گروه فرهنگ دفاعپرس- زهرا صلواتی؛ یکی از نوستالژیکترین و ماندگارترین برنامههای تلویزیون که ۳۱ سال از شروع پخشش میگذرد و مخاطبانی از نسلهای مختلف بینندگان قاب جادویی داشته و دارد، برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک است.
برنامهای که بیش از سه دهه است هر روز ظهر مهمان خانهها میشود و تقریباً تمام اعضای خانواده از هر جنسیت و با هر سن و سالی میتوانند بینندهاش باشند. بیگمان نسلهای مختلف بینندگان تلویزیونی خاطرات فراوانی با این برنامه دارند؛ چه در آن روزگار که سریالهای هر روزهاش مخاطبان میلیونی داشت و چه حالا که بیشتر بر مباحث تخصصی خانواده متمرکز است، چه از آن دورانی که چهرههای خاطرهانگیزی همانند هرمز شجاعی مهر، شعله قهرمانی، فاطمه بیدمشکی و مرحوم آزاده نامداری مجری برنامه بودند و چه حالا که کار اجرا به جوانترهایی مانند فاطمه رضاپور، مریم قاسمی و فرشته ایزدی سپرده شده است.
از منظر مخاطبشناسی، برنامههای خانوادگی بیننده خاص و مشخص خود را دارند و معمولاً کسانی که در ساعتهای میانی روز در منزل هستند به تماشای این برنامهها مینشینند که شاخصترین و پرتعدادترینشان زنان خانهدار محسوب میشوند. بر این مبنا، عمده مخاطبان برنامه سیمای خانواده شبکه یک سیما را هم زنان خانهدار، بازنشستگان و حتی کودکان تشکیل میدهند.
اما چرا ساخت برنامههایی مانند سینمای خانواده اهمیت دارد و این برنامه چگونه توانسته بیش از سه دهه روی آنتن بماند و همچنان مخاطبان خاص خودش را داشته باشد؟ اهمیت خانواده در نظام اجتماعی بر کسی پوشیده نیست و میتوان گفت خانواده، هسته کوچک و اولیه هر جامعه محسوب میشود. از سوی دیگر، زنان و به ویژه مادران، نقش محوری در خانواده دارند و به نوعی ستون و تکیهگاه آن محسوب میشوند.
طبیعی است که حضور و پخش برنامههایی که آموزش و ارتقای سطح سواد و آگاهی زنان را در دستور کار داشته باشند، در رسانهای مانند تلویزیون امری لازم و ضروری به نظر برسد. نه فقط سیمای خانواده که برنامههایی از این دست عموماً ساختار آیتممحور دارند و شامل بخشهای مختلفی با رویکرد آموزشی میشوند. این آموزشها از آشپزی و ترفندهای خانهداری تا تربیت کودکان و نحوه برخورد صحیح با همسر و اصولاً هر موضوع مرتبط با خانه و خانواده را شامل میشود.
بیشک پخش این آیتمهای آموزشی که با حضور اساتید و کارشناسان برجسته و معروف در حوزه مورد بحث هم همراه است، میتواند برای نه فقط زن خانواده، که همه اعضا مفید باشد و در افزایش سطح کیفیت زندگی و نوع تعامل میان افراد یک خانه مثمرثمر واقع شود. بعضی از این آموزشها تقریباً برای همه زنانِ متعلق به هر نسل و دورهای کاربرد دارد و برخی دیگر هم البته باید بهروزرسانی شود و مختصاتی متناسب با مشخصههای مخاطب پیدا کند. به طور قطع، با تغییر نسلها نوع نیاز و جنس سلیقه مخاطب تلویزیون هم عوض میشود و نسل جدید شاید آنچه را که برای نسل گذشته ساخته و پرداخته شده، نپسندد.
به طور مشخص، زن امروزی با زن دهه ۷۰ از همه لحاظ تفاوتهای چشمگیر دارد، همچنان که با زن دهه ۸۰ و حتی ۹۰. طبیعی است زنانی که در دهه ۷۰ و به هنگام آغاز پخش برنامه سیمای خانواده، دختربچههایی کم سن و سال بودهاند و حالا تشکیل خانواده دادهاند، از بسیاری لحاظ و به ویژه سبک زندگی با مادران خود تفاوتهایی حتی بنیادی داشته باشند. در اینجاست که برنامهساز باید هوشیار باشد و با درک درست و به وقت تغییر و تحولات، محتوای برنامه را بهروزرسانی کرده و با حال و هوا و میل و سلیقه جامعه مخاطبان جدید خود مطابقت دهد.
البته در این میان، نباید از بینندگان قدیمی و وفادار برنامه که همچنان در زمره مخاطبان بهشمار میروند غافل شد و نوعی اعتدال و توازن را در محتوا و ساختار آیتمها رعایت کرد. این بهروزرسانی محتوایی و طراحی آیتمهای جدید را به عینه میتوان در طول سالهایی که برنامه سینمای خانواده پخش میشود مشاهده کرد. برای مثال، در سالهای اخیر بخشی از محتوای برنامه به موضوعاتی همچون تشویق به فرزندآوری و تبیین اهمیت جوانی جمعیت و آثارش بر آینده ایران متمرکز شده و این مبحث استراتژیک و مهم به عنوان یکی از سرفصلها مورد توجه قرار گرفته است. واضح است که همزمان با روی کار آمدن نسلهای جدید، مسائل و دغدغههای اجتماعی نیز تغییر کند و اولویتها پس و پیش شود.
به هر حال، چندین نسل از مخاطبان تلویزیون سالهاست که هر روز حوالی ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه به تماشای برنامه خانواده نشستهاند، مینشینند و به احتمال زیاد خواهند نشست. این برنامه همچنان برای خانوادهها و به ویژه زنان ایرانی محبوب است.
انتهای پیام/ 121