به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر، جمعیت آنقدر زیاد آمده بود که برای ایستادن هم جا نبود. سالن اصلی همایش های برج میلاد، جمعیت موج می زد. مردم آمده بودند تا در اختتامیه ی مجموعه جشنواره های «شکوفا» شرکت کنند. گوشه ای از سالن، در آخرین نقطه ای که میشد نشست، جایی پیدا کردیم. اگر اینجا هم نبود، مجبور میشدیم بایستیم. مجبور!
سخنران اول از روی برگه متن خودش را خواند. متنی که با خمیازهها و دهندرههای بغلدستی ها و جلویی ها همراه شد. سخنران، بدون توجه به کسانی که روی صندلی های مقابلش نشسته بودند، می گفت: «با راهاندازی کانون های تخصصی...» چنددختربچه و پسربچه، با خش خش، پفک هایشان را درآوردند و شروع به خوردن کردند! «سامانه مدیریت محله» از آنطرف، گوشی موبایلی بالا رفت و چند عکس سلفی از خودش گرفت. «ارتقای سواد رسانه ای» خانمی که معلوم بود از مسئولان سالن همایش است، نزدیک بچه های پفکی شد و گفت: اگر سروصدا کنید از سالن بیرونتان می کنم! بچه ها هم توی بغل مامانشان کز کردند و چند دقیقه بعد، ورجه وورجه هایشان شروع شد.
سخنران همچنان از روی برگه متن می خواند و می گفت: «با قابلیت نگهداری اطلاعات و بروز و ظهور استعدادها در...» همین هنگام خانمی با مونوپادش که برای سلفی گرفتن وسیله ی مناسبی است از سالن بیرون رفت. احتمالا عکس سلفی را ترجیح داده بود به «مؤلفه های ارزیابی» که مدیر محترم همچنان «انشاءوار» می خواند.
سخنرانی با شروع کلیپ، تمام شد. کلیپ که احتمالا با برنامه ی Movie maker ساخته شده بود، اعلام کرد که «400.000 تهرانی! در این جشنواره شرکت کرده اند» یعنی از بین هر 10 شهروند تهرانی تقریبا 1 نفر در این جشنواره شرکت کرده است. اگر کمی ریاضی و آمار و احتمالات سال سوم دبیرستان، در خاطرمان مانده باشد، با یک محاسبه ی سرانگشتی می توان نتیجه گرفت از بین اعضای فامیل (عمه و عمو و خاله و دایی) حتما چند نفر در این جشنواره شرکت کرده اند. جشنواره ای با 400هزار شرکت کننده، یعنی باید تمام تهرانیها به صورت مستقیم و غیرمستقیم اسم آن را شنیده باشند! اگر شما نشنیده اید حتما گوش تان ضعیف بوده است!
کلیپ همینطور که از 400 هزار شرکت کننده اش در یک شهر می گفت، سراغ پسر نوجوانی رفت که در حال بازی کردن با تبلت بود. او با بازی کردن توانسته بود «پرچم محله ی خود را بالا ببرد» و در یکی از بخش ها نفر سوم این جشنواره شود! بعد از کلیپ، مجری برنامه، وسط سِن پرید و فریاد زد: تشویق کنید!
مجری که با حرارت حرف میزد و سعی میکرد تماشاچیان را به وجد بیاورد. مدام از آن ها تشویق می گرفت و با تعریف لطیفه های بانمک و بی نمک، جمعیت را می خنداند. دکتر عاملی با معرفی مجری به عنوان عضو شورایاری! (شورای عالی) فضای مجازی پشت تریبون رفت و درباره ی تکنولوژی وب 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و فلسفه ی سهروردی صحبت کرد. درباره «تئوری وینگ و کورزویل» هم حرف زد. سه ردیف جلویی ما همه رفتند و حالا کلی جای خالی در سالن دیده می شد. وسط سخنرانی یک نفر دست زد. این کار در همایش، حکم همان «خسته نباشید» در کلاس درس را دارد.
سخنران بعدی اعلام کرد 7800 نفرساعت، کار داوری صورت گرفته است. بیانیه ی داوران را از جیب کتش درآورد و خواند. من هم مثل خیلی های دیگر از سالن بیرون زدم که خستگیام دربرود. دختربچه ای که بلندبلند گریه می کرد و مادرش، کشانکشان او را داخل سالن می برد، ملتمسانه می گفت: مامان تورو خدا میشه همین جا بشینیم و داخل نریم...!
چند دقیقه بعد از آن دختربچه و مادرش، به سالن برگشتم. حاج آقا امرودی (معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران) بعد از اجرای دو آهنگ از مانی رهنما (خواننده پاپ) روی صحنه رفت و گفت: من منتظر بودم که ایام فاطمیه را تسلیت بگویید و حالا برای این ایام از حاضران می خواهم که یک صلوات-تشویق بفرستند. جمعیت هم یک صلوات فرستادند و بعد از آن شروع به دست زدن کردند. من از سالن بیرون آمدم. این بار برنگشتم...