به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، در روزگاری که بسیاری نام و نسب را نردبان راحتطلبی میکنند، «فرشته باقری» مسیر دیگری برگزید؛ با دوری از امتیازات ویژه، خبرنگار شد، پای کار مردم ایستاد و سرانجام، با عزت و افتخار، به کاروان شهدا پیوست.
وقتی خبر پر کشیدن او رسید، هیچکس در تحریریه خبرگزاری دفاع مقدس باورش نمیشد که دیگر آن نگاه آرام، لبخند بیریا و حضور بیتکلفش را نخواهیم دید. فرشته باقری، همان دختری که میتوانست در سایه نام پدرش شهید سپهبد محمد باقری مسیر آسان و بیدغدغهای را انتخاب کند، راه دیگری برگزید؛ راهی پر از خاکریزهای بینام و نشان، میان جمعی از خبرنگاران سادهای که دغدغهشان ثبت لحظهها و روایت حقیقت بود.
سعید نوروزیپور، خبرنگاری که سالها همکار و مسئول شیفت او بود، در گفتوگویی با کیهان از دختری گفت که شبیه خیلی از «آقازادهها» نبود. این روایت، نه صرفاً برای یادآوری یک نام، که برای ثبت یک منش است؛ منشی که میان هیاهوی امروز، کمیاب و گرانبهاست.
خانم باقری با تمام آقازادههایی که دیده بودیم تفاوت داشتند آشنایی ما با خانم باقری به حدود پنج یا شش سال قبل بازمیگردد؛ زمانی که ایشان به عنوان خبرنگار در خبرگزاری دفاع مقدس آغاز به فعالیت کردند. در ابتدا، از اینکه ایشان فرزند سرلشکر باقری هستند، اطلاعی نداشتیم؛ اما پس از گذشت حدود دو تا سه هفته، این موضوع را فهمیدیم.
واقعیت این است که خانم باقری با تمام آقازادههایی که تا آن زمان دیده بودیم، تفاوت داشتند. این تفاوت از سه جهت قابل توجه بود. مهمترین نکته آن بود که، با وجود تمام موقعیتهایی که میتوانست در اختیار داشته باشد و میتوانست از طریق پدر به دست آورد، خبرگزاری دفاع مقدس را برای فعالیت انتخاب کرد. مجموعهای که ایشان از صفر شروع کرد و علاقهمند بود در این حوزه، همانند عموی شهیدش، شهید حسن باقری، پیشرفت کند.
بارها و بارها، به دلیل اینکه همسرم نیز در همین خبرگزاری فعالیت داشت و در بخش طراحی خواهران با هم همکار بودند، صحبتهایی میان آنها رد و بدل میشد. همسرم تعریف میکرد که برای پوشش یک برنامه به گلزار شهدا رفته بودند. خانم باقری دقیقاً در همان مکانی که امروز به خاک سپرده شده است، کنار مزار عموی شهیدش ایستاده، قرآن تلاوت کرده بود. گویی تقدیر چنین رقم زده بود که همانجا آرام گیرد.
اگر بخواهم او را توصیف کنم، باید بگویم فردی بسیار ساده و بیریا بود. همکاران ما حتی بیش از خودش نگران او بودند، زیرا به راحتی با اتوبوس و مترو رفت و آمد میکرد و برای حضور در برنامهها، اهمیتی به شرایط شخصی یا امنیتی نمیداد. او همانند همه ما بود. حتی گاهی خودمان میگفتیم ممکن است برایش اتفاقی بیفتد یا کسی با سوءنیت، آدرس محل سکونتش را بیابد. اما خانم باقری هیچگاه به این مسائل توجهی نداشت و تنها در پی انجام بهترین کار خود بود.
منبع: کیهان
انتهای پیام/ 161