به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «حسین آجاک» متولد ۱۳۴۷/۰۱/۰۳دهم فروردین ۱۳۶۷ در روستای بنستان تابعه شهرستان بهاباد به دنیا آمد. پدرش علی بازنشسته سنگ آهن طبس و مادرش فاطمه نام داشت. در رشته برق در هنرستان تحصیل کرد و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۶ ازدواج کرد.
وی به عنوان بسیجی به جبهه رفت در تاریخ دهم فروردین ۱۳۶۷ با سمت آرپی جی زن گردان، درشاخ شمیران بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید. بعد از ۵ سال پیکرش به وطن بازگردانده شد و در گلزار شهدای روستای زادگاهش بنستان به خاک سپرده شد.
متن کامل وصیت نامه شهید حسین آجاک:
بسم رب الشهداء و الصدیقین
«الذین ءامنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل ال.. باموالهم وانفسهم» «اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون»
آنانکه ایمان آوردند و از وطن خود هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند آنها نزد خدا مقامی بلند دارند و آنها سعادتمندان دو عالمند.
با حمد و سپاس خداوند یکتا و بی همتا را و سلام بر ائمه اطهار و امام زمان مهدی ارواحنا فدا و درود بر نایب بر حقش خمینی کبیر و بت شکن زمان رهبر انقلاب اسلامی ایران و درود بر روحانیت مبارز و خستگی ناپذیر و ملت شریف و شهیدپرور ایران و درود بر شهداء صدر اسلام تا کنون شهدایی که با دادن خون پاکشان نظام دیکتاتوری را سرنگون کردند و حال با قامتی رسا در مقابل تمامی ظلم و ستم ایستاده اند.
ای ملت شریف هرچه کردید این امام این یگان امید مستضعفان جهان و این روحانیت عزیز که همه عمر خویش را صرف آسایش شما مردم میکنند در مرحله بعد خانوادههای شهدا و معلولین انقلاب.
من خیلی دلم میخواست امام عزیز را از نزدیک زیارت کنم ولی چه کنم توفیق این را نداشتم و هنوز هم متاسفانه بعضیها او را نشناخته اند و صد افسوس...
ولیای امام عزیز بدانید که همه عمرم فدای یک لحظه عمر شما.
و، اما توای پدر عزیزم شما که، چون ابراهیم فرزند خود را به قربانی در راه خدا فرستادید فقط از شما میخواهم که دعا کنید خدا این قربانی را از شما قبول کند و مبادا که بعد از شهادت من ناراحت شوید و یا خدایی ناکرده گریه کنید. چون شما واقعاً باید خوشحال باشید که چنین فرزندی را تربیت کردهای که در راه اسلام کشته شود و اگر خواستی گریه کنی گریه کن بلند بلند هم گریه کن، اما بر امام حسین و داغ علی اکبر بر جگرش.
اما پدرم پدر مهربانم از شما به خاطر زحمات بیش از حدی که برایم کشیدید طلب بخشش میکنم.
حال سخنی با مادرم مادر غم پرورم دارم و بشنوای مادرمای مادر عزیزم شما که حاضر شدید برای رضای خدا فرزند خودت را به قربانگاه بفرستی و با دست خودکفن بپوشانی مبادا وقتی جنازه غرقه بخون یا بی سر و دست مرا ببینید گریه کنید، چون ام البنین هم هرگز برای چهار فرزندش مخصوصاً ابوالفضل گریه نکرد بلکه برای حسین فرزند دختر پیامبر اشک میریخت و خود شما همای مادر خوب میدانید که شهید دادن افتخاری است که نصیب هر کس نمیشود.
پس مادر جان هر چه شما کردی عزاداری نکنید و خوشحال باشید تا دشمنان ما بدانند که همانطور که امام عزیز ما فرمودند ما از شهید دادن باکی نداریم؛ وای مادر مرا ببخشید و حلال کنید چرا که در طول مدت عمر کوتایم به شما زیاد زحمت دادم.
و، اما توای برادر. هر چه شما کردید فرا گرفتن علم و دانش، زیرا که اگر درخت تو بار دانش بگیرد (به زیر آوری چرخ نیلوفری را)ای برادرم همیشه پیرو خط رهبر باش. هرچه تو کردی پدر و مادر مبادا آنها را ناراحت کنی و دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا را فراموش نکنی.
و، اما خطابم به شما استای خواهرانم از شما میخواهم که همیشه حجاب را زینت خود قرار دهید و بدانید که حجاب شما از خون من با ارزشتر است. هر چه شما کردید پدر و مادر.
در پایان از همه دوستان و اقوام میخواهم که مرا ببخشید و اگر یک وقتی خدای ناکرده ناراحتی از من دیدید من را حلال کنید.
به امید روزیکه تمام مستضعفان جهان بر تمام مستکبران پیروز گردند.
من نمیخواهم چو بیماری در بستر بمیرم
میروم تا همچو شیری در دل سنگر بمیرم
وای بر صدامیان که میمیرند، چون مرگ یزیدی
من بر آنم در ره یزدان، چون حیدر بمیرم
اگر جنازه مرا ندیدید نمیخواهم که صورت قبر برایم درست کنید، زیرا از شهدایی که جسد پاکشان در صحرای خوزستان افتاده و گمنام هستند خجالت میکشم.
برادر کوچک شما -حسین آجاک
انتهای پیام/