گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ ما امروز درگیر جنگی خاموش، اما فراگیر و سهمگین هستیم. جنگی که نه در میدان مین و با توپ و تانک، بلکه در ذهن و باور انسانها رخ میدهد. این جنگ، جنگ شناختی است؛ میدان نبرد آن، افکار عمومیست و سلاح آن، روایتها، تصویرسازیها، شایعهها، تحلیلها و القائات هدفمند.
در این میدان، مهم نیست چه اتفاقی رخ میدهد؛ مهم این است چه کسی آن را روایت میکند و چگونه روایت میکند. روایتگری، قدرت تولید حقیقت دوم است؛ حقیقتی که گاه از اصل رویداد اثرگذارتر و ماندگارتر میشود.
دشمن امروز با اتاقهای فکر پیشرفته، صدها رسانه، میلیونها حساب کاربری در فضای مجازی و پلتفرمهای سرگرمکننده، اما پنهانکار، روایتها را دستکاری میکند، چهرهها را جعل میکند، ذهنها را میفریبد و عواطف را تسخیر میکند. این جنگ، مغز و دل انسان را نشانه رفته است؛ و هیچ حوزهای به اندازهی «زن» و «مسائل زن» در این جنگ، آماج عملیات روانی و شناختی دشمن نیست. زن، ستون خانواده، سازنده فرهنگ، شکلدهنده نسل و تکیهگاه هویتی جامعه است. دشمنان ما بهخوبی فهمیدهاند که اگر روایت زن را تغییر دهند، روایت یک جامعه را تغییر دادهاند.
ضرورت روایتگری در جنگ شناختی
در جنگ شناختی، روایت نه حاشیه است، نه ابزار جانبی؛ روایت، خودِ نبرد است. در این نبرد، یا روایتگر هستی یا روایتشونده. اگر راوی ما نباشیم، دشمن روایت خواهد کرد؛ تحریف خواهد کرد، تحقیر خواهد کرد، تقدسزدایی خواهد کرد، واژگان را دگرگون و باورها را سست خواهد کرد.
راوی، رزمندهی جنگ شناختی است. کسی که حقیقت را نه فقط میگوید، بلکه آن را در میدان ذهنی مخاطب مستقر میکند. راوی، افسر فعال در خط تماس میان حقیقت و تحریف است. روایت او، سپر است در برابر شبهه، شمشیر است در برابر تحقیر، و مرهم است بر زخمهای روانی جامعه.
چرا باید راوی تربیت کنیم؟
اگر راوی نداشته باشیم: واقعیتها تحریف میشوند، ذهن مخاطب به تسخیر دروغهای حرفهای درمیآید، قهرمانان تبدیل به مجرمان میشوند، ارزشها وارونه جلوه داده میشوند و امنیت ذهنی و هویتی جامعه فرو میپاشد. اما با تربیت راوی، میتوانیم روایتها را از انحصار دشمن خارج کنیم. میتوانیم تصویر صحیحی از خود، از انقلاب، از زن، از هویت، از چالشها و راهحلها ارائه دهیم. راوی میتواند میدان نبرد روایتها را فتح کند، حتی بدون اسلحه.
راوی کیست؟
راوی کسی است که: حقیقت را میشناسد، نه فقط بهظاهر، بلکه در عمق ساختارها و زمینهها، قدرت انتقال و اقناع دارد؛ میتواند ذهن و دل مخاطب را درگیر کند، مهارت تحلیل عملیات روانی دارد؛ فریب را میشناسد و به ضدفریب مجهز است، اهل جهاد تبیین است؛ اهل روشنگری بیوقفه و خستگیناپذیر، میدان روایت را هم در اجتماع حقیقی، هم در فضای مجازی میشناسد و در آن میجنگد.
راوی زن؛ یک ضرورت راهبردی
تربیت راویان زن، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت قطعی در راهبرد پدافندی و آفندی جنگ شناختی است. چرا؟ چون بخش اعظم عملیات روانی دشمن بر مسائل زنان متمرکز است، چون دشمن تلاش میکند زنان را از هویت اصیل و نقش تمدنسازشان جدا کند، چون فضای مجازی پر از روایتهای انحرافی دربارهی زن، نقش زن، و وضعیت زن است، چون تنها یک زنِ آگاه، با روایت دقیق و اصیل، میتواند این روایتها را اصلاح و خنثی کند و چون زنان، نقشسازان روایت در خانواده، مدرسه، رسانه و جامعه هستند.
راوی زن، روایتگر «زن بودن» در میانه جنگ شناختی است. صدای روشنگری است در میان همهمهی دروغها. روشنکنندهی مرز میان حقیقت و تبلیغ است.
میدانهای حضور راویان
راویان، محدود به تریبون و نوشتار نیستند؛ آنان در همه میدانها حضور دارند: در میدان حقیقی، میان مردم، با روایت شفاهی، داستان، ارتباط چهره به چهره، در فضای مجازی، با پست و ریلز، تحلیل، محتواسازی، پاسخ به شبهات، در جمعهای خانوادگی، هیئتها، حلقههای معرفتی، در رسانه، هنر، مستند، گزارش، روایتهای تصویری و در فضای بینالمللی، با قدرت انتقال روایت ملت در فضای زبانمحور جهانی
نتیجه اینکه؛ این جنگ را روایت میبرد
ما امروز در میدان جنگ شناختی هستیم. دشمن روایت میسازد، شبهه میپراکند، تصویرسازی میکند و ذهن میگیرد. ما اگر راوی نداشته باشیم، حقیقت دفن خواهد شد؛ و اگر راوی نیرومند و زن نباشد، دشمن از چهره زن، ابزاری برای شکستن ساختار فرهنگی جامعه خواهد ساخت.
این دوره، تربیت سرباز نیست؛ تربیت افسران روایتگر است. این دوره، آغاز جهادیست برای تبدیل شدن به راوی پرانگیزه، پرکار، و اثرگذار در میدان جنگ شناختی به ویژه در حوزه مسائل بانوان. تو میتوانی راوی این میدان باشی؛ صدای حقیقت در عصر هیاهو. پس اگر دغدغه داری، اگر اهل جهاد فکری و رسانهای هستی، اگر میخواهی در خط مقدم جنگ روانی بجنگی، بخاطر همه دختران، بخاطر همه مادران، بخاطر همه ایران، بخاطر همه اسلام. همینجا نقطه شروع توست.
انتهای پیام/