ما آماده‌ایم-250/ حرف‌های صادقانه جواد؛ نوجوان ۱۴ ساله قمی

حجاب قم از همه جا سَر است/ خانواده‌ام نگذاشتند طلبه شوم

جواد نوجوان 14ساله‌ی است که گوشه‌ای‌ در یادمان طلائیه خلوت کرده است، او صادقانه حرف می‌زند، بدون ریا و دروغ.
کد خبر: ۷۴۹۰۶
تاریخ انتشار: ۰۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۰ - 21March 2016

حجاب قم از همه جا سَر است/ خانواده‌ام نگذاشتند طلبه شوم

به گزارش خبرنگار اعزامی دفاع پرس به مناطق عملیاتی جنوب، جواد نوجوان 14سالهی است که گوشه در یادمان طلائیه خلوت کرده است، خودم را برای یک گفتوگوی کوتاه آماده میکنم چون دلم نمیخواهد خلوتش را بر هم بزنم.

جواد گوشهی دور از زائران نشسته است و متفکرانه دور دستها را مینگرد. شاید داشت فکر میکرد به خودش و فضای شلمچه و نسبت آن دو.

متولد79 است. پدر و مادرش تبریزی اما خودش در قم متولد شده است. سوالهای ما را یک کلمهی پاسخ میدهد، جوری که انگار میخواهد از دستمان خلاص شود. میگوهیم قم هم دیگر مثل گذشته نیست، حجابش و پوشش مردمش هم تغییر کرده است. جواد اما تند جواب میدهد:«حجاب قم از همه جا سر است.» من هم تایید میکنم و ادامه میدهم. بله اما مثل گذشته نیست.

سوالاتم را ادامه میدهم. کار فرهنگی هم میکنی؟ کم. تا حالا روی کسی تاثیر گذاشتهای؟ نمیدانم! شاید یک نفر. وقتی توضیح بیشتر میخواهم حرفش را پس میگیرد. شاید نمیخواد کارش بوی ریا بگیرد.

جواد بچه منطقه نیروگاه قم است و پدرش در کارخانهی مشغول کار است. از هیئتشان میپرسم. میگوید نزدیک حرم حضرت معصومه(س) است. مداحش هم ترکی میخواند و هم فارسی.

 میگویم نمیخواهی طلبه شوی؟ نگذاشتند. کی؟ خانواده. خودش میگوید البته پیگیری نکردم. اگر کسی چیزی را بخواهد باید برای به دست آوردنش تلاش کند تا به دستش بیاورد.

شهادت آخرین موضوع گفتوگوی کوتاه من و جواد است. هم سن و سال شما کسی به شهادت رسیده است. سرش را به نشانه تایید تکان میدهد. اگر دوباره جبهه و جنگ باشد ذلت میخواهد به جبهه بروی؟ اگر بگذارند. اگر نگذارند چی؟ نمیشود دیگر. حرفهای جواد اما صادقانه است، بوی ریا و دروغ هم نمیدهند. با او خداحافظی کردم تا با خودش تنها باشد.

نظر شما
پربیننده ها