به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید «علینظر امینافشار» فرزند «غلامعلی» ۱ شهریور ۱۳۴۲ در «کازرون» دیده به جهان گشود. این شهید والامقام ۲۰ تیرماه ۱۳۶۴ در «نهر عنبر» به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش میخوانیم.
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»
از میان مؤمنان مردانى اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین]انتظارند و [هرگز عقیده خود را]تبدیل نکردند.
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
گواهی میدهم به اینکه مرگ حق است؛ قبر حق است؛ حساب حق است؛ کتاب حق است؛ صراط حق است؛ میزان حق است؛ بهشت و دوزخ حق است.
حمد و سپس خدای را که ما را اگر او هدایت نمیکرد هرگز هدایت نمیشدیم. منت خدای را که در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم.
شکر کنیدای مردم خداوند را؛ زیرا اگر میخواست خود میتوانست از کافران انتقام بگیرد و آنان را بدون زحمت شما هلاک کند، اما این جنگ ایمان و کفر برای امتحان من و شما است تا مجاهدان از منافقان تشخیص داده شوند؛ منافقانی که هنوز در شک و تردید هستند و برای آمدن یا کمک کردن به جبهه همیشه عذر میآورند و معافی میخواهند. بدانید که اینها بالاخره در ظلمت شک و تردید خواهند مرد.ای کسانی که به جبههها و این همه خونهای ریخته شده اهمیت نمیدهید! دانا باشید که شهدا به این سادگی از شما نخواهند گذشت. جبهه تکرار صحنههای بدر و حنین است. جبهه فقط جای رهروان حسین (ع) است. جبهه منزلگاه عاشقان پیرِخمین است.
من بسیار شکرگزارم که خداوند تبارک و تعالی این سعادت بزرگ را نصیب این بنده حقیر فرموده که در صف جهادکنندگان در راه او باشم. از خدا میخواهم که به من صبر و استقامت بدهد تا بتواند به نحو احسنت با دشمنان خدا که در این زمان آمریکا و بعثیان کافر میباشند بجنگم.
حسینجان! برخیز و بنگر که چگونه پیروان راهت در راه رسیدن به کربلای تو عاشقانه فعالیت میکنند. آری! حسین (ع) نامی که در تاریخ از زندگیش باید درسها آموخت و رزمندگان ما امروز به نام الله، یاد حسین (ع) و راه او بر دشمن مزدور یورش میبرند.ای امت اسلام! خدای را شکرگزار باشید که در عصر امام خمینی به سر میبرید. شکرگزار باشید تا خداوند به شما عنایتی بزرگ فرماید و قیام فرزند زهرا (س) را نیز در عصر شما قرار دهد که انشاءالله اینگونه است. امروز کوچکترین مخالفت با این جمهوری اسلامی مخالفت با اسلام عزیز است. در برابر مشکلات صبر را پیشه کنید؛ باشد که مورد لطف و رحمت خداوند قرار گیرید.
من تا به حال چند بار وصیتنامه نوشتهام و هر بار ما را به خط پدافند میبرند یا منتظر عملیات بودیم و عملیات نمیشد و هر بار آنها را پاره میکردم، ولی این بار امکان دارد بار آخر باشد. این بار شاید ما هم به کاروان حسینی برسیم. این وصیتنامه را در حالی مینویسم که سر و جانم مشتاق به عشق و شهادت است. شهادت مرگ شیرینی که جز بندگان خالص و پاک او کسی بدان نمیرسد.
امروز تنها دستگیرهای که برای رستگاری در دنیا باقی مانده است نهضت معجزهآسای ایران است؛ پس برای یاری کردن این نهضت حسینی بار سفر بسته و به دنبال امیر این کاروان که همان امام عزیز است به راه افتید تا در این راه به صراط مستقیم رسیده و مقرب درگاه الهی شوید.
خدایا! در طول عمرم نتوانستم حسینوار زندگی کنم لااقل مرگم را مانند حسین (ع) قرار بده.
عزیزان بدانید که شهادت هدف نیست بلکه مقصدی است که مجاهدان برای رسیدن به آن از یکدیگر سبقت میگیرند. شهادت مرگ نیست؛ رسالت است. شهات رفتن نیست؛ جاودانه ماندن است. شهادت جان دادن نیست؛ جانیافتن است. شهادت به اجبار رفتن نیست، خود خواستن است. شهادت مردن نیست؛ تولد است و بالاخره شهادت سکوت نیست؛ فریاد و به آرزو رسیدن است.
سلام به مادر عزیزم که بعد از خدا و امام امت، مهربانترین و عزیزترین موجود نزد من است. من به وجود تو افتخار میکنم چنین فرزندی را تربیت کردی که افتخار اسلام باشد.
سلام به پدر عزیزم و برادران و خواهران عزیزم میرسانم.
مادرجان! راهی را که من انتخاب کردم با حقیقت و درستی است. از شما خواستارم که امام امت، آن مجاهد کبیر و عصاره حسینبنعلی (ع) را یاری نمایید و او را تنها نگذارید؛ زیرا یاری امام در این زمان، یاری قرآن و اسلام است.
مادرم! زحمت مرا زیاد کشیدی. امیدوارم که در مقابل شهادت من انشاءالله صبر را پیشه کنی. شما ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین (ع) را لبیک گفته و از تنها دارایی خود که فرزندتان بود، گذشتید پس بدانید که زحمات شما بی اجر نخواهد ماند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
علینظر امینافشار
منبع: نوید شاهد
انتاهی پیام/ ۱۳۴