گروه فرهنگ دفاعپرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ ایجاد سینمای ایران بر خلاف آمریکا، هند، فرانسه، آلمان و دیگر کشورها پیش از آنکه در خدمت مردم باشد در انحصار شاهان قاجار بود، به همین دلیل سینمای ایران بیگانه با مردم ایران بود و طبیعی است که این پدیده ناشناخته از سوی برخی از رهبران دینی تحریم شود. تاریخ سینما نشان داده است که هر گاه فاصلهاش با مردم کم شود و آینهای باشد برای انعکاس دردهای مردم آثار ماندگاری به یادگار گذاشته است و هرگاه به بهانه سیاستزدگی، روشنفکرمآبی و یا افتادن در ورطه هنرزدگی دست به خلق اثر زده با اقبال مردم مواجه نشده است.
مردم ایران به دلیل زیست خود که با مقوله هنر بیگانه نبودهاند به راحتی میتوانند عیار فیلم خوب را از غیر خوب تشخصی دهند هر چند در بیان آن مشکل داشته باشند، به همین دلیل است که اثر ماندگاری مانند «قیصر» بر خلاف انتظار سازندگانش مورد اقبال بینظیر مردم قرار گرفت حال آنکه از مولفههای مرسوم آن زمان تهی بود. در عین حال بسیاری از فیلمفارسیهای آن زمان که مملو از تصاویر به ظاهر فریبنده بود در گیشه شکست خوردند. سقوط سینمای ایران در آواخر سال ۱۳۵۶ و ورشکسته شدن آن گواه این اصل است که این سینما دیگر مورد پسند مورد نبود و اگر اتقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید قطعا با مرگ سینمای ایران مواجه بودیم و ایران جز مصرف کننده صرف سینمای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی حرفی برای گفتن نداشت.
انقلاب اسلامی توانست سینمای ایران را هویتی دیگر ببخشد و ایجاد فرمی تازه در سینما که منبعث از آرمانهای انقلاب اسلامی بود حرفی تازه برای گفتن داشت که هر چند در ابتدا کمی الکن بود، اما رفته رفته این زبان قوام پیدا کرد و حتی در مجامع بینالمللی درخشید. با وجودی که نامهربانیهایی در حق برخی از اهالی سینمای قبل از انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما نامهای تازهای وارد این میدان شدند که سینمای ایران را ارتقا بخشیدند.
ژانر سینمای اجتماعی و دفاع مقدس که کاملا همسان و سازگار با مردم ایران بود به دلیل انعکاس درد قاطبه مردم بر پرده سینما توانست از رخوت خارج شود و حبات دوباره پیدا کند. متاسفانه در سالهای اخیر فاصله مردم و سینما به شدت زیاد شده است و دلیل این معضل ورود فیلمسازانی است که با مردم خود بیگانه شدهاند و تنها هم و غم آنان انعکاس دنیای محدود خودشان است که سنخیتی با عموم مردم ندارد. دردی که به جان این سینما افتاده است ریشه در نفوذ فرهنگی غرب دارد که در صدد حقنه کردن غرایض ضد ایرانی ـ اسلامی خود است. به همین دلیل است که فیلمسازانی که با مردم ایران زوایه دارند با وجود آثار سخیف و ضعیف خود مورد تشویق قرار میگیرند بدون آنکه در این آثار نشانهای از مردم داشته باشد.
سینمای ایران حتی در وضعیت فعلی نیز سینمای قدرتمندی است که میتواند با رجعت به ذات انقلابی و اسلامی خویش روزگار شکوه خود که در دهه شصت و هفتاد از سرگذراند دوباره تکرار کند به شرط آنکه وارد چرخه معیوب سیاستزدگی و سیاهانگاری نشود و به خواست و سلیقه عموم مردم نزدیک شود.
انتهای پیام/ 161