درباره تاثیر بازی بر کودکان؛

«بازی‌بازی» تهاجم فرهنگی شد/ چوب‌های شکسته اَلک‌دولَک

به بازی باید با دیدی تازه نگریست چرا که نقشی اساسی در تربیت کودک ایفا می‌کند. اگر مسئولان فرهنگی در کنار پدر و مادر روی این مسئله کار نکنند دولت باید هزینه سنگین تری درآینده برای هدایت افکار جوانان صرف کند.
کد خبر: ۷۸۵۶۴
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۲ - 19April 2016

«بازی‌بازی» تهاجم فرهنگی شد/ چوب‌های شکسته اَلک‌دولَک

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ اگر قرار است در مقابل تهاجم فرهنگی کار کنیم تا نتایج مثمر ثمری دریافت داریم باید از کودکان و دنیای کودکان آغاز نماییم و همه دنیای کودکان، بازی و سرگرمی است. اگر مسئولان فرهنگی در کنار پدر و مادر روی این مسئله کار نکنند دولت باید هزینه سنگین تری درآینده برای هدایت افکار جوانان صرف کند که معلوم نیست به ثمر میرسد یا نه.

بازی کودکان عاملی برای ترسیم آینده کشور

 کودک بدون بازی مثل زمین بدون اتمسفر است. کودک هر تجربهای که به دست میآورد از بازی کردن است. نقش تربیتی پدر و مادر نه در امر و نهی و نصیحت کردن که در راهنمایی کودک در انتخاب نوع بازی محقق میشود.

بازی نقشی جدی در موقعیت آینده کودک دارد. اگر کودک تبدیل به نیروی مولد برای جامعه شود یا انسانی مصرف گرا، ریشه آن را در انتخاب بازی و نوع اسباب بازیاش باید یافت.

دختر خردسالی که با عروسک باربی بزرگ میشود به سختی میتوان حجاب را به او عرضه کرد. عروسکهای ایرانی که در گذشته توسط مادران برای دختران ساخته میشد دارای وجاهتی بودند و در خیلی از موارد این وجاهت به دختر منتقل میشد. در آن صورت مادر زحمت چندانی نمیکشید که حجاب را به دخترش بیاموزد.

در همین سالها عروسکهای دارا و سارا ابداع شد که فقط نصیب داراها میشد و باز طبقه متوسط و پایین جامعه از آن بیبهره بودند. در این صورت مساله همچنان باقی است. وفور عروسکهایی که عریانی را به دختران خردسال میآموزد.

شکل بازی پسران در گذشته که زیاد هم دور نیست همین شکل را داشت. فراوانی انواع سلاحهای اسباب بازی، پسران را دارای روحیهای پرخاشگرانه کرده است؛ این را در کنار بازیهای ریانهای ارزان قیمت و فراوانی بگذارید که بیشتر وقت کودکان را میگیرد.

جالب اینکه والدین به بهانه خستگی و بیحوصلهگی، انواع این بازیها را در اختیار کودک قرار میدهند تا به اصطلاح «صدایش در نیاید»

درماندگی آمریکایی ها که پدرجد ما در این کارند!

مقام معظم رهبری بیاناتی در جمع مسئولان فرهنگی فرمودند:« ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضیها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه [فقط] ما میگوییم، خیلی از کشورهای غیرغربی هم مسئلهی تهاجم فرهنگی را مطرح میکنند و میگویند غربیها به ما تهاجم فرهنگی کردند؛ بعد دیدند که خود اروپاییها هم میگویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیدهاید، خواندهاید که [گفتند] فیلمهای آمریکایی، کتابهای آمریکایی چه تهاجم فرهنگیای به ما کردهاند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمیکردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیتی است.»

با این وصف که هدف همجمه آمریکا فقط ما نیستیم عمق فاجعه مشخص میشود. آنها دریافتهاند که برای استثمار یک کشور باید روی کودکان کار کرد. متاسفانه با همه تاکید رهبر معظم بر تولید بازیهای رایانهای و اسباببازیهایی متناسب با ذائقه کودک و فرهنگ اسلامی ایرانی هنوز در تولید اسباب بازی نگاه به الگویهای غربی داریم.

هر انیمیشن موفقی که توسط والت دیسنی و پیسکار و ... که ماهیتی صهیونیستی دارند. در ایران همان قهرمان انیمیشن تبدیل به عروسکی در دست دختران و پسران میشود. سودآوری تولید این عروسکها چنان است که تولیدکنندگانش به کلی فرهنگ را فراموش کردهاند. حتی در تولید اسباب بازیهایی که با حمایت مراکز فرهنگی تولید میشوند نگاه به سلیقه کودک امروز است که با ذهنی انباشته از قهرمانان هالیوودی پر شده است.

مقام معظم رهبری درباره تغییر این ذائقه فرمودند: « اسباببازى رایج بچّههاى ما شده تفنگ. خب بابا! آمریکایىها که پدرجدّ ما در این کارند، الان پشیمانند، در آن درماندهاند که چهکار کنند.»

اگر شکل این تفنگ بازیهای ریشه در فرهنگ دفاع مقدس داشت حرفی نبود چنانکه همین تفنگبازیهایی که در دهه 60 انجام میدادیم به دلیل فضای دفاع مقدسی که حاکم بود اثر بخش بود. وقتی کودک امروز شکل تفنگی که بازی میکند و لباسی که برای بازی انتخاب میکند مشابهتی تام با شخصیت بازیهای رایانهای دارد چگونه میتوان از او انتظاری اسلامی و ایرانی داشت و البته حرجی هم بر او نیست. والدین کودک که وظیفه پرورش او را دارند مسئول سرانجام او هستند.

بازی تولید کنید

همچنان که در بخشی از بیانات رهبرمان اشاره شد که کسی به تهاجم فرهنگی در اوایل اهمیتی نمیداد نکته قابل تاملی را مطرح میکنند:« ما بچّههاى خودمان را که اَلَکدولَک بازى میکردند که تحرّک داشت و ورزش و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خط کشى میکنند و لىِلىِ میکنند- بازىِ بچّههاى ما اینها بود - آوردهایم نشاندهایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیلهى طرف مقابل.»

این ذهن را چگونه میتوان پویا و دارای خلاقیت کرد. مسئله فقط تهاجم فرهنگی نیست. کودکی نیم بیشتر وقت خود را صرف این بازیهای میکند اولا خواب درستی ندارد ثانیا این عدم تحرک در آینده سبب بیماریهای شدید جسمی و روحی میشود. نمونه فروان کودکانی که به خاطر این عدم تحرک در بیمارستانها دیده میشود که چسبندگی روده ضعف شدید بینایی و اختلال شنوایی و عصبیت تنها بخشی از آن است.

 امام خامنهای در بخش دیگری ار سخنانشان با بیان راهکاری فرمودند: « بیایید بازى تولید کنید، بازى ترویج کنید، همین بازىهایى که بنده حالا اسم آوردم ـ الک دو لک و لی لی ـ و دهتا از این قبیل بازى [که] بین بچّههاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این] یکى از کارها است، اینها را ترویج کنید. ما همهاش نباید نگاه کنیم ببینیم که غربىها از چهجور بازىاى حمایت میکنند، ما هم از همان بازى حمایت بکنیم. خب حالا من نمیخواهم راجع به بعضى از این ورزشها چیزى بگویم، امّا خب ما خیلى کارهاى خوب داریم که مال ما است؛ من [قبلاً] گفتم، چوگان مال ما است، دیگران به اسم خودشان کردند»

یکی از مهمترین کارهای فرهنگی علاوه بر توسعه فرهنگ و به روزسازی آن حفظ فرهنگ گذشته است که یک شکل  آن حفظ و ترویج  بازیها است. در قومیتهای ما بازیهای فراونی هستند که قابل اجرا خانههای آپارتمانی هم هست که البته باید شناسایی شود. نکته قابل توجه این بازیها که میدانی و با چندین نفر اجرا میشود یا در خانهها اصل بر همدلی جمعگرایی و رقابت درست بود.

درحالی که بازیهایی که از غرب وارد میشود اگر جمعی هم برگزار شود مثل همان تفنگ بازیها اصل بر فریب و دروغ است. جمع آوری و آموزش بازیهای محلی علاوه بر آنکه ترویج فرهنگ اسلامی ایرانی است در نوع خود مدون شدن بازیها است که متاسفانه تا چند سال آینده از یادها حواهد رفت.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار