به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، از مشایخ مکتب تربیتی نجف بزرگان زیادی را میتوان نام برد؛ اما به شهادت تاریخ آنچه اکنون از این مکتب به دست ما رسیده است -اگر نه تمام آن- عمدهاش از طریق جناب آیتالله سید علی قاضی طباطبایی (رض) بوده است.
مرحوم قاضی (متوفای ۱۳۶۶هـ. ق) در خاندانی متولد شد که همگی از علما و اهل فضل بودند. پدر ایشان (سید حسین قاضی طباطبایی) سالها از درس مرحوم میرزای شیرازی بهره برده بود. مرحوم سید حسین مدتی تحت تعلیم و تربیت امامقلی نخجوانی (رض) بوده است.
امامقلی نخجوانی از زهاد بزرگ آن عصر بود که طریقه مشایخ او به آقا محمد بیدآبادی و قطبالدین نیریزی (ره) میرسیده است. بدین ترتیب روشن میشود که چرا مرحوم سید علی آقای قاضی اولین استاد خود را پدر خود آقا سید حسین دانسته.
وی پس از مهاجرت به نجف در سال ۱۳۱۳. ق از علمای عصر خود نظیر شیخالشریعه اصفهانی و محمدحسن مامقانی (ره) بهره برد و در فقه و حدیث به درجات عالی علمی دست یافت. همزمان از بزرگان طریقه ملاحسینقلی همدانی بهره میبرد و نام او در میان شاگردان آسید احمد کربلایی، سیدمرتضی کشمیری و شیخ محمد بهاری (ره) دیده میشود.
چنانکه از فهرست اساتید ایشان پیدا است، مرحوم سید علی قاضی را باید یکی از جامعترین اساتید کل سلسله مشایخ مکتب دانست؛ که یکباره تمام حوزه معرفتی و توحیدی اسلام را گردآورده و عملاً آن را پیاده کرده بود. همین جامعیت و ظرفیت وجودی بود که ایشان را همچون وارث خلف اولیا و اوصیا (ع) در جایگاه تربیت تعداد زیادی از علمای اسلام قرار داد. ایشان ورود و احاطهای عمیق به ظرایف عرفان ابنعربی و حکمت اسلامی داشت، و همینطور استفادههایی بدیع از آیات و روایات میفرمود. همین مطلب باعث شد تا به پشتوانۀ جامعیت ایشان، ذائقهای نو شکل بگیرد و در آثار و اندیشه شاگردان بزرگ او امتداد بیابد.
همّ اصلی ایشان تربیت شاگرد بود و در این کار هم به نهایت توفیق دست یافت. برای ایشان چیزی در حدود ۵۰ شاگرد ذکر شده است؛ بزرگانی نظیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (رض) و برادر ایشان مرحوم سید محمدحسن الهی طباطبایی، شیخ علیاکبر برهان، آیتالله شیخ محمدتقی بهجت، سید هاشم حدّاد، سید محسن حکیم، شهید سید عبدالحسین دستغیب، شیخ عباس قوچانی، سید عبدالکریم کشمیری و شیخ علیاکبر مرندی (رحمتالله علیهم).
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد شأن و جایگاه آیتالله قاضی همواره ایشان را از پربرکتترین علما و الگویی مناسب برای اقشار مختلف مردم بهخصوص جوانان خواندند و در توصیف ایشان اینطور میگویند: «مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسلهی علمی فقهی و حِکمی خودمان در حوزههای علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاصالخاص داریم که میتواند برای همه الگو باشد، هم برای علما الگو باشد - علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند. اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند؛ و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق مندرآوردی و تخیّلی - مثل بعضی از سلسلهها و دکانهای تصوّف و عرفان و ... - بلکه صرفاً از طریق شرع مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.»
«ایشان علاوه بر مقامات معنوی و عرفانی خودشان، شاگردان زیادی را هم تربیت کردند که این خیلی با ارزش است؛ شخصیتهای بزرگی که ما بعضی از اینها را ملاقات کردیم، زیارت کردیم: مرحوم آقای طباطبائی، مرحوم آقای آسید محمدحسن الهی - اخوی ایشان - مرحوم آقای آمیرزا ابراهیم شریفی - که داماد مرحوم آقای قاضی بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجستهی آقای قاضی بودند - مرحوم آقای حاج شیخ عباس قوچانی، و در این اواخر هم مرحوم آقای بهجت؛ بزرگان دیگری هم بودند، مثل مرحوم آقای حاج شیخ محمدتقی آملی، مرحوم آقای حاج شیخ علیمحمد بروجردی و شخصیتهای متعدد دیگری».
«مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسلهی علمی فقهی و حِکمی خودمان در حوزههای علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاصالخاص داریم که میتواند برای همه الگو باشد، هم برای علما الگو باشد - علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند.
اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند و به مقامات عالیه رسیدند و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق مندرآوردی و تخیلی - مثل بعضی از سلسلهها و دکانهای تصوف و عرفان و ... - بلکه صرفاً از طریق شرع مقدس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.»
انتهای پیام/ 118