دلنوشته/ اسدالله حیدری

حاج احمد آرمان نسل‌ها

اسدالله حیدری از همرزمان حاج احمد حیدری نوشت: حاج احمد آسمانی شد، هر چند که آسمانی زندگی کرد بر روی زمین. آنان که عاشقی کرده‌اند خوب می‌دانند چقدر سخت است که پای برزمین داشته باشی و دل در آسمان.
کد خبر: ۶۵۲۵۴۱
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۶ - 21February 2024

حاج احمد آرمان نسل‌ها

گروه استان‌های دفاع‌پرس - اسدالله حیدری؛ زمان زیادی نمی‌گذرد از روزی که فرمانده دفاع مقدس حاج احمد حیدری بر روی صندلی چرخدار در میان مردم ولایتمدار نشسته بود و کسی که ویلچر را حرکت می‌داد سردار رفیعی آتانی بود. 

او حاج احمد را آرزو و آرمان نسل‌های جدید سپاه نامید، اما او نه تنها آرمان نسل‌های جدید که الگو و آرمان نسل جنگ دیده هم هست. 

امروز حاج احمد آسمانی شد، هر چند که آسمانی زندگی کرد بر روی زمین. آنان که عاشقی کرده‌اند خوب می‌دانند چقدر سخت است که پای برزمین داشته باشی و دل در آسمان. 

چقدر سخت است یاران شهیدت رفته باشند و تو در معبری مانده باشی که انواع مین‌ها و تله‌ها در خود دارد و خون دل‌ها می‌خوری برای گشودن معبر و رسیدن به یاران شهیدت. 

او نه جا مانده، که یادگار نسلی بود که با عشق، عاشقی کردند مردانی که عهد بسته بودند تا عاشق بمانند و می‌دانستند که عشق همه چیز را با خود می‌برد، دل را و سر را و جان را. باور کرده بودند که شرط دل سپردن، سرسپردن است. 

حاج احمد دل سپرده بود، اما سر و جان را ذره ذره فدای جانان کرد. خدا نخواست فقط از تو سر بگیرد خواست که ذره ذره تمام تو را شهید کند. 

عملیات بدر که شروع شد، در شرق دجله مستقر شدیم، حاج احمد معاون گردان امام رضا (ع) بود بعد از مجروحیت احمداللهیاری فرماندهی گردان را بر عهده گرفت و با همراهی شهید سیدمصطفی حاج سیدجوادی به هدایت نیرو‌ها پرداخت. 

شب سوم عملیات برای انهدام تانک‌های دشمن رفته بودیم، نیمه‌های شب بود که به محاصره درآمدیم، حاج احمد با تدبیر و درایت و اعتماد به نفس نیرو‌ها را از محاصره بیرون کشید. 

روز ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ پاتک سنگین دشمن آغاز شد. هر دو طرف یکدیگر را از نفس انداخته بودند. دشمن لحظه به لحظه به خط خودی نزدیکتر می‌شد، شلیک بی امان تانک‌ها چیزی از خاکریز باقی نگذاشته بود. 

حاج احمد در سنگری رو باز چسبیده به دژ دجله عملیات را فرماندهی میکرد. هر از چندی برمی خاست و با قامتی استوار و صدایی رسا به ترکی و فارسی فریاد میزد "نترسید ما برحقیم، آن‌ها باطل اند، یا زهرا بگویید یا امام رضا بگویید، مادرمان زهرا (س) کمکمان می‌کند، ماتن‌ها نیستیم". 

آن‌هایی که آن روز را دیده اند معنی غربت و تنهایی را خوب می‌فهمند، اما حاج احمد احساس تنهایی نمی‌کرد و خدا و ائمه را حاضر و ناظر و ناصر می‌دید. 

فرمانده دلاور و با اخلاص میدان‌های نبرد تا آخرین لحظات زندگی دنیایی اش بر سر عهد و پیمان ماند و تاروپود وجودش صبغه و رنگ الهی برخود گرفت. 

۲۸ بهمن ۱۴۰۲ فرشتگان از آسمان‌ها بر زمین فرود آمدند تا او را تا معراج عشق همراهی کنند (والصافات صفا). 

امشب جمعشان جمع است با حضور دوستان شهیدش، مهدی زین الدین، احمدکاظمی، احمداللهیاری، مسلم حیدری، حجت صنعتکار، جمشید بیگی، یوسفعلی حیدری، سید جوادی و... 

حضور مجلس انس است و دوستان جمع اند "وان یکاد"بخوانید و در فراز کنید.

روح پرفتوحش با شهدا محشور باد

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار