به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، در دین اسلام حقیقت وجود دارد که دست یافتن به آن ممکن است، منابع دست یابی به حقیقت عبارتند از حسن، عقل، شهود و وحی. روش ترکیبی «وحی و عقل» قابل اطمینانترین راه برای دست یابی به حقیقت است. اسلام تنها فراروایت کلان معتبر میباشد که از سوی خداوند و توسط وحی بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است. این باور از باورهای فرهنگ مهدوی اعتقاد به «عینیت دین و سیاست» است، ریشه در باورهای هستی شناسانه اسلام دارد؛ به اعتقاد متفکران اسلامی، در دل توحید، به عنوان سنگ بنای عقاید و اندیشههای اسلامی، سیاست نهفته است. در برخی آیات قرآن، عبودیت الهی با نفی طواغیت همراه است. بسط و سریان توحید در حیات فردی و جمعی و اعتقاد به ربوبیت تکوینی و تشریعی، مستلزم برپایی جامعهای موحّدانه و حاکمیت قوانینی است که ناشی از خداوند است.
دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات این مدعا وجود دارد مثلاً اجرای حدود و احکام و شریعت اسلام، تنها در سایه برقراری یک نظم سیاسی منطبق با شریعت امکان پذیر است. وقتی آخرین سفیر الهی، به اذن خدا قیام کند و در زمین یک حکومت جهانی فراگیر و همه جانبه تشکیل دهد و در رأس همه امور خود به اصلاح امور سیاسی و برنامه ریزیهای اجتماعی و سیاسی مبادرت ورزد، دینش باید همراه با سیاستش باشد. در آرمان ترسیم شده و کمال مطلوب ما، رابطهای عمیق میان دین و سیاست برقرار است و این نشانگر آن است که در اندیشه شیعه امامی، دین نه تنها از سیاست جدا نیست و حتی این دو، در پیوندی عمیق با یکدیگر قرار دارند، به گونهای که حتّی جامعه آرمانی و کمال مطلوب مدّ نظر دین خدا، دراین پیوند الهی نهفته است.
در تمامی ادیان الهی عقیده به منجی مورد تأکید است. به گونهای که هر دین و آیینی از وجود یک منجی یاد میکند که در آخرالزمان ظهور نموده، جهان را از عدالت خویش سیراب مینماید و با ظلم و ستم و فساد به مبارزه بر میخیزد. برای مثال زرتشتیان از «اوراسوشیانس»، برهمائیان از «فیشنو»، یهودیها از «ماشیع» و مسیحیان از «مسیح» نام بردهاند. دین اسلام وعده آمدن منجی آخرالزمان را داده است به گونهای که زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، تمامی مذاهب و فرق اسلامی با وجود اختلافات عقیدتی، در یک اصل مشترک تردیدی نمیکند. البته تاریخ این واقعیت را گواهی میدهد.
اما شیعه اثنی عشری، بیش از سایر مذاهب اسلامی بر آن تأکید کرده تمامی ابعاد و زوایای آن را روشن میکند و جزئیات آن را به تفصیل بیان کرده است. منجی وعده داده شده فرزند یازدهم از نسل امام علی ابن ابی طالب (ع) است، هم نام پیامبر (ص)بوده و او مهدی است. پدرش «ابومحمد الحسن بن علی العسکری»، و مادرش «نرجس خاتون» میباشد. در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، بدنیا آمده و پس از شهادت پدر، در سن ۵ سالگی به امامت منصوب گردیده و از همان زمان تا سال ۳۲۹ هجری قمری، از نظرها پنهان شده است.
دوران غیبت صغری، دورانی است که به اعتقاد شیعه، امام به واسطه نوّاب خاصّی که نام و لقبشان بر همگان روشن بوده، با شیعیان در ارتباط بودند. اما با رحلت آخرین نائب، به فرموده خود امام عصر (عج) در توقیعی که به آخرین نائب مرقوم نمودند، دوران غیبت کبری آغاز گردید و تا آخرالزمان ادامه خواهد داشت، تا زمانی که به اذن خدا ظهور محقّّق، و جهان از وجود منجی عالم بهرهمند گردد. امام علی (ع) میفرماید:«و نهمین آنها [بعد از امام حسین] قائم است که خدای تعالی به واسطه او زمین را نورانی میکند بعد از آن که از ظلمت آکنده باشد.»
امام حسین (ع) در این باره میفرماید: «از ما دوازده مهدی است که اوّل آنها امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و آخر آنها، نهمین از فرزندان من میباشد و اوست امام قائم به حق که خداوند زمین را به واسطه او بعد از هلاکتش زنده خواهد گردانید.» در این فرهنگ، منجی، رهایی بخش تمامی مظلومان جهان به ویژه رهایی بخش مظلومیت شیعه است. شیعهای که در طول تاریخ همواره طرد شده و مورد ستم اکثریت بوده، با آمدن منجی، انتقام مظلومیت اهل بیت، گرفته خواهد شد. در اندیشه اینان مهدی به خون خواهی شهدای کربلا قیام خواهد نمود، و لذا آموزه مهدویت با هویت شیعه، در پیوندی تنگاتنگ است.
این نجات بخشی، علاوه بر بعد اجتماعی بعد معنوی را هم شامل میشود. منجی میآید تا کلمه حقّ را که در طول سالیان دراز مظلوم مانده بار دیگر پیامبر گونه، به تمامی جهانیان عرضه دارد؛ و آنان را از استضعاف معنویی که گرفتار آنند رهایی بخشد.
منبع: جهانی شدن و فرهنگ مهدوی/ زینب متقی زاده
انتهای پیام/ 161