به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، به مناسبت سالروز عروج «نادر طالب زاده» استاد حوزه، فرهنگ، رسانه و مقاومت مراسمی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران با مشارکت موسسه افق نو و بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار شد.
حامد قشقاوی؛ دبیر امور بینالملل کنفرانس موسسه افق افق نو در ابتدا این مراسم با بیان اینکه موضوع پنل را هنر، فرهنگ و جامعه است، اظهار داشت: قصد داریم درباره دغدغههای جامعه ایرانی در این حوزهها صحبت کنیم، درست است که عمده کارهای ما با استاد طالب زاده در حوزه بین الملل بود، اما الان احساس میکنیم مسائل داخلی بی ارتباط با حوزه بین الملل نیست، از این رو دغدغه مطرح کردن مسائل فعلی جامعه ایرانی و ارتباطش با اتفاقات جهانی در همایش ملی امسال به وجود آمد.
بهروز افخمی کارگردان سینما و تلویزیون هم در ادامه ضمن تأکید بر موضوع هوش مصنوعی، گفت: من فکر میکنم تحولات مرتبط با هوش مصنوعی و از بین رفتن انسان، فرهنگ و سینما و ... به وسیله هوش مصنوعی برای ما آشناست، درواقع این مسائل در ما ترس ایجاد نمیکند و غریبه نیست. مثل همان ماهواره و انفجار اطلاعات که شهید آوینی آن زمان نوشتند من از آن خیلی نمیترسم... من نمیدانم به کسانی که مدعیاند هوش مصنوعی خیلی کارها میتواند بکند چگونه میتوان فهماند خیلی کاری از هوش مصنوعی برنمیآید.
وی ادامه داد: درواقع اگر هوش مصنوعی هم بخواهد فیلمنامهای بنویسد بالاخره آخرش یک فیلنامه نویس متخصص باید بخواند و قضاوت کند که کدام فیلمنامه بهتر است؛ «فیلمنامهای که توسط انسان نوشته شده با فیلمنامهای ک هوش مصنوعی نوشته»، پس لازم است فیلمنامه نویس به ذوق هنری خودش اتکاء کند و تشخیص نهایی با انسان فیلمنامهنویس است و فیلمنامه نویس باید بداند که او واقعاً فیلمنامه نویس متخصص است. هوش مصنوعی نمیتواند جای خلاقیت عمیق را بگیرد.
در ادامه شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما گفت: این دانشگاه نسبت به موضوع هوش مصنوعی اهتمام دارد. به طور مثال همایش هوش مصنوعی، فرهنگ و رسانه، همین ماه، در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیما برگزار خواهد شد.
وی ادامه داد: همچنین یکی از صحبتهای ما با دانشکدهها همین است که در پنج سال آینده روند آموزشهای ما در حوزه فرهنگ و هنر تغییر خواهد کرد، اما نباید از آن بترسیم. درست است که هوش مصنوعی خیلی از کارها را راحت میکند، مثلا به راحتی انیمیشن ژاپنی را کپی میکند؛ اما نهایتاً با استفاده از تجربه کنونی بشری میتواند جمع آوری اطلاعات و بازآرایی داشته باشد و بعید است که بتواند نوآوریهای بدیعی را انجام بدهد و این نوآوری ویژگی انسان است.
اسفندیاری ادامه داد: طالبزاده کسی است که از دانشگاههای آمریکایی به ایران میآید، در حالی که اینجا هم کسی را نداشت؛ و درنهایت راننده بولدوزر میشود. از سرزنشها نمیترسیده این ویژگی باعث منحصربهفرد شدن میشود.
اسفندیاری تصریح کرد: یک گروه رپ ایرلندی اخیراً در کنسرتشان در آمریکا شعار ضد اسرائیلی دادند، رسانههای آمریکایی برآشفتند. امثال نادر طالبزاده زمینه این ارتباطات فکری و روشنگریها و دیپلماسی عمومی را ایجاد کردند.
بهروز افخمی گفت: امروز برای دنیا مشخص شده که تمدن یک لایه نازک فریبکارانه است که بر اصل توحش حاکم بر دنیا کشیده شده و شرایط جنگل حاکم است. باید بپذیریم که اشتباه کردیم ک فکر میکردیم میتوانیم دنیا را تبدیل کنیم به یک بهشتی ک انسانهایش عقلایی هستند که میتوانند بدون توحش کنار هم زندگی کنند. کسانی که با فرهنگ پهلوانی شاهنامه آشنا هستند میدانند پهلوانها به دنبال ایجاد بهشت یا پیروزی نیستند بلکه دنبال کشته شدن جوانمردانه و پیروزمندانه هستند.
وی با تاکید بر نقش فرهنگ گفت: فرهنگ فراموش شده ما این است که شهادت خوشحال کنندهتر از پیروزی است. قاعده برقرار، جنگ است نه صلح، توحش است نه تمدن، هر کس صحبت از تمدن کرد بدانید میخواهد فریبی انجام دهد اسلحه ات را بگیرد. این حرفها را اگر بزنیم فکر میکنند دیوانه هستیم، اما این مسائل امروز برای خیلی از آمریکاییها واضح شده هر چند هنوز برای برخی ایرانیها مشخص نشده است.
دکتر اسفندیاری در ادامه بحث گفت: آثار ادوارد سعید استاد شرق شناسی نیز در راستای صحبتهای آقای افخمی است، او میگوید غربیها برای استعمار شرق آمدند و گفتند ما نژاد برتریم و ... در عرصه فرهنگی هم گفتند ما متمدنیم و شما وحشی، ما آمدهایم شما را متمدن کنیم، شما صلاحیت استفاده از منابعتان را ندارید.
وی تصریح کرد: مشکل این است ک ابتدا جا میاندازند ما نرمال نیستیم، ک پایشان را روی گردنمان بگذارند. نرمال نبودن از واژههای مهم استعماری است. ما کهنترین نظام و حکومت جهانیم، اما روشنفکر ایرانی حسرت کشورهای امارات و قطر و ... را میخورند. اصلا گویا نظام فکری عوض شده است، مثلا در مذاکرات گونهای وانمود کردند، که گویی آمریکا تهدیدی کرد تا ایران مجبور شد مذاکره کند، اگر واقعا ما اینقدر ضعیفیم و در حال فروپاشی هستیم، چرا آمریکا نامه مینویسد و درخواست مذاکره میکند.
دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف و پژوهشگر گفت: درباره فرمایشات استاد زیباکلام که دردمندانه بیان کردند تقریبا همدل هستم. همه ما پیوسته میکوشیم وضعیت موجود و دردها در همه حوزهها، از اقتصاد تا فرهنگ و حکمرانی را بیان بکنیم. اما ذکر دو نکته رو خالی از فایده نمیدانم و فکر میکنیم ما بیش از این که بخواهیم توصیف اوضاع نابسامان رو داشته باشیم باید به دو پرسش هم توجه داشته باشیم یکی اینکه چرا وضعیت چنین است؟ چرا چنین شد؟ آیا این یک امر اخلاقی است؟ حاکمان ما بداخلاقاند؟ روی نفسشان کار نکردند؟ من بر این باورم که امام خمینی و فرزندانش پاکترین نیروهای تاریخی بودند که این کشور به خودش دید.
وی گفت: چه کسی این قرار را به هم زد؟ این کدام ساختارهاست که اجازه نمیدهد در حدود دو قرن این ملت به مطالباتش دست پیدا کند. چه حکومت سکولار باشد چه به اصطلاح دینی باشد. تفاوت ارزشهای اخلاقی در بین این دو حکومت اصلا قابل مقایسه نیست. اما چرا با توجه به این همه فداکاریهای مردم ما به بخش زیادی از مطالباتشان دست پیدا نکردند؛ لذا من فکر میکنم مسئله شخصی و اخلاقی و روانشناختی نیست بلکه ساختاریست. چیست که نمیگذارد ما از برهوت توسعهنایافتگی نجات پیدا کنیم؟
عبدالکریمی تصریح کرد: من بحثم رو با اجازه دوستان از اینجا آغاز میکنم که جبهه مقاومت ظهور جبهه مقاومت در جهان کنونی بیشتر به یک معجزه شبیه است. در جهانی که تمدن غرب و نظام سلطه تمام جهان را تحت سیطره خودش درآورده در غرب آسیا نیروهایی دست به مقاومت زدند که ناشی از یک ایدئولوژی بزرگ است که ریشه در فرهنگ و تاریخ ما داشته است.
وی گفت: جبهه مقاومت به نظر من یک یگانه نیروی نفی در جهان کنونی است. بعد از فروپاشی جماهیر شوروی تقریبا جهان دیگر نیروی نفی ندارد. دیگر چگوارا و فیدل نیست که نیروهای نفی خود به نیروهای اثبات تبدیل شد. امروز آرمان داشتن و نزاع و چالش برای تحقق آرمانهای انسانی از هر سو سرکوب میشود و آرمانهای اکثر روشنفکران جهان داشتن خانه و ماشین و.. است. در این جهانی که نیروی نفی نیست بخشی از فرزندان ما کوشیدهاند در برابرش مقاومت کنند و این معجزه است و نظام سیاسی ما در عرصه بینالمللی یک شاهکار خلق کرده است. اما در کنار این شاهکار در عرصه داخلی نه فقط خوب عمل نکردیم که باید از یک شکست صحبت کنیم. تا جایی که من امروز آنقدر از جبهه داخلی میترسم از آمریکا و اسراییل نمیترسم. مسئله من این است که در جامعه با یک شکاف داخلی رو به رو هستیم و این را نمیشود انکار کرد که دوقطبی شدید داریم. ما در جنگهای هشت ساله اگر وحدت نبود نمیتوانستیم دربرابر دشمن دفاع کنیم. امروز این وحدت وجود ندارد و این عدم انسجام داخلی در واقع محل رشد جرثومههای فساد است.
عبدالکریمی تصریح کرد: چرا فرهنگ بیگانه این چنین در ما نفوذ کرده است. در یک جمعی گفتم ما صفر ده بازی رو واگذار کردیم. چرا؟ اگر مسئله را صرفاً مدیریتی یا سیاسی یا تبلیغی بدانیم عوامانه برخورد کردهایم. من میکوشم با مسائل متافیزیکی و آنتروپولوژیک و انتولوژیک و موارد این چنینی طرحش کنم. ما امروز گفتمان انقلاب و جبهه مقاومت فیلسوفی ندارد تا آن را به زبان امروز تعبیر کند. انقلاب ایران در گسست تاریخی شکل گرفت. انقلاب ما در یک برهوت تاریخی یعنی انقطاع از سنت فکری و معنویمان شکل گرفت. انقلاب ما به تبع سنت نظری ما فاقد یک سنت اندیشه در فلسفه سیاسی و اجتماعی است.
انتهای پیام/ 121