حاشیه نگاری از جلسه نقد و بررسی کتاب «امامان اهل بیت مرزبانان حریم اسلام »

شهید صدر آوانگاردترین مدرس حوزه/ در دوازده جلسه خاقانی شناس شوید!

این جلسه یک شگفتی داشت؛ کسی «شهید محمدباقر صدر» و کتابش«امامان اهل بیت علیهم السلام، مرزبانان حریم اسلام» را تقدیس نکرد و با دیدی بیطرفانه کتاب را نقد کردند و توضیحاتی راجع به نوع نگاه این شهید عزیز دادند.
کد خبر: ۷۶۵۲۳
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷ - 08April 2016

شهید صدر آوانگاردترین مدرس حوزه/ در دوازده جلسه خاقانی شناس شوید!

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، رسول حسنی، باید میرفتم شهر کتاب برای جلسه نقد و بررسی کتابی از شهید «محمد باقر صدر» اصلا حوصله این جلسات را ندارم چند نفری میآیند و بعد از نام بردن صاحب کتاب فقط از خودشان میگویند مخصوصا اگر نویسنده زنده نباشد.

اگر زیر تیغ هم بودم نمیرفتم. چیزی که مرا به سمت موسسه شهرکتاب برد، فقط و فقط نام «محمدباقر صدر» بود و البته خواهربزرگوارشان «آمنه صدر» معروف به « بنت الهدی صدر» بود. این زن در پی شهادت بردارش زینب وار ایستاد و به دلیل اهانت نکردن به امام خمینی توسط رژیم بعث عراق به شهادت رسید.

این دو نام در کنار هم و البته پسرعمویشان «امام موسی صدر» برای من در حکم الههگانی هستند که نمیتوانم به خود جرات ورود به ساحتشان را بدهم.

برای همین رفتم. طبق معول این جلسات دیرتر از ساعت اعلام شده برگزار میشود اما من راس ساعت 30 / 16 وارد سالن اجتماعات میشوم تقریبا کسی نیست نهایتا 20نفر با کارکنان موسسه و تعدادی تصویربردار. میهمانان برنامه آشنا هستند «محمد حسین رجبی» «محمدعلی مهدویراد» و «محسن اسماعیلی» که کم و بیش اسمشان را شنیدهام. اما نام مهندس «مهدی فیروزان» ناآشنا است و به خاطر همین نا آشنایی متفاوتتر از بقیه بود. البته صحبتهای دیگر کارشناسان قابل توجه بود اما تکرار حرفهای یکدیگر بود.

کمی با موبایل کلنجار رفتم. به مستمعین کم حوصله نگاه کردم. بعضی سرگرم گوشیها هستند، بعضی هم خوابند، بعضی هم مدام میروند و میآیند. من از بیکاری، تعداد ورودیها را میشمارم. 21، 23، 28، 30 بعد می شوند ، 25، 27 بعد بیخیال میشوم. از خستگی چشمم را روی هم میگذارم و به صدای پاها گوش میکنم. صدای خفهای از ساییده شدن کف کفشها بر موکتی که سالن را مفروش کرده. 10 دقیقه میگذرد چشم باز میکنم نیروی خدماتی میآید روی میز میهمانانی که هنوز نیامدهاند بطری آب میگذارد با لیوانهای بلورین خوش تراش احتمالا فرانسوی.

این انتظار خیلی طول کشید. باز چشم میبندم مثل دو سه نفری که خوابیدهاند دست برقضا خوابم میبرد خواب میبینم مجری برنامه آمده و فقط برای من حرف میزند. در خواب تعجب میکنم، چشمهایم را میمالم و همین باعث میشود از خواب بیدار شوم. ای دل غافل جلسه شروع شده و مجری برنامه دارد صحبت میکند. پس خواب نبودهام. همه جملاتش را به یاد دارم. از کتاب میگوید که در 600 صفحه نوشته شده و 26 فصل و به زندگی امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام پرداخته که قسمت اعظم کتاب را شامل میشود. حدس میزنم میخواهد بگوید به زندگی امام رضا علیه السلام هم اشاره کرده که مجری برنامه یعنی «علی اصغر محمدخانی» ادامه میدهد البته بخش کوتاهی هم به زندگی امام سجاد و امام باقر و امام رضا علیهم السلام اختصاص دارد.

این حدس زدن در مورد تقسیم بندی زندگی 250ساله ائمه هم صدق میکند. همانطور که محمدباقر صدر تقسیم میکند. از امام علی علیه السلام تا امام سجاد علیه السلام از زندگی ایشان تا زمان امام رضا علیه السلام و از زمانه ایشان تا امام حسن عسکری. کمی حیرت میکنم که درست حدس زدهام.

صحبت مجری محترم در همین حد بود. موجز و کامل؛ میکروفن را در اختیار «مهندس فیروزان» گذاشت. و بعد «محمدعلی مهدویراد» و «محمد حسین رجبی» و در آخر هم «محسن اسماعیلی» که دیر آمد و ردیف جلو نشست. چون در بین کارشناسان جا نبود و مهندس «فیروزان» که حرفش تمام شد جایش را به این استاد دانشگاه داد.

این جلسه یک شگفتی داشت؛ کسی «محمدباقر صدر» و کتابش«امامان اهل بیت علیهم السلام، مرزبانان حریم اسلام» را تقدیس نکرد و با دیدی بیطرفانه کتاب را نقد کردند و توضیحاتی راجع به نوع نگاه این شهید عزیز دادند که برای من، خانواده صدر را بزرگتر از آنچه بود، کرد. دانستم او شاگرد آیت الله خویی است. شوهر خواهر «امام موسی صدر» و یکی از آوانگاردترین مدرسان و پژوهشگران حوزه علمیه. به جای آوانگارد کلمه پیشرو را نیاوردم تا بگویم به معنای واقعی کلمه در تدریس و تحقیق متفاوت بود.

«امامان مرزبانان اسلام» حاصل مجموعه سخنرانیهای شهید صدر بود که خودش فرصت تنظیم آن را نیافت و به ادعای کارشناسان اگر این کتاب تالیف خود شهید صدر میبود اثری بسیار متفاوت تر از آن چه که هست میشد.

دیگر اینکه شهید صدر استادی ساختار گرا است. او نظریاتش را با دیدی کلی نسبت به تاریخ اسلام بیان میکند تا شاکلهای نو برای عصر حاضر ترسیم کند.

صحبتها انقدر عمیق و ریشهای بودند که ترجیح دادم نت برداری نکنم و فقط شنونده باشم حتی اگر از این مراسم چیزی ننویسم.

در میان کارشناسان مهندس «فیروزان» با همه متفاوت تر بود. او به تاریخ به عنوان علمی برای شناخت گذشته نگاه نمیکرد بلکه آن را روشی برای توسعه آینده میدانست و برای همین تاکید داشت در ابتدای سال جدید یک شخصیت را انتخاب کنید و آن را با همه ابعادش بشناسید. فرقی هم نمیکند چه کسی باشد از علامه مجلسی گرفته تا همین شهید عزیزی که قدر ناشناخته است. قدر ناشناخته بود زیرا علاوه بر اینکه استادی نوگرا بود در زمانهای به شهادت رسید که عراق در التهابی همه گیر قرار داشت.

حرف بیراهی هم نیست به قول حافظ «طی این این مرحله بی همرهی خضر مکن/ ظلمات است بترس از خطر گمراهی»

در ادامه بر اساس یادداشتهایش به ماجرای خواستگاری و ازدواج شهید صدر با فاطمه، خواهر امام موسی صدر اشاره کرد که از روحیه عاشقانه محمدباقر صدر حکایت داشت.

در خلال این صحبتها مهندس فیروزان گفت این متنی که خواندم بر اساس روایت همسر شهید صدر است که به زودی به صورت کتاب در میآید.

صحبتهای 20 دقیقهای مهندس فیروزان به اندازه کافی مفید به فایده بود. هم لزوم توجه به تاریخ را گفت هم از جهان بینی آیت الله صدر حرف زد، هم از شخصیت چند بعدی او گفت. باقی جلسه چیز بیشتری از این نبود.

مهندس فیروزان از جهت ظاهر هم متفاوت بود موهای یکدست سفید و ابریشمی که انگار در نشئه ادیم که موزه سرخ طاووس را به یغما بردند موهای او را از ابریشمی که از چین و جاده ابریشم آوردهاند خلق شده. همینطور نوع سخنرانیاش انگار متنی حماسی و عاشقانه را روایت میکرد با بازی دست و اندام و اکسون گذاری بر کلمات. اما این متفاوت بودن به همین جا ختم نشد بعد از جلسه با سیگاری خاموش بر لب بیرون سالن وقتی همه سرگرم چای و شیرینی بودند او دنبال «آتیش» میگشت. خوب این را اگر در فضای هنری میدیدم تعجبی نداشت اما اینجا بعد از این جلسه... کسی هم آتیش نداشت و اگر هم داشت احتمالا جرات نشان دادن نداشت. این مهندس صدر شناس رفت تا سیگاری بیابد و به جلسات بعدی فکر کند.

روی تابلوی اعلانات دو اطلاعیه، مرا به خود جلب کرد؛ دوره خاقانی شناسی و مبانی روایت. از چند و چون کلاسها پرسیدم خانم روابط عمومی گفت کلاسها 12 جلسه است و 130 هزار تومان هم شهریه دارد. عجب! با 12 جلسه در تابستان گرم، خاقانی شناس میشوم و مسلط به همه مبانی اصول روایت؟ این استاد عزیز میخواهد در این تعداد جلسات، تعدادی خاقانی شناس تحویل جامعه بدهد و در 12 جلسه بعدی باز هم تعدادی دیگر؛ اگر همین رویه را ادامه بدهد که کمتر از چند سال همه مردم ایران خاقانی شناس میشوند.

حالا که دارم این مطلب را مینویسم یاد شعر معروف او میافتم.

«هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان / ایوان مداین را آیینه عبرت دان»

آیا 12 جلسه کفاف تفسیر این قصیده بلند را میدهد؟ شناخت خاقانی پیش کش. این همان وجه تمایز امثال شهید صدر است که امروز در میان اهل نظر کمتر داریم. کاش درخواست مهندس فیروزان را عملی کنیم و در برنامه امسال یک شخصیت را انتخاب کنیم و او را بشناسیم. خاقانی شروانی نمونه خوبی است تا به عمق فکری او پی ببریم. در یک سال حداقل فرصت میکنیم دیوان این شاعر قصیده سرا را بخوانیم.

نظر شما
پربیننده ها