابتکار عمل را در دست بگیرد. اما سرعت عمل رزمندگان، به خصوص در محور دارخوین موجب سلب فرصت از دشمن شده و پل دوم نیز پس از ساعاتی به تصرف درآمد.
با تصرف پل دوم، اوضاع منطقه به کلی تغییر کرد و نیروهای بعثی به طور دسته جمعی و گروه گروه خود را تسلیم نیروهای رزمنده کرد. در یکی از این موارد خدمه ۳۰ تانک به همراه تانکها و فرمانده خود تسلیم نیروهای ایرانی شدند.
عملیات در اواخر روز نخست با رسیدن قوای رزمنده به ساحل شرقی رود کارون و پاکسازی آن به پایان رسید.
عملیات ثامنالائمه (ع) به عنوان نقطه شروع عملیات گسترده رزمندگان اسلام از آغاز جنگ به شمار میرود. این عملیات در طلیعه «استراتژی هجوم» نیروهای نظامی ایران قرار دارد.
این عملیات را باید سرآغاز استخوانبندی و تشکیلات کنونی قوای رزمی سپاه بهحساب آورد. تا قبل از عملیات مزبور، تشکیلات تثبیت شدهای (بهطور جدی) به یگانهای رزم سپاه حاکم بنمود. اما در این عملیات برای اولین بار با سازمان گردان نیروهای خود را بکار گرفت.
فرماندهی محورهای عملیات ثامنالائمه (ع) بر عهده سرداران شهید حسن باقری و حسین خرازی بود که شخصیت آنان در شکلگیری تشکیلات سازمان رزم سپاه، استراتژی هجوم قوای نظامی و موفقیتهای بینظیر آینده نقش بهسزائی ایفا نمودند. همچنین در این عملیات از فرماندهی بزرگانی، چون شهید یوسف کلاهدوز و شهید سرتیپ فلاحی باید نام برد.
تلفیق نسبتا موفق سازمان کلاسیک ارتش و نیروی پیاده و هجومی سپاه و همچنین همفکری و هماهنگی این دو نیرو در مراحل مختلف را نیز میتوان از دستاوردهای عملیات ثامنالائمه (ع) بهشمار آورد.
آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک اشغالی توسط دشمن، خارج ساختن شهر آبادان از محاصره قوای بعثی، آزاد ساختن دو جاده استراتژیک اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان، کسب تجارب جدید در مقابله با دشمن و افزایش روحیه رزمندگان و آغاز «استراتژی هجوم» ایران و انهدام نیرو و امکانات دشمن از نتایج این عملیات بود.
همچنین در این عملیات حدود ۱۵۰ نفر به شهادت رسیدند و از نیروهای دشمن حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر کشته و یک هزار و ۸۰۰ نفر اسیر شدند.
انتهای پیام/ 112