گروه بینالملل دفاعپرس: ترور «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس و «فؤاد شکر» از مقامات ارشد حزبالله نشان داد که وضعیت منطقه به سمت تشدید تنش خطرناکی پیش میرود و با توجه به تشدید تنشهای سیاسی و نظامی، این سوال در بین افکار عمومی جهان مطرح میشود که آیا احتمال وقوع یک جنگ همهجانبه در منطقه غرب آسیا قریبالوقوع است یا خیر؟
همه میدانند که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی تلاش میکند آمریکا را به سمت درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران سوق دهد و ترور شهید «هنیه» در تهران و شهید «شکر» در بیروت نیز بخشی از این طرح شوم برای تغییر موازنههای منطقهای و تحریک ایران و نیروهای مقاومت برای گسترش درگیری در منطقه است.
هرچند محور مقاومت در طول جنگ غزه تا حدودی موفق شده بود که معادله بازدارندگی در برابر «اسرائیل» را به نفع خود حفظ کند، اما حملهای که فرودینماه گذشته در جریان آن صهیونیستها کنسولگری ایران در دمشق را مورد هدف قرار دادند، آزمون جدیدی برای این معادله بود که ایران اسلامی را در مقابل دو گزینه قرار داد؛ یا باید برای حفظ بازدارندگی و جلوگیری از تشدید اقدامات تروریستی «اسرائیل» قاطعانه جواب میداد، یا اینکه از پاسخگویی خودداری میکرد و خطر تشدید اقدامات تحریکآمیز اسرائیلیها را به جان میخرید.
اما جمهوری اسلامی ایران با برنامهریزی و محاسبه دقیق و عقلانی تصمیم به پاسخی قاطعانه تحت عنوان عملیات وعده صادق گرفت تا منطقه را از ورود به جنگ همهجانبه نجات دهد.
به نظر میرسد، اینگونه پاسخها مانع از جنگطلبی بنیامین نتانیاهو نشده و او با استفاده از سیاست «باج خواهی» بهدنبال تشدید تنش در منطقه است و تلاش میکند واشنگتن را به سمت برداشتن گامهای خصمانهتر در قبال ایران سوق دهد. با این حال شواهد نشان میدهد که آمریکا تمایلی به درگیری گسترده در غربآسیا ندارد. البته این تردید، تا حدی به دلیل بحرانهای اقتصادی داخلی است، زیرا این کشور با بحران بدهی مواجه است که در صورت ورود این کشور به یک جنگ جدید میتواند، منجر به فروپاشی اقتصادی شود.
از سوی دیگر سیاست آمریکا در دولت بایدن نیز تمرکز به مسائل داخلی مانند تورم و بیکاری است که در حال حاضر شرکت در یک جنگ خارجی را نامطلوب میداند، بهویژه اینکه انتخابات ریاستجمهوری نیز در پیش دارد.
اما محور مقاومت در پاسخ به اقدامات تروریستی اسرائیل که منجر به شهادت اسماعیل هنیه و فواد شکر شد، راهبردی محتاطانه اتخاذ خواهد کرد و سخنان اخیر سید حسن نصرالله هم تأییدی بر این راهبرد است، زیرا وی اشاره کرد که پاسخ سخت، اما عاقلانه خواهد بود.
تاکید سید حسن نصرالله بر هزینه احتمالی جنگ برای اسرائیل نشان میدهد که او به دنبال ارسال پیامی روشن به واشنگتن در مورد خطراتی است که در صورت ادامه حمایت از سیاستهای خصمانه نتانیاهو با آن مواجه خواهد شد. این پیام همچنین موقعیت محور مقاومت را در حفظ توازن استراتژیک در منطقه تقویت میکند و تلاش اسرائیل برای کشاندن طرفین به درگیری حساب نشده را خنثی میکند.
لذا با درنظر گرفتن همه این عوامل، به نظر میرسد که احتمال یک جنگ همهجانبه در غرب آسیا هنوز وجود دارد، اما تا حد زیادی بستگی به این دارد که طرفین چقدر عاقلانه بحران را مدیریت کنند و با این حال، تضمین نمیشود که وضعیت به همین شکل باقی بماند، زیرا هرگونه اشتباه در محاسبات میتواند منجر به یک فاجعه منطقهای و بینالمللی شود.
در نهایت، گزینهها برای همه طرفها باز است و با گذشت زمان، استراتژیهای دنبالشده و توانایی طرفها برای اجتناب از فاجعه روشنتر میشود. در این شرایط، غربآسیا همچنان یک منطقه ناآرام باقی میماند، زیرا اگر طرفها نتوانند تنشها را کنترل کنند و به حل و فصل مسالمتآمیز بحرانهای لاینحل دست یابند، وضعیت ممکن است هر لحظه بدتر شود.
آنچه مشخص است این است که همه طرفها بجز نتانیاهو سعی میکنند از جنگ دوری کنند؛ اما آنچه در این مورد تعیینکننده است، موضع آمریکاییها در قبال سیاست باجخواهی و زیادهخواهی رژیم صهیونیستی است که درصورت تداوم حمایت آنها از صهیونیستها میتوانند قربانی سیاستهای شوم نتانیاهو شوند.
انتهای پیام/ 411