به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «محمود جعفرپورخرانقی» متولد ۱۳۳۴/۰۸/۰۷ در اردکان است که در تاریخ ۱۳۶۱/۰۴/۲۳ در شلمچه و در عملیات رمضان به شهادت رسید.
در ادامه گوشه ای از زندگی نامه و وصیت نامه شهید را لز نظر می گذرانید:
هفتم آبان ۱۳۳۴، در روستای درند بخش خرانق شهرستان اردکان به دنیا آمد. پدرش محمدعلی، کارگر معدن بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه بافندگی بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم و سوم تیر ۱۳۶۱، با سمت تکتیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به گردن و سینه، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای روستای درند از توابع زادگاهش به خاک سپردند.
متن کامل وصیت نامه شهید محمود جعفرپور خرانقی:
بسم الله الرحمن الرحیم
کل یوم عاشورا کل عرض کربلا
قال الحسین علیه السلام فی یوم عاشورا
شیعتی ماء عذب؟ او سمعتم یغرب او شهید؟ لعن الله امة سمعت بذالک فریضت به یا ابا عبدالله (ع)
مادر جان و پدر جان همه ماهها محرم است و همه روزهها عاشورا است وهمه سرزمین ما کربلا است و اینک متن وصیت نامه اینجانب محمود جعفر پور که در تاریخ ۱۳۶۱/۳/۱ اعزامی از یزد به اهواز آمدم که رفته در جبهه جنگ حق علیه باطل برای حراست از دینم به دستور رهبر عزیزم که امیدوارم بتوانم حقوق آن بزرگوارم ولو به قطرههای خونم باشد ادا نمایم که فرمان او فرمان امام زمان و فرمان امام زمان فرمان پیامبر فرمان پیامبر فرمان خدا میباشد.
خدایا تو را به حق فاطمه طول عمر به ایشان عنایت فرما و عرض دیگرم اینکه اگر سعادتم یاری کرد و شهید شدم مرا در گورستان درند دفن نمائید - عرض دیگرم به پدر و مادرم و پدر و مادر جان اگر این افتخار نصیب شما شد که فرزندی مثل من در راه خدا قربانی کردی ننال و؟ مواجهات کن که جواب حضرت حسین علیه السلام دادهای و توای مادرم و پدرم که شبها درباره من ناراحتی کشیدهای امیدوارم که مثل ام لیلا مادر حضرت علی اکبر باشی که وقتی علی اکبر رفت نزد مادرش که اذن میدان بگیرد و مادرش شاید کمی اعمال کرد حضرت علی اکبر فرمود اگر نمیخواهی بروم نمیروم ولی اگر فردای قیامت جده ام حضرت فاطمه از تو سوال کند که مگر علی اکبر و از حسین من عزیزتر بود چه جوابخواهی داد؟ ام لیلا فرمود عزیزم برو مبارکت باد.
پدر و مادر عزیزم شمااگر خواستی گریه کنید برای پسرفاطمه گریه کنید، چون حضرت امام حسین (ع) در روز عاشورا مادر نداشت و دیگر یاور هم نداشت و بهر او گریه کنید و، چون من مال شما نبودم مال خدا بودم چند روزیکه به عنوان امانت نزد شما بودم و اگر کسی امانتش به کسی سپرد و وقتی امانتش گرفت دیگر ناراحتی ندارد ودیگر عرضی ندارم هر چه شما کردی خانواده من مخصوصا"فرزند عزیزم و مادر امیدوارم که برادرانم هم پیرو خط اسلام و امام زمان باشند و نگذارید اسلحه بنده به زمین بیافتد و انتقام خون بنده از بعثیون کافر بگیرید و پدر جان میدانم که من فرزندخوبی برای تو نبودم و برای مادرم هم نبودم و هیچ کارخوبی برای شما انجام ندادم ولی شما مرا ببخش شما مرا عفو کنید میدانم شما برای من آرزوها داشتی و چه کار میشود کرد اسلام در خطر است اول باید اسلام را نجات داد و همان اسلامی که امام حسین برایش خون داده علی اکبر برایش خون داده ابوالفضل برایش خون داد حضرت زینب برایش اسیری کشیده و عرض دیگرم آن است که هر چه شما کردی رهبرم امام خمینی او را دعا کنید که مایه امید ماملت ایران است و اگر غیر از این باشد خون ما را پایمال کردی والسلام.
محمود جعفری پور
و دیگرای همسرم تقاضائی که از شما دارم کاملا" از من راضی باش که اینجا محشر است میدانم که همسر خوبی برای شما نبودمای شمابرای رضای خدا مرا ببخش و عفوم کن.
و از تمام هم سایهها ودوستان و خویشان و قومان برایم حلال بودی بطلب و از مادیات هم بخو که اگر در حقش بدی کردم مرا حلال کنید و من در اینجا دستم از چاره کوتاه است و دیگر وعده ما و شما در روز محشر امیدوار و موفق و پیروز باشید ادامه دند راه حضرت زیبنب و راه فاطمه زهرا باشد والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
و عرض دیگرم آن است که وسایل خانگی هر چه دارم تا فرزندم صاحب خانواده نشده از آنا استفاده کنید و هر وقت دخترم عروس شد لوازم خانگی که متعلق به خود من درد مال دخترم است و خواهش که دام حق فرزندم پایمال و غصب نکنید که قلب من پاره پاره کرده اید و نگوئید اینها برای صداقم بر میدارم نه اینها به آن ربطی ندارد، چون دو دانگ خانه دارم برای صداق و برای زحمتیکه در خانه من کشیده اید و من در این باره سخنم را تمام کرده ام خودت دانی و خدای خودت.
انتهای پیام/