به گزارش گروه جامعه دفاعپرس، سی و هفتمین جلسه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین صبح امروز (سهشنبه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
قاضی دهقانی در ابتدا در تشریح دستاوردهای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه گفت: این دوران حکایت از یک راز بزرگ به نام تولد یک ملت دارد. حافظه تاریخی ملت ایران هنوز فراموش نکرده است که برخی از ایرانیان در کسوت نخستوزیران، با دوری از ریشههای ملی و تن دادن به کارگزاری بیگانگان، در یادداشتهای خود با دریغ و حسرت از فقدان ملت سخن میگفتند.
وی ادامه داد: در روزگاری که این سرزمین جولانگاه بیگانگان بود، دولتمردان آن زمان مردم ایران را متهم میکردند که در خواب غفلت به سر میبرند و منافع ملی خود را نمیشناسند. آنان در نوشتههای خود مدعی بودند که ایران ملت و افکار عمومی ندارد و اگر داشت، به چنین روزگاری نمیافتاد و همه مقاصد آنان محقق میشد.
قاضی دهقانی در تبیین نگاه تاریخی به ملت ایران گفت: برخی از کسانی که خود را سیاستمداران این مرز و بوم میدانستند و نسل در نسل بر مسند قدرت بودند، سالها از بیملتی گله میکردند؛ در حالی که اساساً ملت را نشناخته بودند. حتی برخی اندیشمندان ایرانی که در کنج زندانهای استبداد و خفقان روزگار میگذراندند، از فقدان ملت ایران نالیدند.
وی ادامه داد: با نگاهی به تاریخ معاصر، میبینیم که در یکی از تلخترین رویدادهای ملت ایران، کودتایی که با فتوای مرجع بزرگ دینی همراه شد، همچون آذرخشی چهار ستون انگلستان را لرزاند، اما به سرعت خاموش شد. همان تجربه، اما زمینهساز انقلاب مشروطیت شد؛ انقلابی که با نفوذ نامحرمان در اتاق فرماندهی، از مسیر خود منحرف شد و حتی مرجع آن نهضت را در میدان شهر به دار آویختند.
وی افزود: نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز با اتکای به دین مردم به صحنه آمد، اما با اعتماد به بیگانگان و فاصله گرفتن از مرجعیت دینی، سرنوشتی تلخ یافت و مردم دچار افسردگی و سرخوردگی شدند. با این حال تقدیر ملت ایران چیز دیگری بود؛ واقعه عظیم سال ۵۷ حکایت از تولد واقعی ملت ایران داشت. این رخداد نه بر اثر تصادف، بلکه نتیجه نوع اندیشه و زیست تاریخی ایرانیان بود؛ همانند کوه آتشفشانی که پس از سالها خاموشی، خروشید و ملتی بزرگ و قدرتمند را به صحنه آورد.
قاضی دهقانی عنوان کرد: انقلاب اسلامی ۵۷ نقطه عطفی بود که مردم ایران را به معنای واقعی به ملت ایران بدل کرد. اگرچه زندگی در این سرزمین برای ما محسوس است، اما تعریف و درک آن آسان نیست؛ چراکه در طول تاریخ، هر آنچه با ایران و ایرانی گره خورده، جهانیان را به شگفتی واداشته است. این ملت، پیوندی عاشقانه با خاک خود و با خداوند دارد؛ ملتی که هم حاضر به فداکاری برای وطن است و هم در مسیر قرب الهی شهادت را میپذیرد.
وی با اشاره به سخنان اقبال لاهوری، فیلسوف و ادیب پاکستانی، یادآور شد: آنچه اقبال در وصف ایرانیان سرود، حکایت از روحیه آزادیخواهی و مقاومت این ملت دارد؛ او مردی را دیده بود که قادر است زنجیر غلامان را بشکند، و این همان حقیقتی است که از پس زندانهای استبداد و تاریخ پرفراز و نشیب ایران سر برآورد.
قاضی دهقانی گفت: ملت ایران کهنبنیاد است؛ این حقیقت در متون کهن ایرانی و آثار و اندیشههای نامداران شیعه بهخوبی آشکار است. آنچه این سرزمین باستانی را به هم پیوند زد، آرمانهای آسمانی و ریشههای تمدنی دیرینه بود.
وی افزود: دشمنان در خیال خام خود تصور میکردند این کشور ملت ندارد و میتوان در چهار یا پنج روز کار آن را یکسره کرد؛ اما امروز ایران از سال ۵۷ به بعد راز تولد یک ملت را فاش کرده است. آذرخشی در این سرزمین کهن پدید آمد که نهتنها در هشت سال دفاع مقدس، بلکه در دفاع ۱۲ روزه نیز دشمنان را مأیوس ساخت.
وی ادامه داد: ملت ایران با وجود تمام مشکلات، نشان داد که ملتی بیدار و استوار است؛ رازی سر به مهر که پس از انقلاب اسلامی آشکار شد و همه دشمنان را حتی در جنگی بهسان جنگ احزاب، ناامید کرد. این ملت بزرگ، دست هر بیگانهای را از خاک خود کوتاه خواهد کرد و نشان داده که با همه کاستیها، در دفاع از سرزمین و آرمانهایش استوار ایستاده است.
قاضی دهقانی بیان داشت: امروز مصادف با یکی از تلخترین رویدادهای تاریخی این کشور است؛ روزگاری که دشمنان گمان میکردند ایران ملتی ندارد. اما تجربه انقلاب ۵۷ و پس از آن، نشان داد که ملت ایران تولد یافته و بیدار است. ملتی که با پیوندی عمیق با ریشههای تاریخی و دینی خود، به تمامی جوانان و مردم این سرزمین امید میدهد که آینده را با اقتدار رقم بزنند.
حجتالاسلام مداح، وکیل شکات، در جایگاه قرار گرفت و تصریح کرد: در جلسه گذشته نسبت به عنوان اتهام همکاری با دول متخاصم در ارتباط سازمان منافقین با رژیم صهیونیستی و تبعات آن از جمله اعدام، مطالبی از جانب موکلین خودم که خانواده شهدای هستهای هستند، مطرح شد. موضوع نقش سازمان منافقین در جاسوسی، نشر و تخلیه اطلاعات و همچنین مباشرت در ترور شهدای هستهای نیز مورد تأکید قرار گرفت.
وی افزود: مسئلهای که ممکن است ایجاد شبهه کند، این است که آیا اسرائیل که ما اساساً آن را به رسمیت نمیشناسیم و از نظر ما دولت محسوب نمیشود، میتواند مصداق دولت متخاصم باشد یا خیر؟ پاسخ من به استناد ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی (کتاب پنجم تعزیرات) این است که قانونگذار تصریح کرده هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی همکاری کند، در صورتی که محارب شناخته نشود، به یک تا ده سال حبس محکوم خواهد شد. بنابراین، موضوع جرم «دول خارجی متخاصم» است و مراد از آن، دولتی است که علیه امنیت ملی یا امنیت عمومی اقدام کند.
مداح ادامه داد: برخی حقوقدانان واژه دولت را تنها ناظر بر کشورهایی میدانند که ما آنها را به رسمیت شناختهایم، اما این برداشت ناقص است. دولت متخاصم دارای دو معناست: نخست، معنای مضیّق که دولت را صرفاً دولتی میداند که ما به رسمیت بشناسیم و هماکنون با ما در جنگ باشد. دوم، معنای موسع که شامل هر دولتی است چه ما آن را به رسمیت بشناسیم یا نه، و همین که علیه امنیت ملی ما اقدام کند، از جمله تحریم سیاسی، تحریم اقتصادی یا هر نوع دشمنی دیگر، مصداق دولت متخاصم خواهد بود.
وکیل شکات با اشاره به مبانی فقهی و اصولی توضیح داد: برای فهم درست از مراد قانونگذار باید به عرف و تعریف قانونی مراجعه کنیم. در ماده ۲۵ قانون مجازات نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲، دشمن اعم از اشرار، گروهها و دولتهایی معرفی شده که یا با جمهوری اسلامی در حال جنگاند، یا قصد براندازی دارند، یا اقداماتشان بر ضد امنیت ملی است. بنابراین، قانونگذار صراحتاً دایره مصادیق دشمن را فراتر از جنگ مسلحانه بالفعل دانسته است.
وکیل شکات خاطرنشان کرد: عنوان دولت متخاصم یک عنوان عام است و هم جنگ مسلحانه بالفعل و هم اقدامات سیاسی، اقتصادی و امنیتی علیه جمهوری اسلامی را شامل میشود. بر این اساس، رژیم صهیونیستی با وجود اینکه از سوی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده، به دلیل اقدامات خصمانه علیه امنیت ملی و مباشرت در ترور دانشمندان هستهای، مصداق بارز دولت متخاصم به شمار میآید.
حجتالاسلام مداح گفت: رژیم صهیونیستی یک حکومت تروریستی و سفاک است. مقام معظم رهبری در تاریخهای مختلف از جمله ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ و ۲۶ دی ۱۳۹۶ صراحتاً این رژیم را «دولت تروریستی» خواندهاند. این تعبیر به معنای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی نیست، بلکه نشاندهنده ماهیت جنایتکارانه و گروه تبهکاری بودن آن است.
وی افزود: در کیفرخواست همکاری سازمان منافقین با رژیم صهیونیستی به صراحت درج نشده، اما با توجه به نقش این گروهک در ترور دانشمندان هستهای، جاسوسی علیه صنعت هستهای و شکایت خانوادههای شهدای هستهای، ما این همکاری را مصداق همکاری با دولت متخاصم میدانیم. این همکاری صرفاً یک جرم تعزیری نیست، بلکه به دلیل گستردگی آن میتواند مصداق محاربه و افساد فیالارض باشد.
مداح با اشاره به سوابق این گروه گفت: سازمان منافقین در مقاطع مختلف با دشمنان ملت ایران همکاری کرده است؛ روزی با ساواک، روزی با رژیم بعث عراق، روزی تحتالحمایه آمریکا و امروز با رژیم صهیونیستی. آیا اینها مصداق اخلال در امنیت عمومی به صورت گسترده و افساد فیالارض نیست؟ ما از محضر دادگاه تقاضا داریم نسبت به انتساب و احراز عنوان محاربه و افساد فیالارض برای تمامی اعضای این گروهک و متهمان پرونده اقدام شود.
وی با تأکید بر گستردگی ابعاد جنایات منافقین تصریح کرد: این دادگاه بزرگترین محاکمه سده اخیر ایران است؛ دادگاهی برای رسیدگی به قتل بیش از ۱۷ هزار نفر بیگناه، از کودک یکساله تا پیرمرد هفتاد و هشتاد ساله، و هزاران بمبگذاری و ترور در کوچهپسکوچههای ایران. امروز ۱۰۶ متهم در پرونده حاضرند که هر یک با بیش از ۱۵ عنوان اتهامی مواجهاند. فشار بسیاری از سوی خانواده شهدا و جانبازان برای بیان شکایتها وجود دارد. از ریاست دادگاه تقاضا داریم اجازه دهند این خانوادهها درد دل خود را بیان کنند.
مداح ادامه داد: سازمان منافقین در طول ۴ دهه جنایات بیشماری مرتکب شده و اکنون همسو با رژیم صهیونیستی عمل میکند. نمونه آن بیانیهای است که یک روز پیش از آغاز جنگ ۱۲ روزه منتشر کردند و آشکارا از اقدامات صهیونیستها حمایت کردند. هرچند بعداً آن را حذف کردند، اما پس از افشای آن در دادگاه مجبور شدند دوباره منتشر کنند. این همزمانی دقیق نشاندهنده هماهنگی کامل منافقین با رژیم صهیونیستی است.
وکیل شکات خاطرنشان کرد: اسناد متعدد نشان میدهد سازمان منافقین نقش پیمانکار اطلاعاتی و عملیاتی برای رژیم صهیونیستی ایفا کرده است. در سایتهای وابسته به این گروه صراحتاً آمده که پیش از ترور شهید شهریاری بارها اطلاعات مربوط به نقش او در برنامه هستهای ایران توسط آنان افشا شده بود. حتی روزنامههای اسرائیلی نیز اذعان کردهاند که منافقین سالها در جمعآوری، انتقال و فروش اطلاعات هستهای ایران و همچنین در ترور دانشمندان نقش مستقیم داشتهاند.
مداح گفت: امروز منافقین در موضعی منفعل و دستپاچه قرار گرفتهاند؛ در فاصله چند روز، چند بیانیه متناقض صادر کردهاند و این نشاندهنده اثرگذاری این دادگاه و خون شهداست. از محضر قضات محترم میخواهم با صلابت و بیتوجه به فشارها، این محاکمه را به سرانجام برسانند و اجازه دهند حقیقت جنایات این گروهک برای ملت ایران و تاریخ آشکار شود.
جزئیات جدید از نحوه شهادت فریدون عباسی
نزهت شبان آزاد، همسر شهید فریدون عباسی دوانی و جانباز هستهای با اشاره به دو واقعه تلخ تروریستی که زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است، گفت: من در سال ۱۳۸۹ همراه همسرم هدف حمله تروریستی قرار گرفتم و مجروح شدم. در جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز حوالی اذان صبح روز ۲۳ خرداد، خانه ما هدف حمله موشکی قرار گرفت. پس از سه انفجار مهیب، من زیر آوار ماندم و بیش از یک ساعت تلاش کردم تا خود و پسرم را نجات دهم. در نهایت با کمک نیروهای امدادی از زیر آوار بیرون کشیده شدم، اما همسرم بر اثر موج انفجار از طبقه سیزدهم سقوط کرد و به شهادت رسید.
همسر عباسی دوانی با اشاره به تجربه تلخ ترور سال ۸۹ افزود: آن روز در مسیر دانشگاه، بمبگذاری در خودرو ما صورت گرفت. همسرم که متوجه وجود وسیله انفجاری شده بود، به من گفت پیاده شوم، اما فرصت کافی پیدا نکردیم. در همان لحظه انفجار رخ داد و هر دوی ما مجروح شدیم. از همان زمان زندگی ما کاملاً تغییر کرد و ناچار شدیم با محدودیتهای شدید امنیتی به زندگی ادامه دهیم.
وی با بیان اینکه شکایت حقوقی خود را سالها پیش نیز به دادگاه ارائه کرده بود، تصریح کرد: اعتراض اصلی من به این است که این بار دشمنان در خصوصیترین مکان یعنی خانه ما دست به حمله زدند. این اقدام، علاوه بر جنبه تروریستی، تجاوزی آشکار به حریم خانواده بود. مسئولیت مستقیم این اقدامات با رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی آن است.
همسر شهید عباسی همچنین درباره تهدیدهای تلفنی پیش از حوادث توضیح داد: بارها تماسهایی مشکوک برای تخلیه اطلاعاتی گرفته میشد. از دانشجویان همسرم گرفته تا خود ما، تحت فشار این تماسها بودیم. این اقدامات از سوی منافقین و با پشتیبانی خارجی صورت میگرفت.
به گفته وی، شهید فریدون عباسی دوانی استاد تمام دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و از دانشمندان برجسته کشور بود که سالها در فهرست ترور رژیم صهیونیستی قرار داشت.
وی گفت: وقتی پیکر همسرم را دیدم، ابتدا تصور کردم سالم است. صورتش به شکلی بود که برایم یادآور روز آزادی خرمشهر شد؛ تصویری پر از خستگی، اما سرشار از امید. همان لحظه با خودم گفتم این نشانه پیروزی ماست، چون چهرهاش درست شبیه روزی بود که خرمشهر آزاد شد. اما بعد متوجه شدم که پشت گردنش ترکش بسیار بزرگی اصابت کرده و موج انفجار باعث شده بود از طبقه سیزدهم به خیابان سقوط کند. استخوانهایش شکسته بود و از گوشهایش خون بیرون میآمد؛ نشانه خونریزی شدیدی که بر اثر ضربه سنگین ایجاد شده بود.
وی درباره شدت حمله موشکی افزود: سه موشک به ساختمان مسکونی ما اصابت کرد. من حدود یک ساعت و نیم، تا نزدیکی طلوع آفتاب، زیر آوار مانده بودم و با سختی بسیار توانستم خودم را بیرون بکشم. در همان لحظات وحشتناک، فقط به نجات پسرم فکر میکردم.
همسر عباسی دوانی با اشاره به شکایت خود علیه عاملان این حمله تأکید کرد: من هیچیک از عوامل مستقیم این حمله را نمیشناسم، اما هر کسی که رژیم صهیونیستی را تأیید یا حمایت کند، در این جنایت شریک است و از او شکایت دارم. اسرائیل و حامیان آمریکاییاش مسئول مستقیم این جنایات هستند.
وی خاطرنشان کرد: با وجود سانسور رسانههای جهانی، ما وظیفه داریم صدای خود را به هر شکل ممکن به دنیا برسانیم. شاید یک نور کوچک هم در دل تاریکی تأثیرگذار باشد. از همین رو، هر جا که دستمان برسد شکایت میکنیم و فریاد میزنیم. از دادگاه نیز متشکرم که این پرونده را با جدیت پیگیری میکند. این واقعه باید در تاریخ ثبت شود تا جهانیان از خواب غفلت بیدار شوند.
سپس وکیل شکات نیز گواهی پزشکی قانونی مربوط به همسر عباسی دوانی را به دادگاه ارائه داد.
آزاده در ادامه شهادت خود در دادگاه، ضمن بیان انگیزه شخصی خود از جدایی از این تشکیلات، به تشریح دیدگاهها و اقدامات داخلی سازمان پرداخت و گفت: من و بسیاری از جداشدگان این گروه، جان خود را برای حفظ زندگی و امکان ادامه زندگی آزاد فدا کردیم و هدفم تنها سپردن تقصیرات به خداوند و تلاش برای رستگاری شخصی بوده است. این تصمیم صرفاً برای بقای خود و داشتن زندگی انسانی گرفته شد و ارتباطی با انگیزههای تشکیلات نداشت.
وی افزود: از سال ۱۹۹۰، رجوی با تئوریزه کردن خشونت در تشکیلات، خط قرمزی برای اعضا باقی نگذاشت؛ کشتن کودک، زن، مرد، نظامی یا غیرنظامی هیچ تفاوتی نداشت و همه موارد مورد پذیرش سازمان بود. حتی اعضای عادی تشکیلات موظف به پیگیری این سیاستها بودند و آموزشهای سازمانی بهگونهای بود که هیچ محدودیتی در هدفگیری افراد مذهبی یا غیرمذهبی وجود نداشت.
آزاده تاکید کرد: تشکیلات مجاهدین خلق، چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور، در حال حاضر هیچ پایگاه واقعی و مردمی ندارد و فعالیتهای اندک آنها در اروپا تحت عنوان «آکسیون» انجام میشود. این گروه صرفاً با تعداد اندکی نیرو در تلاش برای ایجاد تأثیر است و هیچ قدرت یا مقبولیت واقعی ندارد.
وی همچنین در پاسخ به سوال دادگاه درباره مدت حضور خود در سازمان گفت: من به مدت ۳۵ سال عضو این تشکیلات بودم و بر اساس آن تجربیات، تمامی شواهد و جزئیات اقدامات داخلی و خارجی سازمان را مشاهده و پیگیری کردهام.
آزاده تأکید کرد که شهادت او بر اساس شناخت مستقیم از این جریان نفاق و همکاریهای آن با رژیم صهیونیستی ارائه شده و آماده پاسخگویی به هر گونه سوال و ابهام وکیل شاکی و دادگاه است.
انتهای پیام/ 261