خواهر شهید «شریفی»:

مادرم چشم انتظار برادر شهیدم «غلامرضا شریفی» از دنیا رفت

«شریفی» گفت: مادرم از شدت چشم انتظاری و بی‌تابی برای برادر شهیدم، چشمانش را از دست داده بود و تا آخرین لحظه عمرش، منتظر شنیدن خبری از شهید بود و می‌گفت ای کاش حداقل یک استخوان و یا حتی یک کفش از شهید بیاورند و بگویند که پسرم پیدا شده است.
کد خبر: ۶۷۲۸۱۵
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۳ - 13June 2024

مادرم چشم انتظار برادر شهیدم «غلامرضا شریفی» از دنیا رفتبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از همدان، مراسم استقبال از خانواده شهید «غلامرضا شریفی» با حضور جمعی از مردم خانواده شهدا، ایثارگران و مسئولان در مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس همدان برگزار شد. شهید ۱۸ ساله بسیجی اهل دشت آزادگان خوزستان که در سال ۱۳۷۶ به عنوان شهید گمنام در مزار شهدای گمنام همدان خاکسپاری شده بود.

«فریده شریفی» خواهر این شهید بزرگوار در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاع‌پرس، با اشاره به ولایتمداری برادر شهیدش، اظهار داشت: شهید «غلامرضا شریفی» با وجود سنش کمش در دوران انقلاب نیز از مبارزان انقلابی بود و همزمان با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت تا اینکه در عملیات «والفجر مقدماتی » در سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

وی با اشاره به اینکه ما پنج خواهر و پنج برادر هستیم، افزود: برادرم فرزند هفتم خانواده بود و بسیار مذهبی، اهل نماز و روزه و اخلاق‌مدار بود که با شروع جنگ تحمیلی با یک اسلحه ژ۳، به جبهه رفت و به دلیل مهارت بالایش آرپیچی‌زن شد.

وی با بیان اینکه ای کاش پدر و مادر زنده بودند و این روز را می‌دیدند از چشم‌انتظاری آنان گفت و افزود: مادرم در سال ۱۳۹۳ و پدرم در سال ۱۳۷۹ به رحمت خدا رفتند و تا آخرین لحظه منتظر شنیدن خبری از برادرم بودند.

این خواهر شهید ادامه داد: مادرم از شدت چشم انتظاری و بی‌تابی برای برادرم چشمانش را از دست داده بود و تا آخرین لحظه عمرش، منتظر شنیدن خبری از شهید بود و می‌گفت کاش حداقل یک استخوان و یا حتی یک کفش از شهید بیاورند و بگویند که پسرم پیدا شده است.

وی متذکر شد: خوشحالم از اینکه برادرم شناسایی شده و دیگر چشم انتظار نیستیم، اما ناراحتم از اینکه مادرم در حسرت دیدن برادرم از دنیا رفت، چرا که خیلی بی‌تابی می‌کرد و روزهای سختی را در فراق برادرم گذراند.

انتهای پیام/

 

نظر شما
پربیننده ها