گروه حماسه و جهاد دفاع پرس ـ علیرضا جلالیان: در تاریخ انقلاب اسلامی توجه به دو تدبیر امام راحل عظیمالشان حائز اهمیت است، چراکه شاید این دو تدبیر برای اجرای راهبرد اصلی انقلاب در همه برهههای بعد از آن توانست موثرترین عامل عبور از بحرانها بعد ایمان مردم باشد.
در حقیقت هنر امامین انقلاب تعیین درست شاخصهها و ساختارهای رهیافت به راهبردها (استراتژی) و رهنامهها (دکترین) است. مردمی بودن انقلاب اسلامی و اهمیت به نقش مردم را نمیتوان تنها در مسئله انتخابات دید و انقلاب اسلامی برای نیل به این راهبرد نیازمند ایجاد ساختار بود، جهاد سازندگی اولین تدبیر حضرت امام خمینی رحمت الله علیه برای این موضوع بود، اما تسخیر لانه جاسوسی بزرگ آمریکا در ایران و احتمال حمله نظامی آمریکا به کشور تدبیر تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی را موجب شد تا ساختار دخالت مردم در امور کشور سازماندهی شود.
قطعا دفاع مقدس با همین دو تدبیر مردمی اداره شد؛ اینکه در خطوط مقدم جنگ و شب پیش از عملیات غذای گرم و پخته شده، به سرعت در خطوط توزیع میشد، از نگاه متخصصین لجستیک نظامی چنین اقدامی با قدرتمندترین شبکه پشتیبانی هم ممکن نیست و عامل آن همین مشارکت مردم بود، چه اینکه خود حضور رزمندگان بسیجی عامل اصلی اقتدار کشور در این دوران بود و ستادهای مردمی پشتیبانی از جنگ عملا خلا بزرگ دولت را با آن همه ضعف که غیر قابل چشمپوشی بود، پر میکرد. هرچند که نخست وزیر وقت دارای دیدگاه سوسیالیستی بود و عمده رفتار دولت در تقابل با دیدگاه ریاست جمهوری وقت (آیت الله خامنهای مدظلهالعالی) که دیدگاه مردمی کردن امور داشت، رفتار دولتپایه تلقی میشد.
سالهای پس از دفاع مقدس البته دوران سرنوشتسازی برای تثبیت این الگو بود. هرچند در تقابل این الگو با الگوهای رایج اقتصاد در واگذاری امور به دولت و بازار حتی همان دولتهای سوسیالیستی چرخش دیدگاه به سمت نئوسویالیسم و تلفیق با لیبرالیسم را پیدا کرده و در حوزه فرهنگی بهصورت کلی گرایش لیبرالیستی پیدا کرد که نمود آن را در دولت اصلاحات دیدیم و دولت سازندگی که پس از جنگ مستقر شد هم بصورت کلی معتقد به لیبرالیسم؛ هم در حوزه اقتصاد و هم فرهنگ، بود، بنابراین اصولا هیچ جایگاهی برای این نگاه مردمی سازی امور قائل نبودند و صرفا با همان نگاه محدود دانش اقتصاد امور را بین دولت و بازار تقسیم میکردند. زمزمههای حذف جهاد سازندگی، کمیتههای انقلاب، تلفیق سپاه در ارتش، محدودسازی بسیج و گرفتن سلاح از بسیج و... نمونههایی از مقاومت اندیشه شرقی و غربی در مقابل اندیشه اسلام ناب و انقلاب اسلامی، تبیین شده توسط امامین انقلاب بود.
اما گذر سالها، کارآیی الگوی امامین انقلاب را هر روز بیشتر ثابت کرد. حضور موثر بسیج به عنوان بازوی مردمی سپاه و انقلاب در ساماندهی مردم در امداد بلایا، اقتصاد مقاومتی، امنیت، دفاع و همچنین تاسیس دوباره نهاد جهاد سازندگی در قالب بسیج سازندگی پیشروی این الگو را در گفتمان انقلاب اسلامی میسر ساخت.
گذر از فتنههای امنیتی پیچیده؛ تیر سال ۷۸، فتنه هشت ماهه سال ۸۸، فتنههای سال ۹۶ و ۹۸، جنبش براندازی ۱۴۰۱ بدون حضور موثر بسیج هرکدامشان عملا میتوانستند براندازی را محقق کنند. ساختار بسیج سازندگی هم توانسته با سازماندهی ظرفیت گروههای مردمی و جهادی، اشتغالزایی و... ابرپروژههای مردمی که با همکاری سپاه پاسداران در حال انجام است را محقق کند، جهاد آبرسانی، آبخیزداری و آبخوانداری، نهضت کاشت درخت و... نمونههای عینی این موضوع است.
در بعد امنیتی امروز سپاه بزرگترین شبکه اطلاعاتی کشور را در قالب بسیج سازماندهی کرده که از حوزه امنیت انتظامی تا حوزه راهبردی اطلاعات و امنیت از این شبکه بهره میبرد. نمونه امروزی آن را باید در ایجاد یگانهای امنیتی در قالب گردانهای مختلف که شاید بیان نام آنها جایز نباشد، است. نمونه بارز اهمیت مردمی کردن امنیت را باید در کشاکش درگیری اخیر با رژیم صهیونیستی آنهم در شرایطی که عوامل داخلی رژیم بیش از خود ارتش رژیم در سه روز اول نبرد به مردم ضربه وارد کردند.
حضور نیروهای امنیتی بسیج در قالب گشتزنیهای عملیاتی و اطلاعاتی، تورهای ایست و بازرسی، جمعآوری اخبار محلی و... از جمله امور سازماندهی شده در این مجموعه است، اما خروش خودجوش مردم برخی روستاهای اطراف مراکز حساس برای مقابله با خودروهای محمول پهپاد و ریزپرندههای موساد و دستگیری و شناسایی برخی از این موارد نمونه بسیار زیبا و دقیقی از مردمی بودن انقلاب اسلامی است، تغییر وضعیت روز و شب اول تا چهارم وعده صادق دقیقا نقش مردم را نشان میدهد، چه اینکه درصد بالایی از کشفیات تیمها، خانه تیمی، کارگاههای ساخت بمب و پهپاد، وانت و کامیونهای حامل پهپاد و بمب و... با گزارشات مردمی کشف شده است.
گذر در این نبرد سرنوشت ساز نباید موجب آن شود که در ادامه روند، نقش مردم و مردمیسازی را نادیده گرفت و قطعا منویات امام خامنهای در توجه ویژه به مردمی سازی اقتصاد در این حوزه یک اولویت محسوب میشود که به عنوان یک الگوی توحیدی فارق از دو طیف اندیشه اقتصادی باید به آن توجه داشت. اولویتهای بعدی در حوزه امنیت و دفاع و سازندگی هم نیازمند بازنگری و بازآرایی دارد.
انتهای پیام/ 119